هارمونی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
MBozorgmehr (بحث | مشارکتها) اصلاح جمله و پیوند |
جز clean up با استفاده از AWB برچسبها: برگرداندهشده ویرایش توسط ویرایشگر خودکار |
||
خط ۸:
== تاریخچه ==
[[پرونده:Attribué à Joseph Aved, Portrait de Jean-Philippe Rameau (vers 1728) - 001.jpg|ایستاده|بندانگشتی|[[ژان فیلیپ رامو]]، نویسندهٔ اولین رسالهٔ هارمونی]]
در چند بخشی کردنِ [[موسیقی]] دو روشِ مختلف طی تاریخ تحولِ [[موسیقی کلاسیک|موسیقی غرب]] به کار گرفته شدهاست. روش نخست، دانشِ [[کنترپوان]] است که با به هم بافتن [[ملودی]]هایی چند و مراعاتِ قوانینی سخت و خشک ساخته میشد.<ref name="ReferenceA">{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۱۳}}</ref> در [[موسیقی قرون وسطی|قرون وسطی]] برداشت از هارمونی مربوط به [[دوصدایی|دوصدا]] و در دورهٔ [[موسیقی دوره رنسانس|رنسانس]] برای [[سهصدایی|سهصدا]] که بهطور همزمان شنیده شوند بودهاست. این تغییرات بر اساسِ تقسیمبندی متفاوتی نسبت به تقسیمبندی [[فیثاغورث]] بود.<ref name="ReferenceB">{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۱۵}}</ref> هارمونی از نظر تاریخی و نگاه [[ریاضیات|ریاضی]]، به کارهای فیثاغورث و پیروانش بر میگردد و آنها اولین کسانی بودند که با آزمایش روی سیمهایی با طولهای متفاوت و نسبت دادنِ طولِ سیمها به [[نت (موسیقی)|نت]]<nowiki/>های [[موسیقی]] و آزمایش روی ستونِ هوا که در آن مایعی هم وجود داشته باشد و آزمایشهای دیگر، سعی در تکامل نظریه خود (ساختار ریاضیوار جهان) داشتند.<ref>{{پک|شهمیری|۱۳۴۹|ک=صداشناسی موسیقی|ص=۱۴۱}}</ref> پس از آن موسیقی غربی برای هماهنگی، غالباً دارای فواصل موازی بود. این [[فاصله (موسیقی)|فاصله]]<nowiki/>ها وضوح اصلی ملودی را حفظ میکرد و در آوازهای کلیسا ایجاد و اجرا شده و از حالتهای [[رزنانس]] مربوط به همان [[ساز]]ها برای ایجاد هماهنگی استفاده میشد. با این حال با توسعهٔ موسیقی [[چندصدایی|پولیفونیک]]، ترکیب و استفاده از فواصل سوم و ششم، به آرامی جایگزین فواصل چهارم موازی شد و اعتقاد داشتند که فواصل سوم و ششم، شیرینتر و برای موسیقی [[چندصدایی|پولیفونیک]] بهتر است و دارای انعطاف و هماهنگی با استانداردِ سازهای جدیدتر است.<ref
== تعریف ==
هارمونی، [[دانش]]ی برای چند بخشی کردنِ [[موسیقی]] بر اساسِ ویژگیِ [[آکورد]]ها و قانون وصل آنها به یکدیگر به قصد [[همراهی (موسیقی)|همراهی]] با ملودی است. همچنین توجه میشود به [[تنالیته]] و [[بافت (موسیقی)|بافتهایی]] برگرفته از [[ریتم]]، که ناشی از وصل آکوردهای گوناگون به یکدیگراست.<ref
== آکورد ==
خط ۲۳:
'''۱)''' آکوردهای درست، '''۲)''' آکوردهای نادرست.
# آکوردهای درست به آکوردهایی گفته میشود که فاصلهٔ پایه تا پنجمِ آکورد، [[پنجم درست]] باشد. آکوردهای درست در [[گام مینور]] و [[گام ماژور|ماژور]]، به [[آکورد ماژور]] و [[آکورد مینور]] نامیده میشوند.
