ذهن (به عربی: عقل)، مجموعه‌ای از توانایی‌های فکری است که شامل هوشیاری، تصورات، ادراک، تفکر، قضاوت، زبان و حافظه می‌شود و معمولاً آن را وجود توانایی هوشیار بودن و اندیشه تعریف می‌کنند. ذهن دربرگیرنده قدرت تصور، تشخیص و قدردانی است و مسئولیت پردازش احساسات و عواطف را برعهده دارد که منجر به عملکرد و نوع رفتار افراد می‌شود.[۱]

تصورات و تفکر

از دیرباز بررسی اجزا تشکیل‌دهنده ذهن و خصوصیات انحصاری آن در فلسفه، مذهب، روان‌شناسی و علوم ادراکی مرسوم بوده‌است.

یکی از سؤالات بارز در این زمینه در ارتباط با طبیعت مسئله ذهن و جسم می‌باشد که به بررسی ارتباط ذهن با جسم (مغز) می‌پردازد. دیدگاه‌های قدیمی‌تر از قبیل دوالیسم (اعتقاد به دوگانگی) و ایده‌آلیزم (آرمان‌گرایی)، ذهن را غیرجسمانی می‌دانند. نظرات جدید اغلب بر فیزیکالیسم (اصالت فیزیک) و فانکشنالیزم (کارکردگرایی) متمرکزند که باور دارند ذهن همانند مغز در برابر پدیده‌های فیزیکی از قبیل فعالیت‌های عصبی تقلیل‌پذیر است. اگرچه دوالیسم و ایده‌آلیزم هنوز هم حامیان بسیاری دارند. سؤال دیگر در این زمینه این است که کدامیک از موجودات قابل داشتن ذهن هستند؟ (کتاب دانشمند جدید هشت سپتامبر ۲۰۱۸ صفحه 10). به‌عنوان مثال، آیا ذهن منحصر به انسان‌هاست یا همه حیوان‌ها؟ تمام موجودات زنده؟ آیا تمام آن‌ها ذهنی با خصوصیات دقیق و قابل توصیف دارند، یا داشتن ذهن مختص به بعضی ماشین‌های ساخته دست بشر است؟[۲]

طبیعت ذهن هرچه که باشد، توافق عموم بر این است که ذهن موجودات را قادر می‌سازد تا به آگاهی درونی برسند، به‌خصوص در محیط پیرامونشان و برای دریافت و پاسخ به محرک‌های عامل و برخوداری از هشیاری که شامل تفکر و احساسات می‌شود.[۳]

در سنت‌های مذهبی و فرهنگی متفاوت، درک مفهوم ذهن گوناگون است. برخی داشتن ذهن را منحصر به انسان‌ها می‌دانند، درحالی‌که برخی دیگر (مثل انیمیزم و پانپسیخیزم) داشتن ذهن را به موجودات غیرزنده، حیوان‌ها و خدایان نسبت می‌دهند. یک سری از مکاتب قبلی ذهن را (که بعضاً به‌جای آن از کلمات روح و جان استفاده می‌کردند) با نظریه‌های زندگی بعد از مرگ یا فلسفه انتظام گیتی ربط می‌دادند. برای مثال در اصول زرتشت، بودا، افلاطون، ارسطو، یونان باستان، هند و بعدها اسلام و فیلسوفان قرون وسطی در اروپا و فیلسوف‌های ذهنی مهم اعم از افلاطون، پاتانجلی، دکارت، لیبنیتز، لوک، بکرلی، هام، کنت، هگل، شوپنهاور، سرل، دنت، فودور، نایگل و چالمرز. روانشناسانی از قبیل فروید و جیمز و دانشمندان کامپیوتری از قبیل ترنینگ و پوتنام نظریات نافذی دربارهٔ طبیعت ذهن ارائه داده‌اند. امکان اذهان درموجودات غیرزنده درمقوله هوش مصنوعی مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ که در ارتباط با فیزیولوژی دستگاه عصبی و نظریه اطلاعاتی کار می‌کند تا به راهی دست یابد تا ماشین‌های غیرزنده بتوانند اطلاعات را به نوعی مشابه و یا متفاوت با پدیده ذهنی بشر پردازش کنند.[۴]

ذهن به‌صورت سیالی از خودآگاهی نیز به‌تصویر کشیده شده‌است، و در آن ادراک حواس و پدیده فکری همواره در حال تغییر هستند. خواص تشکیل‌دهنده ذهن مورد بحث قرار دارند. بعضی از روان‌شناسان ادعا می‌کنند که فقط عملکردهای فکری «برتر» به‌ویژه منطق و حافظه، ذهن را تشکیل می‌دهند. از این نظر احساساتی نظیر عشق، تنفر، ترس و لذت در طبیعت، درونی‌تر و ابتدایی‌ترند، و به‌همین دلیل می‌بایست متفاوت از ذهن در نظر گرفته شوند.[۵]

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. "mind – definition of mind in English | Oxford Dictionaries". Oxford Dictionaries | English. Archived from the original on 19 August 2017. Retrieved 2017-05-08.
  2. Clark, Andy (2014). Mindware. 198 Madison Avenue, New York, 10016: Oxford University Press. pp. 14, 254–256. ISBN 978-0-19-982815-9.{{cite book}}: نگهداری CS1: موقعیت (link)
  3. Smart, J.J.C. , "The Mind/Brain Identity Theory", The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Fall 2011 Edition), Edward N. Zalta (ed.), [۱]
  4. "20 "Most Important" Philosophers of Mind since WWII".
  5. Klopf, Harry (June 1975). "A comparison of natural and artificial intelligence". ACM SIGART Bulletin (52): 11–13. doi:10.1145/1045236.1045237 – via ACM Digital Library.