سید روح‌الله خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
آخرین تغییر متن رد شد (توسط Mesam motiee) و برگردانده شد به نسخهٔ 33034176 توسط پاتريشيا67
برچسب: واگردانی دستی
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۷ منبع و علامت‌زدن ۰ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0.8.1
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۳۱:
روح‌الله موسوی خمینی، اول مهرماه ۱۲۸۱ خورشیدی (۲۴ سپتامبر سال ۱۹۰۲ میلادی) در خانواده‌ای اهل دانش و با نفوذ در [[خمین]] به دنیا آمد.<ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۶۵–۶۶۶}}</ref> به نوشته [[باقر معین]]، خمینی در خانواده‌ای به دنیا آمد که سابقه فعالیت‌های دینی و مذهبی در آن وجود داشت و به قرن‌ها قبل برمی‌گشت. معین می‌نویسد، خاندان او «سید موسوی» بودند، به این معنی که نسب‌شان به پیامبر اسلام و از طریق دختر او [[فاطمه]] و نیز به هفتمین امام [[شیعه|شیعیان]]، [[موسی کاظم]] برمی‌گشت.<ref name="alislam">{{یادکرد وب| نشانی = https://web.archive.org/web/20120719024531/http://www.jamaran.ir/fa/4269/با_امام/حدیث_بیداری/فصل_اول_حیات_فردی_و_اجتماعی/| عنوان = حیات فردی و خانوادگی|}}</ref><ref name="baqer2">{{یادکرد |فصل= The Orphan – Childhood in Khomein|کتاب= Khomeini: Life of the Ayatollah|نویسنده = Baqer Moin|ناشر =I.B.Tauris & Co Ltd |شهر= Victoria House, Bloomsbury Square, London WC1B 4DZ, 175 Fifth Avenue, New York NY 10010|زبان=en| صفحه= ۲ تا ۳ |سال= 1999|شابک =1-85043-128-0}}</ref>
 