# آکوردهای نادرست به آکوردهایی گفته میشود که فاصلهٔ پایه تا پنجم آکورد، [[افزودن (موسیقی)|افزوده]] یا [[کاستن (موسیقی)|کاسته]] باشد. آکوردهای نادرست در گام مینور و ماژور، به [[آکورد افزوده]] و [[آکورد کاسته]] نامیده میشوند.<ref name="ReferenceC">{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۲۰–۲۱}}</ref>
=== نقش آکورد ===
خط ۳۴:
آکوردهای «سهصدایی» غیر از حالت پایگی، به دو حالتِ دیگر وارونه یا [[معکوس (موسیقی)|معکوس]] میشوند که [[معکوس اول]] و [[معکوس دوم]] نام دارند. در این دو حالت، نت پایه در بخشهای بالایی قرار گرفته و این وارونگی و قرار گرفتن نتهای دیگرِ آکورد در باس، درجهٔ آکورد را تغییر نمیدهد. موقعیت و فاصلهٔ [[نت باس (موسیقی)|نتِ باس]] با بخشهای بالایی را با «عددگذاری» ([[شیفراژ]]){{یاد|dir=ltr|Chiffrage}} مشخص میکنند<ref>{{پک|اشتور|۱۳۵۵|ک=آموزش هماهنگی|ص=۲۶}}</ref>
[[پرونده:حالت آکورد در سه وضعیت.png||x110px|وسط|روش عددگذاری در تغییر وضعیت آکورد]]
در قواعدِ هارمونی برای کاربرد «معکوس اول» آکورد، هیچگونه محدودیتی وجود ندارد به جز عدمِ کاربرد آن در ابتدا و انتهای جملهٔ هارمونی. در استفادهٔ زیاد و پیدرپی از «معکوس اول»، حتیالامکان باید دوری کرد تا یکنواختی در بخش باس به وجود نیاید. معکوس اول میتواند روی همهٔ درجات گام قرار گیرد و ترکیب آن با حالت پایگی و برای جلوگیری از یکنواختی، غنای بیشتری به هارمونی میدهد.<ref
کاربردِ «معکوس دوم» به خاطر تشکیلِ فاصلهٔ چهارم در باس، دارای محدودیت و قواعدی است که باید رعایت شود. قرار گرفتنِ فاصلهٔ چهارم در بخشِ باس به دو دلیل نامطبوع شناخته میشود و میبایست تهیه و [[حل (موسیقی)|حل]] شود. دلیل اول این است که فاصلهٔ چهارم در قدیم، ابتدا «نامطبوع» و سپس «نیمهمطبوع» یا «مطبوعِجاذب» شناخته میشد. دلیل دوم به خاطر تداخل [[هارمونیک]]<nowiki/>ها در فاصلهٔ چهارم است که صدای [[مطبوعیت (موسیقی)|ناخوشایندی]] در [[ارکستر]] ایجاد میکند.<ref>{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۱۵۴}}</ref>
خط ۸۰:
# وصل آکوردهای دارای '''یک نت مشترک''' که باید در همان بخش تکرار شوند.
# وصل آکوردهای '''بدون نت مشترک''' که باید بخش باس نسبت به سه بخش بالایی به صورت مخالف به بالا یا پایین حرکت کنند.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۳۲}}</ref>
* نتهای دیگرِ آکوردِ اول باید به نزدیکترین نتِ آکوردِ بعدی وصل شوند.{{یاد|[[آنتوان بروکنر]] این روش را «قانون کوتاهترین راه» و [[آرنولد شوئنبرگ]] آن را با الهام از هندسه «[[قضیه حمار|قانون حمار]]» نامیدهاست.<ref name="ReferenceD">{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۳۱}}</ref>}}
در این قانون هر نوع پرش بیش از فاصله سوم در بخشها ممنوع است. بخش باس تا فاصلهٔ پنجم میتواند پرش داشته باشد و پرش اکتاو در همهٔ بخشها مجاز است. همچنین تکرار نت هفتم ([[محسوس (موسیقی)|محسوس]])، عبور بخشها از یکدیگر، فاصلهٔ بیش از یک [[اکتاو]] در بخشها به جز بخش [[نت باس (موسیقی)|باس]]، حذف نت سومِ آکورد، حرکت موازی بین بخشها به فاصلههای پنجم و اکتاو، خطا است. شروع و پایانِ هارمونی میبایست روی [[درجه (موسیقی)|درجهٔ]] یک و به [[حالت پایگی]] باشد.<ref>{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۱۰۹–۱۱۰}}</ref>
[[پرونده:شیوه وصل آکوردها طبق قوانین هارمونی.png|x230px|بندانگشتی|وسط|شیوه وصل آکوردها در دانش هارمونی، در خط بالا آکوردها به صورت موازی و افقی حرکت میکنند و در دو خط پایینی آکوردها در همان درجات طبق قواعد هارمونی به هم وصل شدهاند]]
