عزت‌الله فولادوند: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲:
| نام = عزت‌الله فولادوند
| تصویر =عزت اله فولادوند - Ezatolah Fooladvand.jpg
| توضیح تصویر =
| نام اصلی =
| زمینه فعالیت = فلسفه، ترجمه
| ملیت = ایرانی
| تاریخ تولد = [[۱۳۱۴]]
| محل تولد = [[اصفهان]]
| والدین =
| تاریخ مرگ =
| محل مرگ =
خط ۱۹:
|لقب =
|بنیانگذار =
| پیشه =
| سال‌های نویسندگی =
|سبک نوشتاری =
|کتاب‌ها =
خط ۲۸:
|دیوان اشعار =
|تخلص =
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| همسر =
| شریک زندگی =
| فرزندان =
خط ۳۹:
|علت شهرت =
| تأثیرگذاشته بر =
| تأثیرپذیرفته از =
| وب‌گاه =
| imdb_id =
| soure_id =
| جوایز اسکار =
| جوایز آفی =
| جایزه اریل =
| جوایز بافتا =
| جوایز سزار =
| جوایز امی =
| filmfareawards =
| جوایز جمینای =
| جوایز گوی طلایی =
| جوایز تمشک طلایی =
| جوایز گویا =
| جوایز گرمی =
| جوایز ایفتا =
| جوایز لورنس الیور =
| naacpimageawards =
| جوایز فیلم ملی =
| جوایز ساگه =
| جوایز تونی =
| جوایز سیمرغ بلورین =
| جوایز جشن سینمای ایران =
| جوایز حافظ =
| جوایز =
|گفتاورد =
|امضا =
}}
{{کاربردهای دیگر|فولادوند}}
'''عزت‌الله فولادوند''' (متولد [[۱۳۱۴]] در [[اصفهان]])، [[مترجم]] آثار فیلسوفان صاحب نام در ایران است.
 
== زندگینامهزندگی‌نامه ==
عزت‌الله فولادوند در سال [[۱۳۱۴]] در شهر [[اصفهان]] به دنیا آمد. پدرش [[قاضی]] [[دادگستری]] بود. او پس از گذراندن تحصیلات پایه در [[تهران]]، ابتدا جهت ادامهٔ تحصیل به [[انگلستان]] رفت و به علت برخی مشکلات دوباره به [[ایران]] بازگشت و دوره دبیرستان را به پایان رسانید. سپس به [[پاریس]] رفت و در آنجا به مدت دو سال مشغولِ تحصیل در رشتهٔ [[پزشکی]] شد. پس از مطالعهٔ کتابِ [[مسائل فلسفه]] اثر [[برتراند راسل]] پزشکی را رها کرد و برای تحصیلِ دانشِ [[فلسفه]] عازمِ آمریکا شد و دوره‌های [[کارشناسی]] و [[کارشناسی ارشد]] و [[دکترا|دکترای]] [[فلسفه]] را در [[دانشگاه کلمبیا]] گذراند.<ref>چرا به ترجمه روی آوردم، نشریه بخارا، خردا و شهریور ۱۳۸۶، شماره ۶۲، صفحه ۲۹-۵۰۲۹–۵۰</ref> از اساتید او می‌توان به [[آرتور دانتو]]، [[رابرت کامینگ]] و [[سیدنی مورگن بسر]] اشاره کرد.
 
عزت‌الله فولادوند از سال [[۱۳۴۳]] تا [[۱۳۵۹]] در سمتهای مختلف در [[شرکت ملی نفت ایران]] و [[وزارت امور اقتصادی و دارایی]] مشغول به کار بوده‌است. در کنار فعالیت‌های شغلی، به فعالیت‌های فرهنگی نیز پرداخت و چندین ترجمه از او در همان سال‌ها منتشر شد. ترجمه کتابهای "«فلسفه کانت"» و "«آگاهی و جامعه"»، به ترتیب در دوره‌های هشتم و نهم [[کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]] برگزیده شده‌اند.
 