در [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] ذکر شده‌است که نام پدر وی، مصطفی و پدربزرگش [[w:en:Ahmad Hindi|سید احمد موسوی هندی]] بوده‌است اما از آنجا به قبل چندان روشن نیست و فقط گفته شده که نسب او به [[میرحامد حسین هندی]] می‌رسد. خاندان خمینی ابتدا ساکن شهر [[نیشابور]] (دزق سرولایت نیشابور) بودند،<ref>{{یادکرد وب|وبگاه= www.rovzane.com|نشانی =http://www.rovzane.com/blog/show/دزق-زادگاه-اجداد-امام-خمینی-در-نیشابور.html|عنوان=دزق زادگاه اجداد امام خمینی در نیشابور - روزنه|بازبینی= 2018-12-28|archiveurl =https://web.archive.org/web/20131118063940/http://www.rovzane.com/blog/show/دزق-زادگاه-اجداد-امام-خمینی-در-نیشابور.html|archivedate=۱۸ نوامبر ۲۰۱۳|dead-url=yes|تاریخ بایگانی=18 نوامبر 2013|پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20131118063940/http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AF%D8%B2%D9%82-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1.html}}</ref> منبع اصلی شرح حال وی، یعنی خاطرات برادرش [[سید مرتضی پسندیده|مرتضی پسندیده]] می‌گوید محمد نصیر نیشابوری از سادات شیعه صاحب‌منصب حکومت [[صفویان|صفوی]] در ۱۷۰۶ میلادی به [[هند]] مهاجرت کرده و در دربار [[بهادرشاه یکم]] [[گورکانیان|گورکانی]] مغولان هند منصوب شد. در این منطقه قوانین اسلام و [[امامیه|شیعهٔ دوازده‌امامی]] که از زمان [[صفویان]] دین و مذهب رسمی ایران به حساب می‌آمد، برقرار بود.<ref name="baqer2"/> فرزندش [[برهان‌الملک محمدامین]] [[صوبه]]دار فرماندار استان [[گجرات]] شده و وارد دستگاه [[محمد شاه گورکانی|محمدشاه]] شد و جایگاه [[مردم ایرانی|ایرانیان]] را در دربار هند ارتقاء داد. برهان‌الملک در ۱۷۱۸ میلادی به حکومت [[اوده]] منصوب و با همکاری شیعیان اعلام استقلال کرد و سلسلهٔ [[نوابان اوده]] را بنیان گذاشت و در ۱۱۵۱ قمری (۲۱ سال قمری پس از حکومت اوده) مرد، اما با حضور فرزندانش سادات هند زیاد شدند. صد سال بعد [[میرحامد نیشابوری]] آغاز به فعالیت کرد که پدرش محمدقلی موسوی معروف به علامه کنتوری یا [[کینتور]]ی<ref name="alislam"/>{{مشکوک|ممکن است که کشمیری بوده باشد به جای کنتوری}} و برادرانش سیدسراج حسین و [[سیداعجاز حسین|اعجاز حسین]] (همان میر حامدحسین هندی) از علمای مذهبی و فقهی مقیم هند بودند.<ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۶۵–۶۶۶}}</ref><ref>{{یادکرد وب | نشانی=http://fa.wikishia.net/view/سید_محمدقلی_موسوی_هندی | عنوان=سید محمدقلی موسوی هندی | ناشر=[[ویکی‌شیعه]] | accessdate=۲۲ سپتامبر ۲۰۱۹ | archiveurl=https://web.archive.org/web/20180927184302/http://fa.wikishia.net/view/سید_محمدقلی_موسوی_هندی | archivedate=۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸ | dead-url=yes}}</ref> میر حامد حسین موسوی که نویسندهٔ کتاب [[میرحامد حسین موسوی#آثار|عبقات الانوار فی مناقب الائمةالاطهار]] یکی از مشهورترین اعضای این خاندان به‌شمار می‌رود.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.rkhomeini.org/imam_khomeini_biography.cfm?content_id=281| عنوان = Khomeini Biography: Childhood And Early , 1902 to 1923| تاریخ بازدید = ۸ اوت ۲۰۱۱| ناشر = rkhomeini.org| زبان = انگلیسی| archiveurl = https://web.archive.org/web/20110803170651/http://www.rkhomeini.org/imam_khomeini_biography.cfm?content_id=281| archivedate = ۳ اوت ۲۰۱۱| dead-url = yes| تاریخ بایگانی = 3 اوت 2011| پیوند بایگانی = https://web.archive.org/web/20110803170651/http://www.rkhomeini.org/imam_khomeini_biography.cfm?content_id=281}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب| نام۱ = محمدرضا | نام خانوادگی۱ = حکیمی| عنوان = میرحامد حسین| سال = ۱۳۶۲| مکان انتشارات = قم}}</ref> فرزند میرحامد حسین، سید ناصر حسین، نیز مرجع شیعیان هندی بود. او سه پسر داشت که پسر سومش، سید احمد موسوی، ساکن [[کشمیر]] می‌شود و پس از وی سید دین علیشاه بود. با کشته شدن دین علیشاه، فرزندش سید احمد موسوی هندی به [[نجف]] می‌رود و به درجه اجتهاد می‌رسد. در آنجا توسط یوسف خان فرفهانی به خمین دعوت می‌شود و در سال ۱۲۵۰ قمری رهسپار آنجا می‌گردد و در ۱۲۵۷ قمری با دختری به نام سکینه ازدواج می‌کند. مصطفی، پدر روح‌الله، در ۱۲۷۸ قمری زاده می‌شود. وی برای ادامه تحصیل به [[اصفهان]] می‌رود و در آنجا با هاجر خانم، دختر یکی از استادان خود که اهل خمین بود، ازدواج می‌کند.<ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۶۵–۶۶۶}}</ref>
 
=== خانواده و کودکی ===
خط ۱۳۷:
روح‌الله خمینی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در نوجوانی و آغاز جوانی در مکتب محلی و مدرسه‌ای در خمین گذراند.{{نیازمند منبع}} [[احمد خمینی]] گفته‌است که پدرش در دوران کودکی خیلی بازیگوش بود و دچار شکستگی‌های متعدد شده بود و همیشه در خاک کوی و آب جوی مشغول بازی بود.<ref name=bbc.co>[http://www.bbc.co.uk/persian/khomeiniinterview.ram Ahmad Khomeini interview] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20140209033521/http://www.bbc.co.uk/persian/khomeiniinterview.ram |date=9 فوریه 2014}}</ref>
 
