می زیاده شاعر و نویسندهٔ لبنانی-فلسطینی، از زنان فرهنگی برجستهٔ دنیای عرب به‌شمار می‌رود. می به عروس ادب معروف بود و علاوه بر نویسندگی به زبان و ادبیات عرب، آثاری نیز به زبان‌های فرانسه و انگلیسی دارد. عروس ادب را «فاروق سعد» در باقات من حدائق «می»، لقب داده‌است. در ممالک عربی نام این نویسنده را اغلب میة (به فتح میم و یاء مشدد) می‌گویند و با توجه به معنی نام و گفتار سکر آورش او را ماد موازل صهبا نیز می‌نامند. «می» کوتاه شده کلمه ماری است، مادرش این نام را به خاطر تحبیب برای او برگزیده است.[نیازمند یادکرد دقیق]

می زیاده
نام اصلی
ماری الیاس زیاده
Marie Elias Ziade
زاده۱۱ فوریه ۱۸۸۶
ناصره، فلسطین
درگذشته۱۷ اکتبر ۱۹۴۱ (۵۵ سال)
قاهره، مصر
پیشهشاعر و نویسنده
ملیتلبنانی-فلسطینی

«میّ» در سال ۱۸۸۶ در ناصره به دنیا آمد. وی ۱۲ سال نخست زندگی‌اش را در ناصره سپری کرد و سپس پدرش او را به مدرسهٔ «الفتوح» مخصوص راهبه‌ها در عینطورهٔ لبنان فرستاد. او چهار سال را در آن مدرسه گذراند و پس از آن به مدرسه عازاریهٔ بیروت منتقل شد. پس از یک سال ماندن در آن جا در سال ۱۹۰۴ به ناصره بازگشت. این بار اقامت در ناصره طول نکشید. خانوادهٔ میّ در سال ۱۹۰۷ به مصر مهاجرت کردند و مدتی در اسکندریه ماندند و سپس به قاهره نقل مکان کردند و آن‌جا را برای اقامت دائمی اعضای سه نفرهٔ خود برگزیدند. الیاس زیاده ابتدا در «المحروسه» قلم می‌زد و سپس امتیاز آن در سال ۱۹۰۹ به وی منتقل شد. «المحروسه» نخستین نشریه‌ای بود که میّ مقالاتش را در آن چاپ می‌کرد؛ ولی به مرور زمان، «میّ» در «الزهور» به مسئولیت آنتون جمیل و «المتقطف» به سرپرستی یعقوب صروف و «الهلال» به سردبیری جورجی و سپس امیل و شکر زیدان، و «الاهرام» به مسئولیت داود برکات و «الرساله» به سرپرستی احمد حسن الزیارت و «السیاسیه الاسبوعیه» محمدحسنین هیکل و … نیز مقاله نوشت.

کسانی که دربارهٔ او قلم زده‌اند، بیش‌تر به این‌که وی محور اصلی انجمن هفتگی سه‌شنبه بود و در آن انجمن همهٔ مسائل فکری، ادبی، علمی و شعری و سیاسی مطرح می‌شد و هر نظر توضیحی، دفاعی و انتقادی می‌توانست در آن طرح شود، توجه داشته‌اند؛ زیرا که میّ با توان و لطافت، تمامی این امور را اداره می‌کرد، به طوری که هریک از حضار احساس می‌کردند که هم استفاده برده و هم استفاده رسانده‌اند.

سلمی الحفار الکزبری، بانوی ادیب، در کتاب «سری کامل تألیفات میّ زیادة» می‌گوید:

«با این که مردان زیادی دوستدار او بودند، اما قلب او جز برای جبران خلیل جبران نتپید و رغبت نشان نداد. میان این دو مکاتبهٔ دل‌انگیزی وجود داشت که از سال ۱۹۱۲ تا دو هفته قبل از درگذشت جبران در سال ۱۹۳۱ ادامه داشت. برای این پژوهشگران ثابت شده‌است که پیوند میان این دو نویسندهٔ نابغه، از یک علاقهٔ متقابل شروع شده و پیش از این‌که به عشقی غلیظ و مه‌آلود با گرایش صوفی منشانه مبدل شود، به دوستی فکری انجامیده‌است؛ ولی تقدیر چنین بود که آن دو جز بر روی کاغذ با هم ملاقات نکنند.»

منابع ویرایش

پیوند به بیرون ویرایش