روان
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (آوریل ۲۰۱۴) |
روان در فارسی به معنی جاری میباشد و روان (Psyche) در یونانی به معنی روح است.[۱]
اما مطالعه و بررسی آرشیو روانشناسی به ما این را نشان میدهد که تا به حال روانشناسی قادر نبودهاست برای روان Psyche تعریف واحدی داشته باشد و رفتار با روان یکی دانسته شدهاست در حالی که این بعد روانی است که بر شخصیت و رفتار و اعمال اشخاص تأثیر میگذارد.
روان در لغت با روح نیز مترادف دانسته شدهاست اما لزوماً با آن مفهوم و مصداق یکسانی ندارد. روان همآمیختگی شخصیت انسان است که بیشتر در روانشناسی موضوعیت دارد و بر اثر تلاقی رفتارها و احساسات تشخص مییابد و تحقق آن مغفول عنه میباشد، در حالیکه روح موجودی مجرد و در تحقق مستقل است و منحصر به بعد مجرد انسان نیست بلکه برای توصیف دیگر موجودات مجرد نیز کاربرد دارد و موضوعی دینی و متافیزیکی است.
گفته شدهاست از یک دیدگاه کلّی انسان از سه بخش جسم، روان و روح تشکیل شدهاست و روان، بخش واسط جسم و روح است یا نتایج تعاملات قابل مشاهده آن دو است.
روان در لغتنامه دهخدا اینطور تعریف شده [رَ / رُ] (اِ) جان. (فرهنگ اسدی) (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). روح .(برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء): جان را سه گفت هر کس و زی من یکی است جان ور جان گسست باز چه بر برنهد روان جان و روان یکی است به نزدیک فیلسوف ورچه ز راه[۲]