پدر وی، [[سید مصطفی خمینی (پدر روح‌الله خمینی)|سید مصطفی خمینی]]، روحانی و [[مجتهد]] ساکن [[خمین]] بود.<ref name="hawze"/><ref>{{یادکرد|کتاب = خمینی روح‌الله: زندگینامه امام خمینی براساس اسناد و خاطرات و خیال |نویسنده = سیدعلی قادری|ناشر =مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |شهر= تهران|سال= ۱۳۷۹|شابک= ۹۶۴}}</ref><ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://noorportal.net/951/2455/16985/43818.aspx| عنوان = مروری بر تقویم زندگی حضرت امام خمینی (ره)| تاریخ بازدید = ۹ اوت ۲۰۱۱| تاریخ = ۱۲ بهمن ۱۳۸۹| سال = ۱۳۸۹| ماه = بهمن| ناشر = noorportal.net| archiveurl = https://web.archive.org/web/20110808162349/http://noorportal.net/951/2455/16985/43818.aspx| archivedate = ۸ اوت ۲۰۱۱| dead-url = yes| تاریخ بایگانی = 8 اوت 2011| پیوند بایگانی = https://web.archive.org/web/20110808162349/http://noorportal.net/951/2455/16985/43818.aspx}}</ref> حاصل ازدواج ''سید مصطفی'' با ''هاجر''، دو فرزند دختر بنام ''مولودآقا خانم'' و ''فاطمه'' و سه فرزند پسر به نام‌های ''[[سید مرتضی پسندیده|مرتضی]]''، ''[[سید نورالدین هندی|نورالدین]]'' و ''روح‌الله'' بود.<ref name="hawze"/> روح‌الله آخرین فرزند این خانواده بود. سید مصطفی در اسفند ۱۲۸۱ خورشیدی (ذی‌الحجه ۱۳۲۰ قمری) و در پنج‌ماهگی روح‌الله، در مسیر خمین به اراک مورد حمله قرار گرفت و با اصابت چند گلوله به ناحیه کتف و کمر جان باخت. پس از این اتفاق، جنازه وی به نجف منتقل و درآنجا دفن شد.<ref>{{یادکرد کتاب |نام=مؤسسه قدر ولایت |کتاب=به شوق چشمه (کنکاشی در زندگی و نهضت امام خمینی) | ناشر=مؤسسه قدر ولایت |سال=۱۳۸۷ |مکان=ص ۱۵ |شابک=۹۷۸۹۶۴۴۹۵۰۳۳۹}}</ref>
به گفته عباس میلانی، علت به قتل رسیدن پدر خمینی در هاله‌ای از ابهام است و منابع طرفدار خمینی، همدستان [[رضاشاه]] را عامل این اتفاق می‌دانند. او می‌گوید اما به نظر می‌رسد که این داستان صرفاً هدفی سیاسی داشته باشد زیرا رضا شاه بیست و دو سال بعد از مرگ پدر روح‌الله خمینی به پادشاهی رسید.<ref dir= ltr>{{پک|Milani|2008|ف =Ruhollah Khomeini|ک=Eminent Persians|ص= 351|زبان =en}}</ref> روح‌الله خمینی، توسط دایه و مادر و عمه‌اش بزرگ شد. مادر و عمه او در موج اپیدمی آنفلوانزای اسپانیایی و وبا که در سال ۱۲۹۷ خورشیدی ایران را فرا گرفت مردند.<ref dir= ltr>{{پک|Milani|2008|ف =Ruhollah Khomeini|ک=Eminent Persians|ص= 351–352|زبان =en}}</ref>
 
خط ۱۵۳:
در آن سال‌ها اراک به دلیل حضور [[عبدالکریم حائری یزدی]] به مرکز مهمی برای یادگیری علوم دینی تبدیل شده بود.<ref name="baqer22">{{یادکرد |فصل= In the Seminary: Student Years in Qom|کتاب= Khomeini: Life of the Ayatollah|نویسنده = Baqer Moin|ناشر =I.B.Tauris & Co Ltd |شهر= Victoria House, Bloomsbury Square, London WC1B 4DZ, 175 Fifth Avenue, New York NY 10010|زبان=en| صفحه= 22|سال =1999|شابک=1-85043-128-0}}</ref> وی در آنجا منطق را از محمد گلپایگانی، [[اصول فقه|اصول]] را از محمدعلی بروجردی و [[فقه]] را از عباس اراکی آموخت.<ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۶۹–۶۷۰}}</ref>
 
