روزهای آبی مجموعه تلویزیونی است به کارگردانی محمدرضا حاجی‌غلامی و تهیه کنندگی پرویز امیری که از ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ از شبکه پنج پخش شد.

روزهای آبی
ژانراجتماعی
خانوادگی
کمدی
نویسندهسرپرست نویسندگان:محمدرضا حاجی‌غلامی
نویسندگان:متین رکن
علی حماسی
مارال سجادی
نیما جهان‌بین
زهره صباغیان
نیکان راست‌قلم
ندا نوبخت
مرتضی ایمانی‌راد
فرهاد طب‌نوری
باسپاس از:حامد افضلی و سینا نجات نعمت
کارگردانمحمدرضا حاجی‌غلامی
بازیگرانویدا جوان
سامان صفاری)
اکبر عبدی
فریبا متخصص
ایرج نوذری
علیرضا جلالی‌تبار
امیر غفارمنش
نادر سلیمانی
علی سلیمانی
مهران رجبی
رامین ناصرنصیر
افشین سنگ‌چاپ
مرتضی زارع
مجید پتکی
کیوان ساکت‌اف
مهسا غفوری
عاطفه چوپانی
پرهام موحدی
امین علی شهسواری
پریا مهدوی
جابر وثوق
کشور سازندهایران
زبان اصلیفارسی
تولید
تهیه‌کنندهپرویز امیری
مکان تولیدامامزده هاشم. براگور
فیلم‌برداریرامین راستجو
مدتهر قسمت ۵۰ دقیقه
پخش
شبکهٔ اصلیشبکه پنج
انتشار اولیه۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ –
۲۳ خرداد ۱۴۰۰
انتشار
پس ازنوروز رنگی

داستان ویرایش

قصه سریال «روزهای آبی» پیرامون خانواده ای است که بنا به دلایلی از شهر به روستا می‌روند و تغییر سبک زندگی شان دست مایه اصلی داستان خواهد بود. پدر خانواده پولهایش را شریک او ربوده و قرار است به رندان بیفتد. اواز دخترش می‌خواهد قبل از توقیف شدن خانه او باتفاق خواهر و برادرش به شمال و روستا بعد سالها نزد خاله اشان بروند تا در امان باشند. از طرفی قرار است ساره با نامزدش ازدواج کند و به المان بروند. اما… آنها بسمت شمال حرکت می‌کنند. در راه ارن خراب شده و در نمایندگی توسط طلبکاران پدر توقیف می‌شود. آنها بسختی خود را به روستای خاله می‌رسانند. خاله بدنبالشان میآید و به خانه می‌برد. خاله خانه اش را تبدیل به بومگردی کرده و همراه پسرش اقبال و عروسش محبوبه و دختر خوانده اش در آنجا کار و زندگی می‌کنند. اتاقی به آنها می‌دهند. برادر ساره جای آنها را به نامزدش لو می‌دهد. او میآید و به ساره می‌گوید به المان بروند. ساره او را همراهی می‌کند ولی در راه پشیمان شده برمیگردد. پدر در زندان است. ساره می‌خواهد زمین‌های ارثی مادرش را بفروشد تا بدهی پدرش را بدهد. اقا ضیا مشاور پدر گفته مادرش زمین زیاد و با ارزشی دارد. او بدون اطلاع خاله از محبوبه کمک می‌گیرد و او برادر قالتش نیمچه را معرفی می‌کند. تا اینکه او آنها را پیش رئیس شورا می‌برد. اما خاله مطلع شده و پس از ماجراهایی کار سند زمین را از طریق شورای معطل روستا حل می‌کند. نیمچه مشتری میاورد. ماشالله کلاهبردار رئیس شورا فراری می‌شود و بقیه دستیگر و نیمچه سرگردان می‌شود. او مشتری را به ساره معرفی می‌کند. او کسی نیست جز بردیا نامزدش… پایان قرار بر ساخت سری دو این سریال بود که نشد متأسفانه. سربال کمدی عاشقانه جذابی که تا بحال چهار بار از تلویزیون پخش شده…

بازیگران ویرایش

بازیگر نقش توضیحات
ویدا جوان ساره افشار نامزد بردیا، دختر حمید، خواهر سهیل و ستاره
سامان صفاری بردیا شایان نامزد ساره
اکبر عبدی ماشاالله خان رئیس شورای روستا، رقیب گلاب
فریبا متخصص خاله گلاب مادر اقبال، خاله ساره و سهیل و ستاره
ایرج نوذری حمید افشار پدر ساره و سهیل و ستاره
علیرضا جلالی‌تبار امیرعلی دانش پزشک
امیر غفارمنش عشرت (نیمچه) برادر محبوبه
کیوان ساکت‌اف اقبال نامزد محبوبه، پسر گلاب، پسرخاله ساره
مهسا غفوری ماسو دختر ناشنوا، دختر خوانده خاله گلاب
نادر سلیمانی نعمت پادوی ماشاالله، دهیار روستا
مهران رجبی شیخ رحیم روحانی روستا، پدر زن احمد معصوم
علی سلیمانی سروان ترابی پور (احمد معصوم) مسئول پاسگاه نورآباد
رامین ناصرنصیر جلال طالبی از اهالی روستا، معلم روستا، پدر نجیب، شوهر فخری
افشین سنگ‌چاپ هاشم سلمونی از اهالی روستا، آرایشگر
مرتضی زارع همتی
مجید پتکی جواد از اهالی روستا، پسر رئیس سابق شورا (رمضان علی)
عاطفه چوپانی محبوبه نامزد اقبال، خواهر عشرت،
پرهام موحدی سهیل افشار پسر حمید، برادر ساره و ستاره، دوست نجیب
علی افتخاری مقدم حسن از اهالی روستا، پسر هاشم سلمونی
آیدا مرادی فخری همسر جلال، مادر نجیب

منابع ویرایش