نزاریه

پر جمعیت ترین انشعاب از شیعیان اسماعیلیه

نزاریه پرجمعیت‌ترین شاخه از شعبات اسماعیلیه هستند و بیش از دو سوم اسماعیلیان را تشکیل می‌دهند. اسماعیلیه سومین فرقهٔ بزرگ در تشیع است. جمعیت فرقهٔ نزاریه، در جهان ۱۵ میلیون نفر تخمین زده می‌شود که ۱۰درصد شیعیان را شامل می‌شوند. کریم آقاخان، امام فعلی یعنی چهل و نهمین امام نزاریه می‌باشد که زنده و حاضر است. آقاخان، دارای جایگاه و شناخت بین‌المللی است و در بیش از ۳۵ کشور نمایندگی دیپلماتیک دارد. امامت اسماعیلیه یک نهاد مذهبی است که رسمیات و تشریفات یک دولت یا حاکمیت بدون سرزمین را دارد نزاری‌ها و مستعلی‌ها تا ۹ خلیفهٔ اول فاطمی را به‌عنوان امام می‌پذیرند اما در جانشینی نزار با مستعلی اختلاف نظر دارند. جانشین المستنصر بنابر حکم آشکار خود او، پسر بزرگش، نزار بود اما امیر سپاه مصر که به مستعلی (پسر دیگر خلیفه)، ارادت داشت وی را به خلافت نشاند و او را امام مخصوص خواند. البته چون این قول، حکم آشکار خلیفهٔ پیشین نبود نتوانست تمام اسماعیلیه را راضی و خشنود کند.

پیدایش ویرایش

خلیفه-امام فاطمی المستنصر بالله از اوایل سلطنت خود علناً پسر بزرگش نزار را به عنوان وارث خود به عنوان خلیفه-امام فاطمی بعدی معرفی کرده بود. داعی حسن صباح، که در مصر اسماعیلی شده بود، شخصاً توسط المستنصر از این حقیقت آگاه شد. پس از مرگ المستنصر در سال ۱۰۹۴ م ، افضل شاهانشاه، وزیر و فرمانده کل ارتش ارمنی تبار او، می خواست مانند پدرش دیکتاتوری را بر دولت فاطمی اعمال کند. افضل کودتایی طراحی کرد و برادر همسرش، احمد مستعلی را بر تخت فاطمی نشاند. افضل مدعی شد که المستنصر به نفع مستعلی حکم صادر کرده است و بدین ترتیب رهبران اسماعیلی دربار فاطمیون و الدعات فاطمی در قاهره، پایتخت فاطمیان، احمد مستعلی را تایید کردند.

در اوایل سال ۱۰۹۵م ، نزار به اسکندریه گریخت و در آنجا مورد حمایت مردم قرار گرفت و به عنوان امام بعدی فاطمیان پس از المستنصر پذیرفته شد و دینارهای طلا در اسکندریه به نام نزار ضرب شدند (یکی از این سکه ها در سال ۱۹۹۴ یافت شد. و در موزه آقاخان است). در اواخر سال ۱۰۹۵، افضل ارتش اسکندریه نزار را شکست داد و نزار را به اسارت به قاهره برد و اعدام کرد.

پس از اعدام نزار، اسماعیلیان نزاری و اسماعیلیان مستعلی به طرز آشتی ناپذیری از هم جدا شدند. این انشقاق سرانجام بقایای امپراتوری فاطمی را در هم شکست و اسماعیلیان که اکنون تقسیم شده بودند به پیروان مستعلی (ساکن در مناطق مصر، یمن و غرب هند) . عده ای که با پسر نزار، الهادی بن نزار بیعت کردند در مناطق ایران و سوریه نیز به اسماعیلیه نزاری معروف شدند. هادی که در آن زمان بسیار جوان بود، به صورت قاچاقی از اسکندریه خارج شد به قلعه الموت رفت و نایب السلطنه حسن بن صباح شد.[۱]

جمعیت ویرایش

جمعیت فرقه آقاخانی در جهان ۱۵ میلیون نفر تخمین زده می‌شود که ۱۰درصد شیعیان را شامل می‌شوند. ۱٫۷۵۵ میلیون نفر در افغانستان، ۶۵۰ هزار نفر در پاکستان، ۳۲۵ هزار نفر در تاجیکستان، ۴۰۰ هزار نفر در هند، ۲۵۰ هزار نفر در سوریه، ۱۵۰ هزار نفر در ایران[۲]،۱۰۰ هزار نفر در کانادا، ۹۰ هزار در ایالات متحدهٔ آمریکا، ۷۰ هزار نفر در چین، ۲۹ هزار نفر در کنیا، ۵ هزار نفر در تانزانیا، ۲۳ هزار نفر در روسیه، ۱۵ هزار نفر در انگلستان، ۳ هزار نفر در ماداگاسکار، ۸ هزار نفر در پرتغال، حدود دو هزار نفر در آلمان، پنج هزار نفر در فرانسه، ۲٬۵۰۰ نفر در امارات، ۱۵۰ نفر در ترکیه، ۱۵۰ نفر در کومور، ۱۰۰ نفر در قرقیزستان، وتعداد نامشخصی نیز در اوگاندا، موریس، لبنان، ساحل عاج، عمان، بلژیک، موزامبیک و … زندگی می‌کنند.