یکسال بعد بدنبال مهاجرت [[عبدالکریم حائری یزدی]] برای تأسیس [[حوزه علمیه قم]]، خمینی نیز راهی این شهر شد.<ref name="alislam"/><ref name="jamaran">{{یادکرد وب| نشانی = http://www.jamaran.ir/fa/4933/با_امام/حدیث_بیداری/امام_خمینی_در_سنگر_مبارزه_و_قیام_| عنوان = حدیث بیداری (زندگی‌نامه امام خمینی (س)) - امام خمینی در سنگر مبارزه و قیام| تاریخ بازدید = ۱۱ اوت ۲۰۱۱| ناشر = پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران| archiveurl = https://web.archive.org/web/20120719022550/http://www.jamaran.ir/fa/4933/با_امام/حدیث_بیداری/امام_خمینی_در_سنگر_مبارزه_و_قیام_#_edn10| archivedate = ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۲| dead-url = yes| تاریخ بایگانی = 19 ژوئیه 2012| پیوند بایگانی = https://web.archive.org/web/20120719022550/http://www.jamaran.ir/fa/4933/%D8%A8%D8%A7_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D8%A8%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B3%D9%86%DA%AF%D8%B1_%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87_%D9%88_%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85_}}</ref> در آنجا [[مطول]] را از محمدعلی ادیب تهرانی، [[مکاسب]] را از [[سید محمدتقی خوانساری]]، [[کفایة الاصول|کفایه]] را از سید علی یثربی کاشانی آموخت.<ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۶۹–۶۷۰}}</ref>
 
او بعد از گذراندن دورهٔ سطح، ابتدا در درس خارج فقه و اصول [[سید علی یثربی کاشانی]] و سپس در درس خارج فقه [[عبدالکریم حائری یزدی]] شرکت کرد. وی برای فراگیری فلسفه به درس [[علی اکبر حکمی یزدی]] رفت و در همان ایام نقد فلسفه [[داروینیسم]] را نزد محمدرضا نجفی فراگرفت. به مدت چهار سال [[منظومه]] [[ملا هادی سبزواری]] را در محضر [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]] آموخت و [[اسفار اربعه]] [[ملاصدرا]] را با [[خلیل کمره‌ای]] مباحثه کرد.<ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۶۹–۶۷۰}}</ref>
خط ۲۰۶:
== مبارزه با محمدرضاشاه ==
{{سالشمار زندگی روح‌الله خمینی}}
به گفته [[حمید الگار]] پس از مرگ [[سید حسین طباطبایی بروجردی]] (۱۳۴۰) خمینی به عنوان یکی از جانشینان بروجردی برای رهبری مذهبی مطرح شد. از نشانه‌های این امر، انتشار کتاب‌هایی در فقه و از جمله [[توضیح المسائل]] بود. به گفته [[یرواند آبراهامیان|آبراهامیان]] توضیح المسائل خمینی در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۳۹–۱۳۴۰ خورشیدی) در نجف چاپ شد.<ref dir= ltr>{{پک|Abrahamian|1993|ک =Khomeinism|ص= 10|زبان =en}}</ref> طولی نکشید که خمینی به عنوان مرجع تقلید جمع کثیری از شیعیان ایران شناخته شد.<ref name="al-islam4">{{یادکرد وب| نشانی = http://www.al-islam.org/imambiography/4.htm| عنوان = The Years of Struggle and Exile, 1962–1978| تاریخ بازدید = ۵ سپتامبر ۲۰۱۱| نویسنده = Hamid Algar| ناشر = The Institute for Compilation and Publicationof Imam Khomeini's Works (International Affairs Department)| زبان = انگلیسی| archiveurl = https://web.archive.org/web/20100822044810/http://www.al-islam.org/imambiography/4.htm| archivedate = ۲۲ اوت ۲۰۱۰| dead-url = yes| تاریخ بایگانی = 22 اوت 2010| پیوند بایگانی = https://web.archive.org/web/20100822044810/http://www.al-islam.org/imambiography/4.htm}}</ref> اما به گفته عباس میلانی، پس از مرگ بروجردی، هرچند خمینی از مدرسان تأثیرگذار حوزه بود و مورد علاقه روحانیان نسل جوان بود، اما به‌طور قطع هم سطح سایر مراجع تثبیت شده قم نبود.<ref dir= ltr>{{پک|Milani|2011|ک =The Shah|ص= 14–27|زبان =en}}</ref>
 
