سفر پیدایش: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
گسترش مقاله |
|||
خط ۲:
[[پرونده:Tizian_091.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|آدم و حوا، اثری از [[تیتیان]]]]
{{اسفار تورات}}
'''سِفِر پیدایش''' (سِفر در [[زبان عبری|عبری]] به معنی کتاب بزرگ است) یا '''برشیت''' {{به عبری|בראשית}}، نخستین بخش از ''[[کتاب مقدس عبری]]'' و نخستین کتاب از «اسفار پنجگانه» یا ''[[تورات]]'' است.<ref>Hamilton (۱۹۹۰), ص.۱</ref> در این کتاب [[روایت آفرینش]] عالم هستی توسط خداوند و برخی از معروفترین داستانهای عهد عتیق، همچون [[آدم و حوا]]، [[هابیل]] و [[قابیل]]، [[کشتی نوح]]، [[برج
هرچند دیدگاهی که خدا گیتی را از هیچ آفرید٬ امروزه از اصول مرکزی در هرسه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام است اما در کتاب پیدایش و نه در تمام کتاب مقدس عبری به طور مستقیم به موضوع آفرینش از هیچ اشارهای نشده است.<ref>Nebe, Gottfried (2002), [http://books.google.co.uk/books?id=tz_8VGMy014C&dq=Hoffman%2C+Yair&q=%22ex+nihilo+in%22#v=snippet&q=%22ex%20nihilo%20in%22&f=false Creation in Paul's Theology]. In Hoffman, Yair; Reventlow, Henning Graf. "Creation in Jewish and Christian tradition", A&C Black, p. 119</ref>.
خط ۱۰:
==چکیده==
خداوند در شش روز هستی را [[روایت آفرینش|آفرید]] و در روز هفتم به استراحت پرداخت. سپس [[آدم و حوا]] و حیوانات را خلق نمود و در [[باغ عدن]] سکونت داد اما به آنها دستور داد که از میوه [[میوه ممنوعه|درخت دانش]] نباید بخورند. مار آنها را فریب داد و از میوه خوردند٬ پس به فرمان خداوند٬ بر روزی زمین [[هبوط]] کردند. در زمین حوا [[هابیل و قابیل|هابیل و قائن]] را زائید اما قائن که در اسلام قابیل نام دارد هابیل را کشت و حوا برای جایگزینی وی [[شیث]] را زائید. از این پس نوع بشر بر روی زمین بسیار شد و دنیا را پر از [[گناه]] بشری و [[نفیلیم]] نمودند و خداوند برای پاک نمودن زمین از [[نوح]] که اینک پیامبر بود٬ خواست تا کشتی سازد و بندگان خداپرست را بر آن قرار دهد و در همین هنگام سیلاب بزرگ واقع شد تا دنیا را از گناهکاران پاک نماید. اما پساز این واقعه نیز نوع بشر دست از گناه بر نداشت و بدین سبب خداوند پساز ماجرای برج بابل٬ انسانها را بر روی زمین پراکنده ساخت و در زبان آنها تفاوت نهاد تا نتوانند براحتی با هم سخن گفته و در کنار هم زندگی کنند. سپس به [[ابراهیم]] دستور داد تا از [[میانرودان]] به [[کنعان (منطقه)|کنعان]] مهاجرت کند و در آنجا با ابراهیم پیمان بست که خاندان وی را همچون ستارگان آسمان بیشمار کند و برای نشانهای از این پیمان٬ تمامی فرزندان ذکور ابراهیم [[ختنه]] شوند. سپس خداوند [[لوط]] را از عذابی که برای قومش درنظر گرفتهبود میرهاند. در پایان داستان [[یعقوب]] و فروش فرزند دلبندش [[یوسف]] به بردگی در سرزمین [[فرعون]] و آرزوی وی برای رفتن از [[مصر باستان|مصر]] روایت میشود.
==جستارهای وابسته==
|