خط ۹۴:
=== مدولاسیون ===
{{همچنین ببینید |پردهگردانی}}
«مدگردی» یا «مدولاسیون»{{یاد|dir=ltr|Modulation}} به معنی عبور و گذر از یک [[تونالیته|تنالیته]]، به وسیلهٔ وصلِ منطقیِ آکوردها به تنالیتهای دیگر است.<ref name="ReferenceE">{{پک|اشتور|۱۳۵۵|ک=آموزش هماهنگی|ص=۱۱۶}}</ref> در تاریخ موسیقی، مدولاسیون با تثبیت گامهای ماژور و مینور مورد استفاده قرار گرفت. این امر به منظور جلوگیری از یکنواختی در تنالیته بود و سعی میکردند از تونالیته اصلی دور شوند و پس از مدتی مجدداً به تنالیتهٔ اصلی بازگردند. این روش از همان ابتدا در تمامی [[فرم (موسیقی)|فرمهای]] موسیقی مانند: [[انوانسیون]]های دوصدایی تا [[پرلود]]ها، [[سمفونی]]ها، [[کنسرتو]]ها و غیره، رواج یافت.<ref>{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۳۷۷}}</ref>
با وجودِ شیوههای گوناگونی که در تغییر تنالیته وجود دارد، سه نوع روش اصلی برای مدولاسیون وجود دارد که بدین شرح است: '''۱)''' مدولاسیون دیاتونیک، '''۲)''' مدولاسیون کروماتیک، '''۳)''' مدولاسیون آنارمونیک ([[مترادف (موسیقی)|مترادف]]).{{یاد|dir=ltr|Enharmonic}}<ref
# '''مدولاسیون دیاتونیک''' از راه آکوردهای واسطه یا [[آکورد مشترک|مشترک]] بین دو گام، [[گام نسبی]] و [[گام نزدیک]] صورت میپذیرد و به همین ترتیب میتوان به گامهای خیلی دور مدولاسیون کرد. یکی از روشهای «مدولاسیون دیاتونیک» برای [[دایره پنجمها|گامهای بالا رونده]]، استفاده از درجهٔ پنجمِ گام به عنوان آکورد واسطه (با یک [[دیز]] اختلاف)، برای «گامهای پایین رونده»، استفاده از درجهٔ چهارم گام (با یک [[بمل]] اختلاف) است. در ادامه، با یک «کادانس کامل»، تنالیتهٔ جدید تثبیت میشود.<ref>{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۳۸۰–۳۸۷}}</ref>
# '''مدولاسیون کروماتیک''' و حرکت کروماتیک، به مدهای کلیسایی بر میگردد که با تغییرات [[نیمپرده]]ای به بالا یا پایین، باعث تغییرات در هارمونی شد. این تغییرات که از [[علامت عرضی]] استفاده میکردند، نتِ «آلتره»{{یاد|dir=ltr|Altered}} نام گرفت و این تغییرات، درجهٔ گام را تغییر نمیداد (مانند گام مینور هارمونیک). با استفاده از آلتراسیون، آکوردهایی ایجاد شد به نام [[آکورد آلتره]] یا «آکورد تغییریافته» که باعث تنوع و غنای هارمونی گردید.<ref>{{پک|شونبرگ|۱۳۹۳|ک=قواعد علمی هارمونی|ص=۱۲۱}}</ref> آکورد آلتره درجهٔ گام را تغییر نمیدهد و فقط برای تقویت آکورد برای وصل به آکورد بعدی است.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۱۴۳}}</ref> در مدولاسیون کروماتیک همان راههای مدولاسیون دیاتونیک وجود دارد با این تفاوت که آکوردهای واسطه، آکوردهایی تغییریافته و آلتره هستند.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۱۴۷}}</ref>
# '''مدولاسیون آنارمونیک''' و اصطلاح آنارمونیک (یا [[مترادف (موسیقی)|مترادف]]) زمانی استفاده میشود که دو نُت، دو آکورد یا دو گام، نامهای مختلفی دارند اما دارای یک صدای واحد باشند، مانند [[دو دیز]] و«[[ر بمل]].{{یاد|مفهوم امروزی آنارمونیک، بعد از زمانی است که فواصل موسیقی غرب دارای [[اعتدال مساوی]] شد.<ref name="ReferenceD">{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۳۱}}</ref>}}<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۱۵۹}}</ref> در مدولاسیون آنارمونیک، پیوندِ آکورد واسطه به روشِ آنارمونیک تغییر کرده و [[نقش آکورد|نقشی]] متفاوت در گام جدید پیدا میکند.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۶۲۷}}</ref>
=== کادانس ===
