امیر خان امیراعلم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
جز ←‏top: تمیزکاری با استفاده از AWB
خط ۲:
{{Infobox Officeholder
| name = امیر خان امیراعلم
| birth_name =
| nickname =
| image =
| caption =
| office1 = [[وزارت بهداری|وزیر بهداری]]
| monarch1 = [[محمدرضا شاه پهلوی]]
| primeminister1= [[محمد ساعد]]
| term_start1 = ۱۳۲۹
| term_end1 =
| predecessor1 =
| successor1 =
| office2 =
| primeminister2=
| term_start2 =
| term_end2 =
| predecessor2 =
| successor2 =
| office3 =
| primeminister3=
| term_start3 =
| term_end3 =
| predecessor3 =
| successor3 =
| birth_date = ۱۲۵۶ خورشیدی
| birth_place = [[تهران]]،
| death_date = ۱۳۴۰ خورشیدی (۸۴ سال)
| death_place = [[تهران]]،
| nationality = {{پرچم|ایران|1964}}
| residence =
| alma_mater = [[دانشکده پزشکی فرانسوی بیروت]]
| party =
| otherparty =
| spouse = افسرخانم
خط ۳۸:
| occupation = سیاستمدار
| profession = پزشک و استاد دانشگاه
|cabinet =
| religion = [[اسلام]]
|signature =
|awards =
|website =
|footnotes =
}}
'''دکتر امیرخان امیر اعلم''' (۱۲۵۵-۱۳۴۰) پزشک، استاد دانشگاه و سیاستمدار ایرانی بود.
 
او که فرزند حاج علی‌اکبرخان قزوینی معتمدالوزاره بود، در سال [[۱۲۵۶]] خورشیدی در [[تهران]] یا به قولی دیگر در [[ترابزون]] عثمانی به دنیا آمد. به علت این که پدرش کارپرداز ایران در [[بغداد]] و [[شامات]] بود تحصیلات مقدماتی خود را ابتدا در ایران و سپس در [[بیروت]] به اتمام رسانید. در زمان [[مظفرالدین شاه]] همراه دیگران جهت ادامه تحصیل در رشته طب به هزینه دولت عازم اروپا شد و در [[دانشکده پزشکی فرانسوی بیروت]] مشغول به تحصیل شده و در سال [[۱۲۸۰]] فارغ‌التحصیل گردید.
 
در اواخر سال ۱۹۰۰ میلادی به [[فرانسه]] عزیمت نموده و در [[مدرسه طبی نظامی لیون]] مشغول به تحصیل شد و چهار سال بعد مدرک خود را از این دانشگاه گرفت. او در کنفرانس بین‌المللی بهداشت در سال ۱۹۰۲ میلادی [[بوشهر]] را به‌عنوان [[بندر صحی رسمی]] ایران شناساند و به این علت موفق به دریافت نشان درجه اول علمی از دولت فرانسه گردید. همچنین از سوی ایران به وابستگى سفارت شاهنشاهى در پاریس در آمد و [[نشان درجه سوم شیر و خورشید]] دریافت نمود.
 
در ۱۹۰۴ توانست با درجه‌ی سروانی به دانشکده‌ی نظامی والدوگراس در پاریس وارد شود و به مدت ۲ سال به تحصیل [[پزشکی نظامی|طب نظامی]] بپردازد. همچنین در همین سال به عنوان نماینده‌ی نظامی ایران در مراسم عروسی ولیعهد سابق [[آلمان]] شرکت کرد و نشان درجه سوم «تاج پروس» دریافت کرد.
 
در سال ۱۹۰۶ میلادی و کمی بعد از پیروزی انقلاب مشروطیت به ایران بازگشت. او در تهران مطبی برپا کرد و به معالجه‌ی رایگانِ بیماران بی‌بضاعت پرداخت. چندی بعد به در [[مدرسه طب دارالفنون]] به تدریس دروس طب مدرن از جمله [[تشریح]] پرداخت. همچنین وی به عضویت [[مجلس حفظ‌الصحه دولتی|مجلس حفظ‌الصحه‌ی دولتی]] نیز انتخاب گردید.
 
