انقلاب بورژوائی

اصطلاح مارکسیستی

انقلاب بورژوائی (به انگلیسی: Bourgeois revolution) اصطلاحی مارکسیستی برای اشاره به نوعی انقلاب اجتماعی استفاده می‌شود که هدف آن از بین بردن یک سیستم فئودالی یا بقایای آن، برای برقراری حکومت بورژوازی و ایجاد یک دولت بورژوازی (سرمایه‌داری) است.[۱][۲] در کشورهای مستعمره یا تحت انقیاد، انقلاب‌های بورژوائی اغلب شکل جنگ استقلال ملی به خود می‌گیرند. انقلاب‌های هلند، انگلیس، آمریکا و فرانسه به‌عنوان انقلاب‌های کهن و مادر، الگویی برای این انقلابات در نظر گرفته می‌شوند، [۳] که تلاش کردند بقایای سیستم فئودالی قرون وسطی را پاک کنند تا راه را برای ظهور سرمایه‌داری هموار کنند. [۱] این اصطلاح معمولاً در تقابل با «انقلاب پرولتری» به کار می‌رود و گاهی «انقلاب بورژوا-دمکراتیک» نیز نامیده می‌شود.[۴][۵]

نظریه‌های انقلاب بورژوایی ویرایش

 
Bildungsbürger از اواخر قرن ۱۸ شروع شد طبقه («بورژوازی تحصیل کرده») خود را بیشتر بر اساس آموزش تعریف می‌کرد تا دارایی‌های مادی و بنابراین تأکید زیادی بر آموزش کودکان شد.

بر اساس برداشتی از نظریه دو مرحله‌ای، انقلاب بورژوایی به‌عنوان گامی ضروری در حرکت به سوی سوسیالیسم، همان‌طور که توسط گئورگی پلخانف تدوین شده بود، شمرده می‌شد.[۶] در این دیدگاه، کشورهایی مانند روسیه که ساختار فئودالی خود را حفظ کرده بودند، باید سرمایه‌داری را از طریق یک انقلاب بورژوایی ایجاد کنند تا بعد بتوانند انقلابی پرولتری به راه بیاندازند.[۷][۸] در زمان انقلاب روسیه، منشویک‌ها این نظریه را مطرح کردند و استدلال کردند که انقلابی به رهبری بورژوازی برای مدرن کردن جامعه، ایجاد آزادی‌های اساسی و غلبه بر فئودالیسم ضروری است که شرایط لازم برای سوسیالیسم را ایجاد می‌کند. [۷] این دیدگاه در تحلیل مارکسیست-لنینیستی برجسته است.[۹][۱۰]

برینگتون مور جونیور، جامعه‌شناس سیاسی سوسیالیست، انقلاب بورژوایی را یکی از سه مسیر جامعه ماقبل صنعتی به دنیای مدرن معرفی کرد که در آن شیوه تولید سرمایه‌داری با لیبرال دموکراسی ترکیب می‌شود. مور انقلاب‌های انگلیس، فرانسه و آمریکا را نمونه‌هایی از این مسیر معرفی کرد. [۱۱]

نیل دیویدسون معتقد است که استقرار دموکراسی یا پایان مناسبات فئودالی هیچ‌یک از مشخصه‌های انقلاب‌های بورژوایی نیستند، بلکه از تعریف الکس کالینیکوس از انقلاب بورژوایی به عنوان انقلاب‌هایی که «مرکز مستقل انباشت سرمایه» را ایجاد می‌کنند، حمایت می‌کند. [۵][۱۲]

همچنین برخی نظریه‌ها، تکامل بورژوازی را بدون نیاز به انقلاب توصیف می‌کنند. بورژوازی آلمان در طول انقلاب ۱۸۴۸ تلاشی برای به دست گرفتن فرماندهی تلاش‌های سیاسی نکرد و در عوض نظام سلطنتی حاکم شد.[۱۳] دیویدسون رفتار آنها را به توسعه دیرهنگام روابط سرمایه‌داری نسبت می‌دهد و از آن به عنوان الگویی برای تکامل بورژوازی استفاده می‌کند.

اهداف انقلاب بورژوایی ویرایش

طبق دیدگاه مارکسیستی، اهداف انقلاب بورژوایی عبارتند از:

منابع ویرایش

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ "Bourgeois Revolution". TheFreeDictionary.com. Archived from the original on 21 September 2022. Retrieved 6 November 2018.
  2. Johnson, Walker & Gray (2014); Calvert (1990); Hobsbawm (1989)
  3. Callinicos 1989, pp. 113–171.
  4. "Bourgeois Revolution". An Encyclopedic Dictionary of Marxism, Socialism and Communism. London: Macmillan Press. 1981. p. 48. doi:10.1007/978-1-349-05806-8. ISBN 978-1-349-05806-8.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Davidson, Neil (May 2012). "Bourgeois Revolution and the US Civil War". International Socialist Review. No. 83. Center For Economic Research and Social Change. Archived from the original on 27 December 2021.
  6. Post, Charles (2019). "How Capitalist Were the 'Bourgeois Revolutions'?". Historical Materialism. Brill. 27 (3): 157–190. Archived from the original on 20 February 2023.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ "Stagism". Encyclopedia of Marxism. Archived from the original on 1 December 2017. Retrieved 6 November 2018.
  8. Lane, David (22 April 2020). "Revisiting Lenin's theory of socialist revolution on the 150th anniversary of his birth". European Politics and Policy. London School of Economics. Archived from the original on 3 May 2020.
  9. Caputo, Renato. "Grandezza e limiti della rivoluzione borghese in Marx" [Magnitude and limits of the bourgeois revolution in Marx]. La Città Futura (به ایتالیایی). Archived from the original on 6 March 2023. Retrieved 6 March 2023.
  10. Cervelli, Innocenzo (1976). "Sul concetto di rivoluzione borghese" [On the concept of bourgeois revolution]. Studi Storici (به ایتالیایی). 17: 147–155. JSTOR 20564411. Retrieved 6 March 2023.
  11. Calvert 1990, pp. 53–55.
  12. Gluckstein, Donny (7 October 2013). "Comment on bourgeois revolutions". International Socialism (140). Archived from the original on 18 May 2017.
  13. Hallas (1988); Klíma (1986); Calvert (1990)
  14. Marx & Engels 1956, 8, p. 197.
  15. Marx & Engels 1956, 16, p. 157.
  16. Marx & Engels 1956, 37, p. 463.
  17. Marx & Engels 1956, 8, p. 196.
  18. Marx & Engels 1956, 22, pp. 235–236.
  19. Elsenhans, Hartmut (2012). "Democratic revolution, bourgeois revolution, Arab revolution: The political economy of a possible success". NAQD. 29 (1): 51–60. Archived from the original on 13 April 2023.
  20. Marx & Engels 1956, 17, p. 337.
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Marx & Engels 1956, 17, p. 592.
  22. Heller 2006, Introduction pp. 2–4.
  23. Marx & Engels 1956, 23, pp. 741–761.