== فولادوند دربارهدربارهٔ مترجم و ترجمه ==
« یکی از اعتقادات من در زمینهٔ برگرداندن آثار زبان‌های دیگر به [[زبان فارسی]] این بوده است که ترجمه باید تا حد امکان به متن اصلی وفادار باشد و مترجم باید از مبهم گویی یا شیرین زبانی خودداری کند و آنچه را نویسندهٔ اصلی واقعاً در ذهن داشته و روی کاغذ آورده، به نحوی به زبان فارسی برگرداند که با روح زبان فارسی منطبق باشد. ممکن است در انتقال بسیاری از واژه ها،واژه‌ها، تعبیرات و اصطلاحاتی که همواره وارد فلسفه میشوند،می‌شوند، بعضی اشکالات پیش بیاید، اما، به نظر من این نباید دلیل بر این باشد که روح زبان فارسی از متنی به کلی غایب شود و رخت بر بندد ... به هر حال، آنچه حتماً باید در نظر داشت و معمولاً از آن غفلت میشودمی‌شود گنجینهٔ پهناور و گرنبهای [[ادب فارسی]] و آثار حکمای فارسی زبان است. برای بسیاری از اصطلاحاتِ مشکل آفرینِ [[علوم انسانی]] و [[فلسفهٔ غرب]] با کندوکاو و حوصله میشودمی‌شود معادل‌های زیبا در زبان ما پیدا کرد. زبان فارسی زبانِ پر سابقه و ورزش کرده‌ای است که قرن‌ها با مشکلات علمی دست و پنجه نرم کرده است. ما نباید بی اطلاعی و کاهلی خودمان را به حساب فقر زبان فارسی بگذاریم.» <ref>باید به جوهر زبان رجوع کرد، گفتگو با عزت اللهعزت‌الله فولادوند دربارهدربارهٔ ترجمه متون فلسفی، شادی غفوریان، مجله مهرنامه، ۲۶، آبان ۹۱، صفحهٔ ۲۶۳-۲۶۵۲۶۳–۲۶۵</ref>
 
« مبانی فکری من نه تنها در کارهایی که ترجمه کرده‌ام آشکار است، بلکه در مقدمه‌هایی که بر کارهایم نوشته امنوشته‌ام نیز کاملاً مشهود است و خواننده میتواندمی‌تواند آنرا به روشنی درک کند.» <ref name="همان">همان</ref>
 
«چیزی که برای من کاملاً روشن است این است که در هر نوشتهٔ جدی، چه در زمینهٔ ادبیات و چه فلسفه، بین نص و روح متن رابطهٔ محکم وجود دارد و طبعاً اگر این رابطه گسسته شود، به فهم ما از آنچه می‌خوانیم لطمهٔ شدید میزندمی‌زند... یکی از مهمترین مورد امانت داری، پای بندی به لحن اصلی نوشته است... در اهمیت لحن همین بس که در زندگی کمترین عاملی همچون لحنِ آنچه می‌شنویم یا میخوانیممی‌خوانیم احتمال دارد در احساسات ما تاثیرتأثیر بگذارد... وظیفهٔ مترجم است که لحنِ نوشتهٔ اصلی را در ترجمه رعایت کند تا بتواند همان واکنش روانی و عاطفی و فکری‌ای را که نویسنده در زبان مبدأ به وجود آورده، در خوانندهٔ زبان مقصد ایجاد کند.» <ref name="همان" />
 
« ممکن است صاحب نظران پس از غور و دقت به این نتیجه برسند که ترجمهٔ موجود از فلان اثرِ ارزنده، خوب نیست و بخواهند ترجمهٔ بهتری از آن در دست باشد [...یا] به نظر برسد که ترجمه یا ترجمه‌های موجود اگر چه درست، ولی متعلق به گذشته اندگذشته‌اند و زبان و بیانشان به دل نسل کنونی نمی‌نشیند، یا اکنون اصطلاح‌ها و تعبیرهای بهتری پیدا شده و نیاز به ترجمه‌های جدید داریم. در این صورت اقدام به ترجمه مجدد کار درستی است، البته اگر با علم و آگاهی و خوب انجام گیرد.» <ref name="همان" />
 