در سال ۱۳۴۰، زمانی که [[علی امینی]]، نخست‌وزیر وقت، برای جلب حمایت علما از اصلاحات خود به قم رفت، با خمینی، [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]]، [[مرعشی نجفی]] و [[سید محمدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] دیدار کرد. در این دیدار، خمینی صراحتاً وظیفه علما را مبارزه با دیکتاتوری و تقویت نهضت‌های ملی و مردمی بیان کرد.<ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۷۱}}</ref>
خط ۲۹۶:
در تاریخ ۱۷ دی، [[اطلاعات (روزنامه)|روزنامه اطلاعات]] در [[ایران و استعمار سرخ و سیاه|مقاله‌ای]] مقاله نیشداری ضد روحانیت مخالف نوشت. آنان را «ارتجاع سیاه» نامید و به همکاری پنهان با کمونیسم بین‌الملل برای محو دستاوردهای انقلاب سفید متهم ساخت. همچنین خمینی را به بیگانه بودن و جاسوسی برای [[بریتانیا]] در دوران جوانی متهم کرد و او را بی‌بندوبار و نویسنده اشعار شهوت‌انگیز [[تصوف|صوفیانه]] نامید. هرچند، خمینی پاسخی به این مقاله نداد، ولی این مقاله شهر قم را به خشم آورد. حوزه‌های علمیه و بازار تعطیل و خواستار عذرخواهی علنی حکومت شدند. حدود ۴۰۰۰ نفر از طلاب و هواداران آنان در روز ۱۹ ماه دی در تظاهرات به سردادن شعار پرداخته و با پلیس درگیر شدند. در این درگیری‌ها بنا به اعلام حکومت دوتن و به گفته مخالفان هفتاد تن کشته و بیش از پانصد نفر زخمی شدند.<ref dir= ltr>{{پک|Abrahamian|1982|ک =Iran Between Two Revolutions|ص= 505|زبان =en}}</ref><ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۷۶}}</ref> روز بعد خمینی خواستار تظاهرات بیشتر شد و به شهر قم و آنان که «روحانیت مترقی» نامید، به خاطر ایستادگی در برابر حکومت تبریک گفت و شاه را به همکاری با آمریکا برای نابودی ایران متهم کرد.<ref dir= ltr>{{پک|Abrahamian|1982|ک =Iran Between Two Revolutions|ص= 506|زبان =en}}</ref> در پی آن تظاهرات پی در پی در شهرهای دیگر کشور ادامه یافت. در آستانه ماه [[رمضان]]، خمینی مساجد و منابر را به مبارزه با حکومت پهلوی فراخواند.<ref>{{پک|پاکتچی|حاج‌منوچهری|انصاری|۱۳۹۴|ف=خمینی، روح‌الله|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۶۷۶}}</ref>
 
