محمدکریم خان سالار: تفاوت میان نسخهها
Siavosh 84 (بحث | مشارکتها) صفحهای جدید حاوی «{{جعبه اطلاعات سیاستمدار | نام = <big>محمد کریم خان سالار</big> | تصویر = | شرح تصو...» ایجاد کرد |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۲ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۴۶
محمدکریم خان گزی ملقب به لقب سالار اقبال و دارای نام خانوادگی برومند متولد اول آذر ۱۲۶۷ خورشیدی؛ پدرش مرحوم محمدرضاخان معروف به سرتیپ گزی و مادرش حاجیه زهرا بیگم از خاندان صفویه مقیم سه نطنز.
محمد کریم خان سالار | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | محمد کریم خان برومند ۱ آذر ۱۲۶۷ گز بُرخوار، ایران |
سالار اقبال | |
درگذشته | ۲۶ آذر ۱۳۳۷ |
حزب سیاسی | حزب دمکرات |
فرزندان | رضاقلیخان برومند |
خویشاوندان | حیدرعلیخان برومند ادیب برومند عبدالرحمان برومند |
زندگینامه
نوجوانی
او از همان سن هفده سالگی دارای افکار آزادیخواهی بوده و به همین گناه اقبال الدولهٔ کاشی حاکم اصفهان او را زندانی کرده در صدد اعدامش برمیآید که به شفاعت حاج محمد ابراهیم ملک التجار اصفهانی از زندان و اعدام نجات مییابد.
فعالیت در حزب دمکرات
پس از پیروزی آزادیخواهان و استقرار مشروطیت، سالار گزی وارد حزب دمکرات میشود و در صف آزادیخواهان فعالیت های ملّی خود را آغاز میکند.
جنگ جهانی اول
هنگامی که جنگ جهانی اول پیش میآید، وی با همراهی دو نفر از دوستان هم مسلک خویش، شکرالله خان شیرانی و میرزا آقاخان امینی، با یکصد و هفتاد یا هشتاد نفر سوار و پیادهٔ مسلح، در بیستم آذرماه سال ۱۲۹۳ خورشیدی به طرف فرونت غرب حرکت و همهجا با قوای اشغالگر دست و پنجه نرم میکنند و داد مردانگی میدهند، تا وقتی که بر اثر نرسیدن اسلحه و فشار قوای روس تزاری صفوف بهم فشردهٔ آزادیخواهان متلاشی میشود و سالار باتفاق شکرالله خان عدهٔ خود را مرخص و خود به طرف بغداد عزیمت میکند.[۱] [۲] [۳] [۴] [۵]
تحصیلات
سالار برومند گرچه تحصیلات منظمی نداشت و معلومات او منحصر به مختصر دانشی بود که مرسوم اعیان زادگان زمان بود، ولی با هوش سرشار خدا داده و در نتیجهٔ معاشرت دائم با ارباب سیاست و ادب، از هرکه هرچه شنیده بود در سینه محفوظ داشت. خاصه در فن نامهنگاری میتوان گفت بسیار زبردست و کم نظیر بود.
خدمات دولتی
محمد کریم خان پس از دورهٔ انقلاب و آرامش کشور به کارهای زراعتی املاک خود میپرداخت تا اینکه مرحوم صوراسرافیل به حکومت اصفهان منصوب شد و او را ابتدا به نایب الحکومگی شهرضا برگزید و پس از آن به سمت نایب الحکومهٔ نجف آباد منصوب گردید. در این شهر مصدر آبادی های زیادی شد. بیمارستان نجف آباد در زمان تصدی وی پیریزی گردید و مخصوصا این چهار ردیف درخت چناری که از میدان وسط شهر تا میدان شهر داری غرس گردیده و صفا و زیبایی خاصی به شهر نجف آباد بخشیده، از زمرهٔ یادگارهای دوره فرمانداری اوست. از مدتی هم فرمانداری شهرستان فریدن را داشت و چون مرد پاکی بود در هر کجا مصدر خدمت میشد مردم از او کمال رضایت را داشتند. چه علاوهبر اینکه خود برای آن ها کیسهای نمیدوخت، به کسانی هم که در زیر دستش عهدهدار خدمت بودند اجازهٔ تعدی و تجاوز نمیداد. خلاصه در خدمات دولتی مردی کاردان، مقتدر، نیک اندیش و درستکار بود.
معاشران
در ایّام فراغت، مهمانسرای او محل تجمع آزادیخواهان، شاعران و حتی موسیقی دانان بود، بهطوریکه در این مورد عارفنامهٔ محمدرضاخان هزار گواه بر این مدعا است.
درگذشت
وفاتش ظهر ۲۶ آذرماه ۱۳۳۷ خورشیدی اتفاق افتاد.
منابع
امیرقلی امینی، آینده، سال هشتم، مهر ۱۳۶۱، شمارهٔ ۷