'''بچههای راهآهن''' ({{به انگلیسی:|The Railway Children)}} نام کتابی از [[ادیت نسبیت]] برای کودکان است. این داستان اولین باراولینبار در سال ۱۹۰۵ در "مجله لندن" به چاپ رسید، و سپس در ۱۹۰۶ به صورت کتاب مجزا به چاپ رسیدشد. چندین فیلم اقتباسی از روی این کتاب ساخته شده است، که نسخهٔ ۱۹۷۹ آن۱۹۷۹، مشهورترینشانمشهورترینشان است.
== خلاصه داستان ==
{{خطر لوثشدن}}
فیلیس، پیتر و روبرتا "بابی" فرزندان ثروتمندی هستند که زندگی خوبی را در شهر میگذرانند. پدر آنها که یک کارمند دولت است مردی مهربان است و همیشه برای بازی کردن با بچهها آماده است. سپس یک روز، دو مرد با ظاهر جدی به خانه آنها میایندمیآیند و با پدر خصوصی صحبت میکنند. کودکان صدای پاهای زیاد را میشنوند و پس از نیمساعت بحث کردن، پدر با آن دو مرد سوار ارابه میشود و میرود، در حالی که مادر با ظاهری آشفته وارد میشود و تنها توضیحی که به آنها میدهدمیدهد، این است، "پدرتان برای مدت زیادی خانه نخواهد آمد، در این مدت ما باید زندگی فقیرانهای را بگذرانیم". در پاسخ بابی که میپرسد پدر کجا رفتهرفته، تنها پاسخ میدهد "''برای کار''".
خانه جدید و فقیرانهفقیرانهٔ آنها در روستایی نزدیک به راهآهن واقع شده است و بچهها با مدتی آن جا ماندن، تبدیل به "بچههای راهآهن" میشوند:. آنها زمان حرکت تمام قطارها، و مبدامبدأ و مقصد آنها را میدانند. به زودی، ماجراهای جدیدی در زندگی آنها آغاز میشود، از یک پیرمرد ناشناس کمک میخواهند، یک قطار را نجات میدهند، مخفیانه وارد یک قطار میشوند و...