عاد
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
عاد نام قومی است که پیامبری به نام هود بر آنها فرستاده شد و از شواهد موجود و کشف شدن اسکلت این قوم آنها صاحب پیکر تنومند و عجیب بودند ولی بر اثر عدم ایمان آوردن به او و خدایش الله، با عذاب الهی نابود شدند. گمانهزنیهای جدید ارم، سرزمین قوم عاد، را به خاطر ستونهایی که در این شهر کشفشدهاند در مکان شهر مدفونشدهای به نام اوبار در عمان شناسایی میکند[۱]
عاد از نظر تاریخویرایش
بعضی از مورخان معتقدند «عاد» بر دو قبیله اطلاق میشود: قبیلهای از انسانهای قبل از تاریخ بودهاند که در شبه جزیره عربستان زندگی میکردهاند، سپس از میان رفتند و آثارشان نیز از میان رفت، و تاریخ بشر از زندگی آنان جز افسانههایی که قابل اطمینان نیست حفظ نکردهاست، و تعبیر قرآن عاد الاولی (سوره نجم آیه ۵۰) را اشاره به همین گرفتهاند. اما در دوران تاریخ بشر و احتمالاً در حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح یا قدیمتر، قوم دیگری به نام عاد وجود داشتند که در سر زمین احقاف یا یمن زندگی میکردند. آنها دارای قامتهایی بلند و اندامی قوی و پرقدرت بودند، و به همین دلیل جنگ آورانی زبده محسوب میشدند.
به علاوه از نظر تمدن تا حدود زیادی پیشرفته بودند، شهرهای آباد، زمینهای خرم و سرسبز، باغهای پرطراوت داشتند، آن چنانکه قرآن در توصیف آنها میگوید «الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ: نظیر آن در بلاد جهان خلق نشده بود» (سوره فجر، آیه ۸) به همین جهت بعضی از خاورشناسان گفتهاند که قوم عاد در حدود برهوت (یکی از نواحی حضرموت یمن) زندگی میکردند و بر اثر طوفانهایی که خدا نازل کردهمه نابود شدند.
عاد از نظر قرآنویرایش
در قرآن آمدهاست که قوم عاد مدتی در ناز و نعمت به سر میبردند، ولی مست غرور و غفلت شدند و از قدرتشان برای ظلم و ستم و استعمار و استثمار دیگران استفاده کردند، آئین بتپرستی را بر پا نمودند و به هنگام دعوت پیامبرشان هود با آن همه تلاش و کوششی که در پند و اندرز و روشن ساختن اندیشه و افکار آنان و اتمام حجت نسبت به ایشان داشت نه تنها کمترین توجهی نکردند بلکه به خاموش کردن ندای او برخاستند. گاهی او را به جنون و سفاهت نسبت دادند و زمانی وی را از خشم خدایان ترساندند، اما او همچون کوه در مقابل خشم این قوم مغرور و زورمند ایستادگی کرد، و سر انجام توانست گروهی در حدود چهار هزار نفر را پاکسازی کرده و به آئین حق بخواند، اما دیگران بر لجاجت و عناد خود باقیماندند. سرانجام طوفان شدید و بسیار کوبندهای به مدت هفت شب و هشت روز بر آنها مسلط شد که قصرهایشان را در هم کوبید، و اجسادشان را همچون برگهای پائیزی بر امواج باد سوار کرد و به اطراف پراکندهساخت. هود مؤمنان راستین را پیشتر از میان آنان بیرون برد و نجات داد، و زندگانی و سر نوشتشان درس عبرتی بزرگ برای همه جباران و خودکامگان گشت.[۲]