نادانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏لید: ابرابزار
خط ۱۳:
او سرانجام به این نتیجه می‌رسد که «فقط خدا داناست.» با این حساب چرا خدا سقراط را داناترین آدمیان دانسته است؟ سقراط این‌گونه پاسخ می‌دهد که منظور خدا شخص سقراط نیست، بلکه خدا نام سقراط را از باب مثال به کار برده است؛ مانند اینکه بگوید «کسی داناست که مانند سقراط بداند که دانایی‌اش هیچ ارزشی ندارد.»<ref name=r>{{یادکرد|فصل=فصل یازدهم:سقراط|کتاب=تاریخ فلسفه غرب، جلد اول:فلسفه قدیم|نویسنده=برتراند راسل|ترجمه=نجف دریابندری|ناشر=شرکت سهامی کتاب‌های جیبی|چاپ=اول|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۷۸ تا ۸۶|سال=۱۳۴۰|شابک=}}</ref>
 
== ندانم که ندانم ==
== جهل بسیط و جهل مرکب ==
برای توضیح بیش‌تر با تمایز میان معرفت به سواء-معرفت و معرفت به معرفت؛ می‌توان جهل را به دوگونهٔ مطلق(بسیط) و مرکّب تقسیم نمود. جهل بسیط آن است که انسان چیزی را نمی‌داند ولی خودش هم می‌داند که نمی‌داند، در این حالت ممکن است در مقام کسب دانایی آن برآید.<ref name=p>[http://www.tahoorkotob.com/page.php?pid=6635 خطر جهل مرکب<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> ولی جهل مرکب آن است که انسان نمی‌داند، ولی نمی‌داند که نمی‌داند و مثلاً به خاطر غرور، فکر می‌کند که می‌داند.<ref name=p>[http://www.tahoorkotob.com/page.php?pid=6635 خطر جهل مرکب<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>