خط ۲۱۱:
== هارمونی کروماتیک ==
[[پرونده:Beethoven Piano Concerto 4 slow movement opening.png|x240px|بندانگشتی|چپ|مثال از کاربرد و تضاد بین هارمونی کروماتیک (پنج میزان اول) و هارمونی دیاتونیک (چهار میزان آخر) از «کنسرتو پیانو شماره ۴» اثر: [[بتهوون]]]]
هارمونی [[گام کروماتیک|کروماتیک]] به معنی رنگ و رنگآمیزی، با عبور از [[فرم موسیقی|فرمهای]] موسیقی کلاسیک و گسترش آن، به [[سبک موسیقی|سبکی]] از موسیقی در [[موسیقی رمانتیک|دوره رومانتیک]] رسیدند که متعلق به خودشان بود.<ref name="ReferenceF">{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۴۵۶}}</ref> رومانتیکها به بیان احساسات شدیدتر توجه کردند و به جذابیتهایی مانند: عشق، ایدههای شخصی از یک موضوع، احساسات مالیخولیایی و شیطانی، الهام گرفتن از داستان، شعر و شخصیتهای اسطورهای در قالب موسیقی برنامهای، توجه به طبیعت، احساسات ناسیونالیستی، توجه به هویت و فرهنگ دیگر ملیتها، و برای بیان آزادانهٔ این احساسات، به کشف و ترکیب رنگهای صوتی جدیدی دست یافتند.<ref>{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۴۳۲-۴۳۳-۴۳۴}}</ref>
استفاده از هارمونی کروماتیک برای رنگ آمیزی و تنوع در موسیقی است. در موسیقی این دوره، آکوردهای «دیسونانس» بسیار آزادتر از دورهٔ کلاسیک به کار گرفته میشدند، و با تأخیر در حل آکوردهای «نامطبوع» به آکوردهای «مطبوع»، حالتهائی پرکشش، تنشزا و رمزآلود ایجاد میکردند. در این دوره دو نوع سبک در کاربردِ هارمونی کروماتیک به وجود آمد که گروه اول سعی داشتند از کروماتیسم برای رنگآمیزی و غنای صوتی آثار خود استفاده کنند و گروه دوم از کروماتیسم برای ایجاد موسیقی خشن و ناپایدار بهره میبردند.<ref>{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۴۵۴}}</ref>
خط ۲۲۴:
== هارمونی قرن بیستم ==
پس از تثبیتِ هارمونی کلاسیک و رومانتیک، آهنگسازان تلاش کردند تا خود را از محدودهٔ بستهٔ یک تنالیته برهانند و با دوری هر چه بیشتر از مرکزیت تنالیته تا مرز بدون تنال پیش رفتند و پایهریزیِ [[موسیقی مدرن|موسیقی قرن بیستم]] شکل گرفت. موسیقی مدرن بسیار متفاوتتر از دورههای قبلی است و دارای سبکهای گوناگونی است.<ref>{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۸۲۱–۸۲۲}}</ref> از بارزترین مکتبهای قرن بیستم میتوان به موسیقی [[امپرسیونیسم]]، [[اکسپرسیونیسم]]، [[آتونالیته|آتونال]]، پلیتونالیته،{{یاد|dir=ltr|polytonality}} و [[هارمونی کوارتال و کوینتال|کوارتال]] اشاره کرد. هارمونی در مکاتبِ شناخته شدهٔ قرن بیستم، مانند هارمونی کلاسیک و رومانتیک دارای قواعدی است که باید آموخت و هر گونه آکورد یا ملودی که ناهنجار و بدصدا باشد، موسیقی مدرن محسوب نمیشود.<ref>{{پک|پرسیکتی|۱۳۹۱|ک=هارمونی قرن بیستم|ص=۱۲}}</ref> موسیقی قرن بیستم، فاقد [[دوران قواعد مشترک|قواعد مشترک]] مانند دورههای پیشین است و آمیزهای از دگرگونیهای فراوان در سبکها است و همراه با پیشرفتِ تکنولوژی و سبکهای مختلفِ زندگی، به گسترشِ موسیقی در اجرا و آهنگسازی نیز افزوده شد.<ref
=== امپرسیونیسم ===
{{اصلی|امپرسیونیسم در موسیقی}}
[[پرونده:Claude Debussy ca 1908, foto av Félix Nadar.jpg|ایستاده|بندانگشتی|چپ|[[کلود دبوسی]]، آهنگساز [[امپرسیونیسم در موسیقی|امپرسیونیست]].]]