« من فقط چیزی را ترجمه می‌کنم که احساس کنم خواندنش برای هموطنانم مهم است و خودم آنرا دوست داشته باشم. من دو اعتقاد بزرگ در زندگی دارم. یکی اینکه هر بلایی که به سر ما مردم در این سرزمین می‌آید از نادانی یا علم ناقص است؛ دوم اینکه هرچه در زمینهٔ دانش و هنر از آثار بزرگ دنیا از راه ترجمه اخذ کنیم باز هم کم است... کسی که نتواند این معانی را به هموطنانش منتقل کند و به فکر وادارشان کند و احیاناً انسانترشان کند، ... بیخود اسم خودش را مترجم میگذاردمی‌گذارد <ref>همان (به نقل از مجله مترجم، گفتگو با دکتر عزت اللهعزت‌الله فولادوند، صفحه ۳۸، ۵۱)</ref>
 
« پیشنهادم به اهل قلم این است که تا چیزی را نفهمیده ایدنفهمیده‌اید و در ذهنتان پخته نکرده ایدنکرده‌اید ننویسید و ترجمه نکنید... بدیهی است دانش پیوسته در پیشرفتند و ما برای بیان معانیِ جدید به واژه‌ها و تعبیرهای نو نیازمندیم. اما این احتیاج جواز مغلق گویی و کاربرد لغات وحشی و غریب نیست. اگر چنین بود، میبایستمی‌بایست نام مترجم و نویسنده را از ما بر میداشتندبرمی‌داشتند و می‌گفتند مکانیک یا تکنیسین زبان.» <ref>دو پیشنهاد اساسی به نویسندگان و مترجمان جوان، عزت اللهعزت‌الله فولادوند (متن سخنرانی)، نشریه بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۵، شماره ۵۰، صفحه ۲۸-۲۹۲۸–۲۹</ref>
 
« بسیاری از اوقات مترجمان ما پیرو پسندِ روز میشوندمی‌شوند و آنچه احساس میکنندمی‌کنند در افکارِ عمومی‌ِعمومیِ غرب و طبقه کتابخوان و تحصیل‌کرده و به تبع آن مردمِ عادی مغرب زمین مطرح است، در اینجا [ایران] قابل طرح است. اشکال این کار این است که طرحِ این مطالب برای غربی‌ها ابتدا به ساکن نیست و آنها از مقدمات لازم آگاه اندآگاه‌اند ولی برای بسیاری از هموطنان ما اینطور نیست.» <ref>ترجمه و دریچه‌های نو، میزِ گرد بررسی‌ِبررسیِ جریانِ ترجمه، نشریه دانشگاه انقلاب، آذر ۱۳۷۳، شماره ۱۰۳، صفحهصفحهٔ ۳۰</ref>
 
== فولادوند از نگاه دیگران ==
[[عبدالله کوثری]]، مترجم جریان سازجریان‌ساز:
 
« کار اهل قلم در میهن ما از دیر باز کار عشق بوده و هنوز نیز چنین است. عشق به [[خواندن و نوشتن]] و آن گاه این شور و شوق پایان ناپذیر که دیگران را نیز از لذت خواندن و از لذت آگاه شدن بهره‌ای برسانی، مهم‌ترین عاملی است که چراغ دانش و معرفت را به رغم دشواری‌های تاب سوز همواره روشن نگاه داشته است. عزت اللهعزت‌الله فولادوند به شهادت کارنامه پربار و درخشانش از کسانی است که سر حلقه این جمع به شمار می‌آیند.» <ref>نگاهی به کارنامه عزت اللهعزت‌الله فولادوند در ترجمه فلسفه، مجموعه مقالات، مجله مهرنامه (کتاب نامه)، ۲۶، آبان ۹۱، صفحهصفحهٔ ۲۶۵</ref>
 
