دیرست که دلدار پیامی نفرستاد

غزلی با مطلع «دیرست که دلدار پیامی نفرستاد»، غزل شمارهٔ ۱۰۹ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

دیرست که دلدار
زبانفارسی
شاعرحافظ[۱]
شمار ابیات۷
بحرهزج مثمن اَخرَب مکفوف محذوف
مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
متن

دیرست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامیّ و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد
سوی من وحشی صفت عقل رمیده
آهوروشی کبک خرامی نفرستاد
دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست
وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
فریاد که آن ساقی شکّرلب سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
چندانکه زدم لاف کرامات و مقامات
هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد
حافظ بادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی بغلامی نفرستاد




۲



۴



۶


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

مفهوم و درون‌مایه ویرایش

وزن ویرایش

در اجراها ویرایش

مرضیه و حسین قوامی در برنامهٔ شمارهٔ ۲۲۱ از مجموعهٔ گل‌های رنگارنگ این غزل را در دستگاهِ ماهور اجرا کرده‌اند.[۲]

ترجمه‌ها ویرایش

در دیگر آثار هنری ویرایش

پانویس ویرایش

منابع ویرایش

  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.
  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوش‌خوانی‌های شعر حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ج. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.