امپرسیونیسم ابتدا در نقاشی قرن نوزدهم شکل گرفت و پس از مدت کوتاهی در سایر هنرها نیز جایگاه خود را پیدا کرد. اولین آهنگساز پیشرو در این سبک، [[کلود دبوسی]] آهنگساز فرانسوی بود که هارمونیهای کلاسیک، رمانتیک و همهٔ قوانین رایجِ هارمونی را نادیده گرفت و به سمت ایدههای به شدت شخصیِ جدید از وصل آکوردها و گامهای قدیمی و شرقی حرکت کرد.<ref name="ReferenceG">{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۴۶۲}}</ref> در موسیقی امپرسیونیستی استفاده از حرکتِ موازی آکوردها، گامهای غیرمعمول و کلیسایی، دوری از کروماتیسم پیچیدهٔ دورهٔ رومانتیک، بکارگیری آکوردهای دیسونانس پیدرپی بدون حل، حرکت گسترش یافتهٔ [[زمینه موسیقایی|تمها]] بدون تکرار و در مسیرِ ناروشن و مبهم، استفاده از آکوردهایی با فواصل چهارم و پنجم به جایِ سوم، از ویژگیهای آن است. در این سبک با وجودِ دگرگونیهای زیاد و با وجودِ فشار در کاهشِ مرکز تنال، موسیقی همچنان دارای تنالیته است.<ref name="ReferenceH">{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۸۲۳–۸۲۴}}</ref>
[[پرونده:Clair de lune Debussy.png|x140px|بندانگشتی|وسط|[[پرلود برای بعدازظهر یک فان|بعد از ظهر یک دیو]] اثر: [[کلود دبوسی]]]]
خط ۲۴۳:
{{اصلی|پلیتونالیته}}
[[پرونده:Igor Stravinsky Essays.jpg|ایستاده|بندانگشتی|[[ایگور استراوینسکی]]، آهنگساز سبک «پلیتونال»]]
وقتی دو یا چند تونالیته بهطور همزمان ترکیب و شنیده شوند، آن را «پلیتونالیته» یا «بیتونالیته»{{یاد|dir=ltr|Bitonality}} مینامند.<ref>{{پک|پرسیکتی|۱۳۹۱|ک=هارمونی قرن بیستم|ص=۳۲۶}}</ref> این شیوه در کارهای [[ایگور استراوینسکی]] و تا اندازهای در روشهای [[بلا بارتوک]] بر رویِ ریتم و تونالیته تجلی یافتهاست. در این شیوه تاکیدهای نامنظمِ ریتم، و الگوهای متفاوت در ریتم و هارمونی است که پیشبینیِ موقعیتِ بعد از آن را توسط شنونده دشوار میکند و حرکتی دیوانهوار به موسیقی میدهد. کاربردِ همزمانِ دو تونالیته، احساسی مبهم برای تشخیص «مرکز تونال» به وجود میآورد.<ref
[[پرونده:پتروشکا استراوینسکی.png|x140px|بندانگشتی|وسط|پتروشکا اثر: ایگور استراوینسکی، خط بالا در دو ماژور و خط پایین در فادیز ماژور همزمان اجرا میشود.]]
خط ۲۴۹:
{{اصلی|هارمونی کوارتال و کوینتال}}
[[پرونده:Quarten Tastenbild for wikipedia.png|x200px|بندانگشتی|چپ|مثال از یک آکورد کوارتال]]
هنگامی که آکوردهای تشکیل دهنده بر اساسِ فاصلهٔ چهارم به وجود آیند، آن را «هارمونی کوارتال» مینامند.<ref>{{پک|پرسیکتی|۱۳۹۱|ک=هارمونی قرن بیستم|ص=۱۲۱–۱۲۲}}</ref> در [[موسیقی قرون وسطی|قرون وسطی]] از فواصل چهارم در آوازها استفاده میشد اما با پیدایش هارمونی، به مرور به فراموشی سپرده شد و مجدداً در قرن بیستم مورد ارزیابی قرار گرفت و توسعه یافت.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۲۵۷}}</ref> آکوردهای ساخته شده با فاصلهٔ چهارم ثبات و استحکامِ آکوردهای متشکل ار فواصل سوم را ندارند و باعث ابهام و سردرگمیِ تنالیته میشوند.<ref
هارمونی کوارتال در آغاز قرن بیستم توسط آهنگسازانی چون [[بلا بارتوک]]، [[آرنولد شونبرگ]]، [[کلود دبوسی]]، [[اریک ساتی]] و [[الکساندر اسکریابین]] توسعه یافت و به عنوان یک نظام هارمونیک درآمد.<ref>{{پک|منصوری|۱۳۶۲|ک=هارمونی تحلیلی|ص=۲۵۷–۲۵۸}}</ref><ref>{{پک|روشنروان|۱۳۹۲|ک=هارمونی جامع کاربردی|ص=۸۷۵}}</ref>
|