[[سیاوش جمادی]]، در راه گفتگوی دو نسل ترجمه ایران:
 
« امثال فولادوند ایثارگرانِ راستین اند. نقش و اثر آنها نامحسوس است، دیدنی نیست و به غوغای بازار نمی‌رسد. همین قدر می‌توان پرسید که بی وجودِ کارهای روشنگرانهٔ این رهگشایانِ خردورزی، خردستیزی تا کجا می‌توانست پیش برود... فولادوند فقط یک مترجم نیست. او متفکر و همچنین روشنفکری است که عمری را وقف ترجمه کرده و شاید بتوان گفت در این راه وسوسهٔ تالیفتألیف را مهار کرده است... مقالاتی که فولادوند نوشته است گویای دلنگرانی‌های او از سرنوشت و آینده شهروندان ایران است... به این معنای خاص است که فولادوند را ایثارگر مینامم،می‌نامم، میانجیِ محوشده‌ای که چراغ وارهٔ راه آینده است.» <ref>همان، صفحه ۲۶۶-۲۶۸۲۶۶–۲۶۸</ref>
 
[[علی میرزائی]]، مترجمِ مؤلف:
 
« ... به عنوانِ سردبیر فصلنامهٔ نگاه نو هنگامی که ترجمه‌ای از عزت اللهعزت‌الله فولادوند دریافت می‌کنم تردید ندارم که این ترجمه در کمال تسلطِ مترجم بر موضوعِ مقاله، و بر زبانِ انگلیسی (زبان مبدأ) و به زبان فارسی (زبان مقصد) آماده شده و او برای منتقل کردن پیام نویسنده به خوانندگانش ذره‌ای کوتاهی نکرده است.» <ref>همان، صفحهصفحهٔ ۲۶۸</ref>
 
[[هاشم بنا پور]]، فیلسوف مترجم:
 
« ترجمه‌های دکتر عزت اللهعزت‌الله فولادوند چند مشخصه دارند: ۱ - ترجمه ایشان زیباست و وفادار ۲ - نوع انتخابِ کتاب یا مقاله برای ترجمه، ریشه در آگاهی عمیقِ ایشان در قلمرو جامعه و نیازهای آن دارد ۳ - در قلمرو اندیشه و ترجمه ایدئالیستی نمیندیشد ۴ - تسلط بر زبان مبدأ و مقصد و تسلط ایشان بر متون ادب کلاسیک و معاصرِ فارسی و نیز انگلیسی مثال زدنی است ۵ - مقابلهٔ آثاری که دکتر فولادوند ترجمه کرده‌اند، کمکی اساسی است برای کسانی که میخواهندمی‌خواهند فنّ ترجمه بیاموزند ۶ - در ارائه اندیشه‌های متفکران اغلب نویسندگان و فلاسفهٔ ضدّ خشونت برایشان اولویت دارند ۷ - ترجمه ایشان برای دیگر مترجمان راه گشاست ۸ - مقدمه‌هایی که بر ترجمه‌های خود نگاشته اندنگاشته‌اند حاکی از تسلط ایشان بر موضوع یا رشته‌ای است که در آن باب ترجمه میکنندمی‌کنند <ref>همان صفحهصفحهٔ ۲۶۹</ref>
 
[[علیرضا اکبری]]، در جستجوی معنای از دست رفته:
 