حسن صباح ویرایش

با آن که خلافت فاطمی در نسل مستعلی ادامه پیدا کرد اما از آن پس فاطمیان در مصر دچار هرج و مرج شدند و در شام و ایران نیز با انشعاب مواجه گشتند. حسن صباح که در عهد حیات المستنصر برای نشر دعوت به ایران آمده بود ۴۷۳ (قمری)/۱۰۸۰ (میلادی) به هواداری از نزاریه، به پا خاست به طوری که چند سال بعد، پس از دستیابی به قلعهٔ الموت ۴۸۳ (قمری)/۱۰۹۰ (میلادی)، آنجا را پایگاهی استوار برای اسماعیلیه کرد.

در زمان حسن صباح «مستنصر بالله» و پس از آن هفت تن از امامان اسماعیلیان نزاری در الموت زندگی و حکمرانی کردند. آخرین ایشان، امام رکن الدین خورشاه بود که در سال ۱۲۵۶، هولاکو خان به الموت حمله کرد و دستور به قتل امام اسماعیلیان داد.

عوامل گسترش جنبش نزاریان ویرایش

مهم‌ترین عوامل پیشرفت و گسترش جنبش نزاری، عبارت‌اند از:

  1. نگرش امان. به حکومت؛ در شناخت ولایت خداوند؛ و جایگزینی این موضوع با حکومت سلسله‌ای و انتخاب از میان خود.
  2. سیاست ترور شخصیت‌های برجستهٔ دولتی و مذهبی؛ رعب و وحشتی که از این عمل شخصیت‌های مذهبی را تهدید می‌کرد آنان را از صدور فتواهایی که موجب تضعیف اسماعیلیان و بدنامی آنان در میان مردم می‌شد، بازمی‌داشت و دولتمردان را نیز وامی‌داشت که از شدت عمل در برابر اسماعیلیان بکاهند.
  3. قبول پذیرش دعوت جدید، توسط مقام‌های دولتی و افراد صاحب نفوذ، هم‌چون: سعدالملک آبی و قوام‌الدین ناصر بن علی درگزینی (دو وزیر سلطان محمد) و رئیس مظفر (حاکم مغان) و مظفر بن احمد (کارگزار خراج اصفهان).
  4. کمک‌های مالی، سیاسی و اطلاعاتی رجال کشوری و لشکری اَلَموتیان.
  5. فتح قلعه‌های مهم در مناطق مختلف.
  6. بروز اختلافات داخلی میان امرای سلجوقی.
  7. افزایش سنگینی بار مالیات دولت سلجوقی و قدرت‌یابی نیروهای فئودالی.
  8. پیوند همزمان جریان نزاری ایران با مردم فقیر و ستمدیده که موجب نزدیکی و اشتراک منافع آنها در قبال حاکمیت می‌شد.
  9. علاقه‌مندی قشرها صنعتگر و کشاورزان به جریان و تفکرات اسماعیلی.

البته این بدان معنا نبود که نزاریان از حملات سلجوقیان در امان بودند؛ بلکه هر از چند گاهی حملات شدیدی بر ضد آنان پایه‌ریزی می‌شد. لشکرکشی‌ها و حملات سلطان ملکشاه و وزیر او خواجه نظام الملک، که باعث ترور وی شد؛ و نیز سلطان برکیارق سلطان محمود و سلطان محمد، قسمتی از این تلاش‌ها بود. گاه قلعه‌های آنان برای مدت طولانی محاصره می‌شد و زمین‌های کشاورزی، غلات و آذوقهٔ آنان را تخریب می‌کردند یا به آتش می‌کشیدند (مانند حمله اتابک انوشتکین شیرگیر، به فرمان سلطان محمد به قلعه‌های لمبسر و الموت و محاصره هست سالهٔ آن‌ها) (۵۰۳–۵۱۱ ق)[۳]

پانویس ویرایش

  1. Daftary, Farhad (1998). A Short History Of The Ismailis: Traditions of a Muslim Community. Edinburgh, UK: Edinburgh University Press. ISBN 0748609040.ص۱۰۶و ۱۰۷.
  2. «اسماعیلیه بخشی از جامعه شیعیان ایران». ترجمان روز. ۱۰ آذر ۱۳۷۸.
  3. حسین حسینیان مقدم، منصور داداش نژاد، حسین مرادی نسب و محمدرضا هدایت پناه زیر نظر دکتر سید احمدرضا خضری (۱۳۹۲). تاریخ تشیع ۲: دولت‌ها، خاندان‌ها و آثار علمی و فرهنگی شیعه. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. صص. ۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۷۸۸-۳۷-۳.

کتاب‌شناسی ویرایش

  • ویلیام بوردهی (۱۳۶۴تحقیقی در آیین اسماعیلیه، ترجمهٔ زهرا سعیدی، مشهد: تابناک
  • محمد بن زین العابدین (۱۳۶۲تاریخ جماعت اسمعیلیه:هدایت المومنین الطالبین، ترجمهٔ هما خاقان زاده، به کوشش الکساندر سیمونوف.، تهران: اساطیر
  • احدی قورتولمش؛ ابراهیم؛ پراکندگی جغرافیایی اسماعیلیان ایران؛ محقق اردبیلی؛ اردبیل؛ ۱۳۹۴