گفته می‌شود که در همان زمان به عضویت لژ بیداری ایرانیان که یکی از لژهای فراماسونری ایران بود در آمد و تا مقام ناظم دومی پیش رفت.
خط ۶۱:
امیراعلم در ١٣٣٠ قمری تنظیم تشکیلات بهداری [[ژاندارمری ایران|ژاندارمری]] تازه تأسیس را بر عهده گرفت و در این دوره «بیمارستان نظامی احمدیه» را به نام پادشاه وقت تأسیس نمود. او سپس در سال ١٣٣۵ قمری بیمارستانی برای زنان و کودکان دایر ساخت. متعاقب همین به پاس زحماتی که در تأسیس بهداری ارتش متحمل شده بود به دریافت رتبه و حمایل نشان سرداری مفتخر گردید و نیز از طرف احمد شاه قاجار به سمت طبیب حضور همایونی و ریاست مجلس حفظ‌الصحه دولتی منصوب گردید.
 
در سال ١٢٩۶ ش به مشهد رفت و بیمارستان مخروبه حضرتی را با درآمد مطب شخصی خود ترمیم و تجهیز نمود. او در ١٣٣٨ ق به عضویت شورای ملی فرهنگ درآمد و در همان سال به وزارت فواید عامه رسید. همچنین در دوره چهارم به نمایندگی مردم مشهد و به سمت نایب رئیس دوم مجلس انتخاب شد و سپس به وزارت فرهنگ انتصاب یافت.
 
او در سال ١٣٠٢ شمسی پس از ١٧ ماه تلاش [[جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران|جمعیت خیریه شیر و خورشید سرخ]] را دایر ساخت و خود نیابت ریاست آن را پذیرفت. در این دوره کمک‌های شایانی به آسیب‌دیدگان نقاط مختلف کشور شد. در دوره‌ی پنجم مجلس شورای ملی بار دیگر از طرف حوزه‌ی انتخابیه [[مشهد]] به نمایندگی برگزیده شد و در ضمن ریاست بهداری کل کشور را بر عهده گرفت.
 
در سال ١٣٠۴ شمسی به سمت طبیب مخصوص احمدشاه و پس از روی کار آمدن [[رضاشاه]] به عنوان طبیب مخصوص او نیز منصوب گردید.
 
در سازمان نوین [[دانشکده پزشکی دانشگاه تهران|دانشکدهٔ پزشکی دانشگاه تهران]] در سال ۱۳۱۸ استادی کرسی [[کالبدشناسی]] و ریاست دستگاه ابن‌سینا به او واگذار شد. در سال ۱۳۲۱ به جای آقای دکتر [[شارل ابرلین]] که در مسافرت بود از طرف شورای دانشکده ریاست دانشکدهٔ پزشکی را بر عهده گرفت.
 
ریاست تالار تشریح دانشکده پزشکی، کارمند پیوسته و رئیس کمیسیون پزشکی فرهنگستان و نایب رئیس فرهنگستان از دیگر سمت‌های او بود.
 
وی در سال ١٣٢٧ شمسی به [[وزارت بهداری]] انتخاب شد ولی به علت کسالت پس از مدت کوتاهی کنار گرفت. در سال ١٣٢٩ شمسی به درخواست خود بازنشسته شد و طبق رأی شورای دانشکده در زمره استادان افتخاری دانشکده درآمد.
 
از اقدامات مهم او می‌توان [[قانون آبله‌کوبی عمومی]] و تأسیس و مجهز کردن چندین بیمارستان را نام برد. به همین منظور به پاس خدمات بهداشتی و فرهنگی که انجام داده بود و طبق نظر شورای دانشگاه طی مراسمی [[بیمارستان نسوان]] را که خود پایه‌گذار و مؤسس آنجا بودند به نام او «[[بیمارستان امیراعلم]]» نامگذاری کردند.