به نوشته [[یرواند آبراهامیان]]، خمینی در سخنرانی‌های خود برای طلاب، از حکومت روحانیون حمایت می‌کرد، اما در اعلامیه‌های عمومی بحث روشنی از این‌گونه حکومت به میان نمی‌آورد و از کاربرد ولایت فقیه خودداری می‌کرد. در عوض، او استراتژی سال ۱۳۴۲، یعنی حمله به نقطه‌ضعف‌های اصلی رژیم را ادامه می‌داد. شاه را به خاطر فروش کشور به امپریالیست‌ها و کمک به اسرائیل؛ نقض مشروطیت و زیر پا نهادن [[قانون اساسی مشروطه]]؛ حمایت از ثروتمندان و استثمار فقرا؛ نابودی فرهنگ ملی؛ تشویق و اشاعه فساد و هدر دادن منابع باارزش کشور در قصرها؛ خرید تسلیحات؛ نابودی کشاورزی و در نتیجه وابسته ساختن هرچه بیشتر ایران به غرب، مورد انتقاد قرار می‌داد. او ضمن مقایسه شاه با [[یزید]]، مؤمنان را به سرنگونی رژیم پهلوی و بیرون راندن امپریالیستها، فرامی‌خواند.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۵۹۰}}</ref> خمینی می‌کوشید تا بیشتر گروه‌های مخالف را با خود همراه کند، برای مثال هنگام اعتراض مطهری به سخنرانی‌های «ضد روحانی» شریعتی در حسینیه ارشاد، سکوت کرد و حتی بدون نام بردن از شریعتی، به استفاده از شعارها و عباراتی که سخنرانان حسینیه ارشاد رواج داده بودند (مثل «مستضعفین»، «زباله‌دان تاریخ» و «دین افیون توده‌ها نیست»)، ادامه داد. بسیاری از جوانان متفکر، با شنیدن این عبارات ولی غافل از سخنرانی‌های او در [[نجف]]، بی‌درنگ نتیجه گرفتند که خمینی با تفسیر شریعتی از اسلام انقلابی موافق است.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۵۹۱}}</ref> در اواخر سال ۵۷ و هنگام نابودی حکومت پهلوی، محبوبیت خمینی در بین طرفداران شریعتی آنچنان بود که آنان - نه روحانیون - لقب «امام» را رواج دادند.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۶۵۸–۶۵۹}}</ref> [[محسن رفیق‌دوست|محسن رفیق دوست]] می گوید اولین بار حسن روحانی در سخنرانی خود در مراسم ختم مصطفی خمینی در مسجد ارگ تهران لقب «امام» را برای سیدروح الله خمینی به کار برد. <ref>{{یادکرد وب|تاریخ=1 شهریور 1397|وبگاه=خاطره نگاری|نشانی=https://www.khaterenegari.com/main/%d8%a7%d9%88%d9%84%db%8c%d9%86-%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%da%86%d9%87-%da%a9%d8%b3%db%8c-%d9%86%d8%a7%d9%85-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a2%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%84/|عنوان=اولین بار چه کسی نام “امام” را برای آیت الله خمینی به کار برد؟}}</ref>

بدین سان، خمینی با تبلیغ پیام مبهم اما دلخواه توده‌ها، طیف گسترده‌ای از نیروهای اجتماعی و همچنین سازمان‌های سیاسی مذهبی و سکولار را با خود همراه کرد.<ref>{{پک|آبراهامیان|۱۳۷۷|ک=ایران بین دو انقلاب|ص=۵۹۱}}</ref> [[نیکی کدی]] می‌گوید در سال‌های ۱۳۵۶–۵۷ و در دوران انقلاب، در مصاحبه‌هایی متعددی که خمینی با رسانه‌ها داشت بارها اعلام داشت که نه او و نه هیچ از یک علما قدرت را در دست نخواهند داشت. همچنین هیچگاه در این دوران و اوایل پیروزی انقلاب اشاره‌ای به ولایت فقیه نکرد.<ref>{{پک|زبان=en|Nikki R. Keddie |۲۰۰۶|ک=Modern Iran|ص=240}}</ref>
 
== خمینی و انقلاب ۱۳۵۷ ==
سطر ۴۰۸ ⟵ ۴۱۰:
خمینی در مصاحبه ای در دی ماه ۱۳۵۷ با [[حسنین هیکل]]، در خصوص منابعی که بر تفکر وی مؤثر بوده‌اند به‌طور خاص از در منابع روایی از [[اصول کافی]]، در کتب فلسفی از [[اسفار اربعه]] [[ملاصدرا]] و در منابع فقهی از [[جواهر الکلام]] یاد می‌کند.<ref>[https://www.jamaran.ir/بخش-اخبار-12/121461-امام-خمینی-در-گفت-گو-با-حسنین-هیکل-ما-با-منطق-اسلام-پیش-می-رویم-از-شکست-ترس-نداریم-اختناق-همگانی-به-دنبالش-انفجار-همگانی-است امام خمینی در گفتگو با حسنین هیکل]</ref> در نقلی دیگر وی می‌گوید «انقلاب اسلامی را دو کتاب شکل داده‌است: اسفار اربعه صدرالمتألهین و جواهرالکلام نجفی.»<ref>{{یادکرد وب |url=https://hawzah.net/fa/Article/View/95793/درآمدی-بر-خوانش-صدرایی-از-ولایت-فقیه#_ednref1 |title=گنجینه معارف درآمدی بر خوانش صدرایی از ولایت فقیه |accessdate=۲۲ سپتامبر ۲۰۱۹ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20171218234644/http://www.hawzah.net/fa/Article/View/95793/درآمدی-بر-خوانش-صدرایی-از-ولایت-فقیه#_ednref1 |archivedate=۱۸ دسامبر ۲۰۱۷ |dead-url=no}}</ref>
 
