یوسف آلبو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابوعنكبوت (بحث | مشارکت‌ها)
صفحهٔ جدید: '''یوسف آلبو'''(عبری: '''יוסף אלבו''') فیلسوف و خاخام یهودی در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پا...
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۳

یوسف آلبو(عبری: יוסף אלבו) فیلسوف و خاخام یهودی در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم میلادی‌است. وی بیشتر به دلیل نوشتن سفر هاعیقاریم("کتاب اصول") مشهور است؛ این کتاب رساله‌ای در مورد اصول اساسی آیین یهودیت است.

زندگی

زادگاه آلبو را شهر مونرئال در قلمرو آراگون دانسته‌اند. این گفته بر اساس گزارش استروخ لاوی از منازعه مذهبی در تورتوسا در سال ۱۴۱۳‌است؛ که در آن آلبو یکی از شرکت‌کنندگان یهودی دانسته‌شده‌است که به نمایندگی از جامعه یهودیان مونرئال در جلسات حضور داشته‌است. در گزارش لاتین، به منازعه تورتوسا و سان‌ماتیو اشاره شده‌است؛ اما سخنی از زادگاه آلبو نرفته‌است.

هنریش گریتز بر این باور است که آلبو در زمان شرکت در منازعات تورتوسا، دست کم سی‌سال داشته‌است؛ و بنابراین تاریخ تولد آلبو پس از سال ۱۳۸۰ نبوده‌است. تاریخ مرگ او را ۱۴۴۴ میلادی و در برخی گزارش‌ها ۱۴۳۰ میلادی دانسته‌اند. با این‌حال، ذکر شده‌است که آلبو در سال ۱۴۳۳ در سوریا وعظ داشته‌است. ظاهراً آلبو در علم پزشکی نیز سررشته داشته‌است؛ زیرا وی از تصاویر علم طب در نوشته‌های خویش بهره برده‌است.

آلبو با اتکا به سنت فلسفی اسلامی و حکمت مشاء که دنباله سنت ارسطویی به شمار می‌رفت؛ تبیین خود را از عقاید اساسی یهودیت ارائه داده‌است. نوشته‌های استادش، حسدای کرسکاس نیز از مواردی بوده‌است که آلبو در کتابش از آن بهره برده‌است.

عیقاریم

عیقاریم، مهم‌ترین اثر آلبو درباره اصول دین یهود است. عیقاریم، بنا به گفته آلبو واکنش او به زوال تعهد و اعتقاد دینی هم‌کیشانش است. آلبو با نوشتن این کتاب خواسته تبیینی عقلانی از دین یهود، ارائه دهد و با این کار اعتقاد و اعتماد به یهودیت را به میان یهودیان بازگرداند. عیقاریم، تماماً در یک زمان نگاشته نشد؛‌ بخش اول آن به عنوان یک اثر مستقل منتشر گردید که چکیده‌ای از اندیشه آلبو‌است و بر اثر انتقادات بسیاری که بر آن وارد شد، آلبو بخش دوم را به آن افزود.

در مقدمه بخش دوم آلبو درباره انتقادات گفته‌است: "کسی که کتابی را نقد می‌کند، باید بر احوال و عقاید نویسنده مسلط باشد، یعنی روشی را که نویسنده در کتاب به کار گرفته بشناسد، آن‌گاه همه متن را با هم نقد کند؛ نه این که بخشی از یک سخن را بگیرد و بقیه را عمداً خذف کند."

آلبو در کتابش می‌گوید که کافر را باید کسی دانست که می‌داند تورات، اصلی را وضع کرده ولی حقانیت آن را منکر می‌شود. آلبو این را سرکشی برضد تعالیم سنت و مترادف کفر و بی‌اعتقادی می‌داند. او می‌گوید:

اما فردی که بر شریعت موسی پایبند است و خودش آن را صحیح دانسته و به اصول اساسی دین معتقد است... هنگامی که می‌خواهد به واسطه عقلش این موضوعات را مورد بررسی قرار دهد و این متون و سخن‌ها را دقیق بشود، خرد می‌تواند او را گمراه کند و اصل خاصی را به غیراز معنایی که صحیح است، تفسیر می‌کند؛ یا این‌که اصلی را منکر می‌شود به گمان این که بیان‌گر عقیده صحیحی نیست که تورات ما را موظف به پذیرفتن آن می‌کند؛ یا این‌که به اشتباه منکر آن می‌شود که عقیده خاصی از اصول بنیادین است، اما به هر حال به آن اصل معتقد است، همان‌گونه که به اصول دیگر تورات معتقد است؛ ولو اساسی نباشند. یا این‌که یک مفهوم خاصی را با یکی از معجزات تورات می‌بیند؛ زیرا گمان می‌کند بدین‌ترتیب هیچ‌یک از عقایدی که به استناد تورات موظف به پذیرفتن آن‌ها هستیم، انکار نمی‌کند؛ چنین فردی کافر نیست اما گناه او نشأت گرفته از خطا و اشتباه است، و هر گناهی نیازمند انابه و کفاره‌است.[۱]

آلبو، برای تدوین اصول بنیادین یهودیت(عیقاریم)، نقد تلاش‌های فیلسوفان اولیه از جمله ابن‌میمون را ضروری شمرد. به نظر آلبو، ابن‌میمون نتوانسته‌بود هیچ معیار مشخصی جهت گزینش ارائه دهد؛ به علاوه او فهرست شش معیاری کرسکاس را به عنوان مبنایی برای تعیین اصول عام شریعت الهی رد کرد. آلبو، اعتقاد به ماشیح را از فهرست عقاید اصلی یهودیت خارج کرد و اعلام نمود که اصول یهودیت اصولی هستند که بدون آن‌ها یهودیت غیرقابل تصور و غیرقابل امکان است. این اصول عبارت‌اند از:

  1. عیقاریم، ص ۲۱