« با نگاهی به سیاهه آثاری که در سده اخیر و به ویژه در سه دهه اخیر به فارسی ترجمه شده، با انبوهی از متون و کتاب‌های فلسفی‌ِفلسفیِ ترجمه شده مواجه می‌شویم که به ظاهر به زبان فارسی نوشته شده‌اند اما خوانندهٔ متخصص یا غیر متخصص با خواندن متن فارسی چیزی از معنای متن دستگیرش نمی‌شود... ترجمه‌های عزت اللهعزت‌الله فولادوند از آثار فلسفی غرب، سیمای مترجمی را در برابر خواننده میسازدمی‌سازد که با تسلط بر زبان و اندیشه مبدأ، متن را خوانده، معنای آن را دریافته، این معنا را درونی کرده و سپس در کمال وضوح معنایی و امانت و با در نظر گرفتن سبک نویسنده، متن را به زبان فارسی برگردانده است.» <ref>همان، صفحهصفحهٔ ۲۶۲</ref>
 
« کسی فولادوند میشودمی‌شود که پیوسته کار کرده باشد و حاصل کارش را به طور مستمر در اختیار جامعه قرار داده باشد، کسی که بر یک منهج و منوال سیر کرده و در کار خود خستگی ناپذیر بوده باشد.» <ref>همان، صفحهصفحهٔ ۲۷۱</ref>
 
== آثار ==
خط ۱۳۲:
:۱۶ – [[فردریش دورنمات]]، قول، چاپ اول ۱۳۷۲
:۱۷ – جرج ولوارث، فریدریش دورنمات، چاپ اول ۱۳۷۲
:۱۸ – ج. پ. استرن، نیچه، چاپ اول ۱۳۷۲
:۱۹ – فرانتس نویمان، آزادی و قدرت و قانون، چاپ اول ۱۳۷۳
:۲۰ – جان جی. کینی، افلاطون، چاپ اول ۱۳۷۳
خط ۱۴۰:
:۲۴ – [[کارل یاسپرس]]، زندگینامهٔ فلسفی من، چاپ اول ۱۳۷۴
:۲۵ - هنری استیوارت هیوز، هجرت اندیشهٔ اجتماعی ۱۹۳۰ – ۱۹۶۵، چاپ اول ۱۳۷۶
:۲۶ – خرد در سیاست، مجموعهٔ ۳۷ مقالهٔ فلسفی و سیاسی، گزیده و نوشته و ترجمه عزت اللهعزت‌الله فولادوند، چاپ اول ۱۳۷۶
:۲۷ – جرمی شیرمر، اندیشهٔ سیاسی کارل پوپر، چاپ اول ۱۳۷۷
:۲۸ – پیتر سینگر، هگل، چاپ اول ۱۳۷۹
خط ۱۵۷:
:۳۹ – تاریخ و [[فلسفهٔ تاریخ]] (مجموعه مقالات)
:۴۰ – منطق تاریخ (مجموعه مقالات)
:۴۱ – آی. اف. استون، محاکمه سقراط
:۴۲ – [[فلسفهٔ هنر]] (مجموعه مقالات)
:۴۳ – [[کارل یاسپرس]]، فلسفه و جهان
:۴۴ - کانت و روشنگری <ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2006/12/061212_an-books-fooladvand.shtml فهرست آثار عزت اللهعزت‌الله فولادوند] ''بی‌بی‌سی فارسی''</ref>
 
== منابع ==
خط ۱۶۹:
* [http://www.hamshahri.org/news-124624.aspx فولادوند به منزل بازگشت] ''همشهری آنلاین''
* [http://www.persiran.se/index.php/farsiscience/more/2129/ نظری تاریخی به اسلام و دموکراسی لیبرال(۱)برنارد لوئیس] ''پرس ایران''
* [http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2006/12/061212_an-books-fooladvand.shtml فهرست آثار عزت اللهعزت‌الله فولادوند] ''بی‌بی‌سی فارسی''
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:فولادوند، عزت‌الله}}
خط ۱۷۵:
[[رده:دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]
[[رده:زادگان ۱۳۱۴]]
[[رده:مترجمان اهل اصفهان|فولادوند، عزت اللهعزت‌الله]]
[[رده:مترجمان اهل ایران|فولادوند، عزت اللهعزت‌الله]]