[[مهدی حائری]] می‌گوید خمینی بشدت متأثر از [[ابن عربی]] بود و در تدریس اسفار ملاصدرا رویکردی عرفانی داشت و علاقه ای به مباحث فلسفی [[فارابی]] و [[ابن سینا]] نشان نمی‌داد.<ref name="iptra1"/> وی در عرفان به [[فصوص الحکم]] و [[فتوحات المکیه]] ابن عربی، [[مفتاح الغیب]] قونوی، [[شرح فصوص الحکم]] [[داوود قیصری]] و شرح قصیده [[ابن الفارض]] از کاشانی و ا[[صطلاحات الصوفیه]] علاقه نشان می‌دهد. وی به روایت [[فلسفه نوافلاطونی]] رایج در میان حکمای مسلمان نیز گرایش داشت و در آثارش به [[اثولوجیا]] استناد می‌کند، که در اصل برگرفته از [[تاسوعات]] [[فلوطین]] بوده و به اشتباه متعلق به [[ارسطو]] پنداشته شده‌است. بدین ترتیب، وی آمادگی پذیرش آرای فلسفی غیراسلامی را مشروط به سازگاری با سنت و روایات دارا بود.<ref>[http://www.fa.islamic-sources.com/article/بازنگری-عرفان1-خمینی-و-میراث-حکمت-عرفا بازنگری عرفان(1): خمینی و میراث حکمت عرفانی اسلام]{{پیوند مرده|date=مارس 2021 |bot=InternetArchiveBot}}</ref>
 
== دیدگاه‌های خمینی ==
سطر ۴۳۰ ⟵ ۴۳۲:
| archivedate = ۱۶ دسامبر ۲۰۰۸
| dead-url = yes
| تاریخ بایگانی = 16 دسامبر 2008
| پیوند بایگانی = https://web.archive.org/web/20081216170717/http://www.time.com/time/magazine/article/0,9171,948425,00.html
}}</ref>
 
سطر ۵۸۰ ⟵ ۵۸۴:
در سال ۱۹۸۸ در فیلم کمدی اسلحه عریان با نام اصلی [[سلاح عریان: پرونده‌های جوخه پلیس!|The Naked Gun – From the Files of Police Squaedبازیگر]] آمریکایی چارلز گراردای در نقش روح‌الله خمینی ظاهر شد.<ref>[http://movies.yahoo.com/movie/1802816711/cast The Naked Gun – From the Files of Police Squad! (1988)] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20100416203345/http://movies.yahoo.com/movie/1802816711/cast |date=16 آوریل 2010}} وبگاه movies.yahoo</ref> این فیلم با اعتراض جمهوری اسلامی مواجه شد. در صحنه‌ای از این فیلم شخصیت اصلی داستان [[فرانک ربین]] که یک کارآگاه است به بازیگر نقش خمینی سیلی می‌زند.<ref>[http://www.highbeam.com/doc/1P2-4004198.html Article: A welcome shot at `Naked Gun'] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20130523041354/http://www.highbeam.com/doc/1P2-4004198.html |date=23 مه 2013}}</ref>
 
[[بهروز افخمی]] نیز در فیلمی به نام [[فرزند صبح]] زندگی خمینی را به تصویر می‌کشد که بخش عمده فیلم مربوط به دوران پیش از هفت سالگی است. مراحل تهیه این فیلم تاکنون بارها به دلایل مختلف به تعویق افتاده‌است.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.afarineshdaily.ir/afarinesh/News.aspx?NID=11143| عنوان = عکس‌هایی از ایفاگر نقش امام (ره) در «فرزند صبح»| تاریخ بازدید = ۲۴ دی ۱۳۸۷| تاریخ = ۱۳۸| ناشر = وبگاه رسمی روزنامه آفرینش| زبان = فارسی| archiveurl = https://web.archive.org/web/20120121093859/http://www.afarineshdaily.ir/afarinesh/News.aspx?NID=11143| archivedate = ۲۱ ژانویه ۲۰۱۲| dead-url = yes| تاریخ بایگانی = 21 ژانویه 2012| پیوند بایگانی = https://web.archive.org/web/20120121093859/http://www.afarineshdaily.ir/afarinesh/News.aspx?NID=11143}}</ref>
 
=== موزه ===