باباشاه اصفهانی
باباشاه اصفهانی معروف به باباشاه عراقی، ملقب به رئیسالرؤسا[۱] معاصر شاه عباس صفوی و از معروفترین خوشنویسان سده دهم بوده و تا آن زمان کسی به درجهٔ او نرسیده بودهاست. از زمان سلطنت شاه طهماسب تا دوره شاه عباس کبیر در عراق و خراسان در کتابت نستعلیق استاد مسلم شناخته شدهاست.[۲]
زندگی
ویرایشبرخی او را از مردم کوهپایه اصفهان دانستهاند که در اصفهان نشو و نما یافته.[۳] باباشاه در اصفهان به انزوا میگذرانید و جز با اهل حال با کسی تکلم نمیکرد مگر به حسب ضرورت و از روی کدورت. او مردی موحد و سالکی مجرد، طالب کمالات و صاحب حالات بود.[۴] به سبب اخلاق درویشانه از نزدیکی با سلاطین و امرا پرهیز میکرد و روزگار را در گوشه نشینی به کتابت میگذرانید. اجرت هر هزار سطر کتابت او، گویا سه تومان بودهاست.[۵] باباشاه را شاگرد سید احمد مشهدی دانستهاند.[۶] بعضی از تذکرهها نیز او را شاگرد میرعلی هروی (متوفی ۹۵۲) دانستهاند، ولی با ملاحظه سال وفات و عمر کوتاه او این ادعا از نظر تاریخی درست به نظر نمیآید.[۷]
باباشاه در جوانی به سال ۹۹۶ در مسافرتی که به عراق داشته در بغداد کشته شدهاست.[۸][۹] و همانجا دفن گردید. اما به روایتی دیگر در سال ۱۰۱۰ق زنده بودهاست.[۱۰]
خوشنویسی
ویرایشباباشاه در عصر خود از مشهورترین خطاطان بودهاست و خطش را به «عذوبت» و پختگی و لطافت ستودهاند[۱۱] و نوشتههای او را «به قیمت اعلی» میخریدند.[۱۲] بسیاری معتقدند که باباشاه پس از میرعماد بهترین نستعلیق است.[۶]
در دوران خودش در خط نستعلیق سرآمد بودهاست.[۱۳] رساله منثور «آدابالمشق» که دربارهٔ خوشنویسی است و برخی آن را به میرعماد منسوب کردهاند اثر اوست و نسخه اصل آن در کتابخانه دانشگاه پنجاب لاهور نگهداری میشود.[۶]
شعر
ویرایشباباشاه شعر نیز میسروده و تقی اوحدی نوشتهاست که «حالی» تخلص میکردهاست.[۱۴] نمونههایی از اشعار او در برخی از تذکرهها آمدهاست.[۱۵]
این بیت از اوست:[۴]
چه دیدهاند گدایان عشق از در دوست | که هر دو عالمشان در نظر نمیآید |
این رباعی از او است:[۱۶]
واحد چو بکثرت آورد روی ظهور | گردد به حجابات مراتب مستور | |
تکرار وجود ماست این مرتبهها | مائیم بتکرار خود از خود شده دور |
آثار
ویرایشمنظومهای در آداب خوشنویسی بدو نسبت دادهاند. رساله آداب المشق نیز که به خطا به میرعماد (متوفی ۱۰۲۴) نسبت داده شده از باباشاه اصفهانی است.[۱۷] این رساله را محمد شفیع براساس نسخه محفوظ در کتابخانه دانشگاه پنجاب چاپ کردهاست[۱۸]
آثار او بین سالهای ۹۷۷ و ۹۹۴ ه.ق دیده شده که بیشتر به قلم کتابت و همگی در نهایت قدرت و شیوایی است. از باباشاه، که به «کتابت» بیش از «قطعه نویسی» گرایش داشت، چند قطعه در کتابخانههای ترکیه هست، و نسخههای متعددی از آثار ادبی فارسی را که به خطّ اوست در برخی از کتابخانهها میتوان یافت.[۱۹]
پانویس
ویرایش- ↑ میرزای سنگلاخ، تذکرهالخطاطین، تبریز، ۱۲۹۵ق، ص۱۸۷–۱۸۸.
- ↑ دائرةالمعارف. مؤلف: پرویز اسدی زاده. نشر:اشرفی. چاپ پنجم
- ↑ محمد اوحدی بلیانی، عرفاتالعاشقین، نسخه عکسی مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ص۲۱۵.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ رضا قلیخان هدایت
- ↑ امین احمد رازی ج ۲، ص ۴۳۰
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ فضاپلی
- ↑ بیانی، ص ۸۵–۸۶
- ↑ دکتر بیانی
- ↑ منشی قمی، ص ۱۱۹
- ↑ دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، محمدحسن سمسار، ج۱۰، ص۴۲۴۹.
- ↑ امین احمد رازی، ج ۲، ص ۴۳۰
- ↑ اسکندرمنشی، ج ۱، ص ۱۷۱
- ↑ خلاصهالاشعار و و زبدهالافکار (بخش کاشان)، میر تقیالدین کاشانی، به کوشش عبدالعلی برومند و محمدحسین نصیری کهنمویی، میراث مکتوب، 1384، تهران، ص321.
- ↑ بیانی، ص ۸۶
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، منوچهر قدسی، ج۱، ص۲۵.
- ↑ خلاصهالاشعار و زبدهالافکار (بخش کاشان)، همان، ص۳۲۴، به نقل از آینه پژوهش، رسول جعفریان، بهمن و اسفند 87، ش۱۱۴.
- ↑ ایرانی، ص ۱۴۰۱۴۱
- ↑ بیانی، ص ۸۷–۸۸
- ↑ دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، همان.
منابع
ویرایش- فضایلی، حبیبالله. اطلس خط. انتشارات مشعل اصفهان. چاپ دوم، اصفهان۱۳۶۲ش. ص ۴۹۲–۴۹۴
- دانشنامه جهان اسلام، منوچهر قدسی، ج۱، ص۲۵.
- بیانی، مهدی. احوال و آثار خوشنویسان. تهران ۱۳۶۳ش
- فرهنگ دهخدا به نقل از ریاضالعارفین تألیف رضاقلیخان هدایت معروف به للهباشی ص ۴۴[پیوند مرده]
- اسکندر منشی، تاریخ عالمآرای عباسی، تهران ۱۳۵۰ ش
- امین احمد رازی، هفت اقلیم، چاپ جواد فاضل، تهران بیتا.
- عبدالمحمد ایرانی، کتاب پیدایش خط و خطاطان، مصر ۱۳۰۶ ش
- عبدالرسول خیامپور، فرهنگ سخنوران، تبریز ۱۳۴۰ ش، ص ۱۵۰
- هدایتالله سپهر، تذکرهٔ خوشنویسان، تهران، بیتا. ص ۸۷
- احمد بن حسین منشی قمی، گلستان هنر، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران ۱۳۶۶ ش.
- دائرةالمعارف. مؤلف: پرویز اسدی زاده. نشر:اشرفی. چاپ پنجم