ناصر للحق اطروش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز یادکرد تکراری، + ماژول گروه‌بندی ارجاع با استفاده از AWB
خط ۳۰:
وی همچنین جد مادری [[سید رضی]] و [[شریف مرتضی]] است و مادرش ام ولد و مملوکه خراسانیه بود. از وی به عنوان نخستین مروج اسلام در سرزمین‌های شمالی و ایران نام برده می‌شود. ناصر کبیر بر امرای سامانی طبرستان خروج کرد و پس از پیروزی بر آنان پایگاه [[علویان (طبرستان)|علویان]] را رونق بخشید. وی تا هنگام مرگ بر گیلان، طبرستان و قسمتی از گرگان حکومت داشت. ناصر کبیر در علوم تفسیر، فقه کلام و حدیث از سرآمدان روزگار خود محسوب می‌شد و مشهورترین اثری که به وی نسبت می‌دهند ''تفسیر کبیر'' نام دارد. پیش از وی «حسن بن زید بن محمد بن اسماعیل بن حسن بن زید بن امام حسن مجتبی (ع)»، معروف به «داعی کبیر» و مؤسس سلسله علویان در طبرستان از سال ۲۵۰ تا ۲۷۰ قمری و «سیدابوالحسن احمد بن محمد» از سال ۲۷۰ تا ۲۷۱ و «سیدمحمد بن زید» برادر حسن بن زید، معروف به «داعی الی‌الحق» از ۲۷۱ تا ۲۸۷ قمری بر منطقه طبرستان شامل مازندران، گرگان، سلسله جبال البرز و بخش‌هایی از استان سمنان و استان تهران فعلی، زمامداری و نخستین حکومت شیعی، به مذهب [[زیدی]] را در ایران پایه‌گذاری کردند.
 
این سید حسینی در ۳۰۱ هجری حکومت علوی را بار دیگر در طبرستان احیا کرد. او که اصالتاً اهل مدینه بود، در دوره سلطه حسن بن زید به تبرستان آمده و در نبردی که محمد بن زید کشته شده بود شرکت داشت. او ابتدا به ری گریخت و از آنجا در پی دعوتی از شاه جستانی دیلمان، که به او قول حمایت برای فتح مجدد طبرستان را داده بود بدانجا رفت. پس از دو تلاش ناموفق برای طبرستان او موفق شد دیلمیان شمال کوه‌ها و گیلیان شرق سفیدرود را به اسلام بگرواند. از آنجا که نظریه حقوقی او از مال قاسم بن ابراهیم که اهالی زیدی رویان و شرق دیلمان آن را پذیرفته بودند در مواردی متفاوت بود گروندگان به او جامعه زیدی متفاوتی به نام [[ناصریه]] را شکل دادند. او در ۳۰۱ شکست سختی را بر سپاه سامانی در رود بوررود در شرف چالوس تحمیل کرد و مالکیت طبرستان را در دست گرفت. حکومت او به دلیل عدالتش مورد تحسین شدید مورخ سنی، [[محمد بن جریر طبری|طبری]] قرار گرفت. زیدان بعدی همگی او را به دلیل دانش فراوان و مدیریت نمونه اش امام خود می‌شمارند. برخی از آثار پرشمار او در الهیات و حقوق موجود اند. مقبره او در آمل توسط زوار گیل شرقی زیارت می‌شد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-iv Encyclopædia Iranica | Articles<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> حرم او محلی برای زیارت ناصریه که پیوند محکمی با بازماندگانش داشت که همگی نام خانوادگی افتخاری ناصر داشتند تبدیل شد.<ref name=ToolAutoGenRef1>[http://www.iranicaonline.org/articles/alids-of-tabarestan-daylaman-and-gilan Encyclopædia Iranica | Articles<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
به گفتهٔ [[محمد بن جریر طبری|طبری]] و [[ابن اثیر]] او حاکمی عادل و نیک‌سیرت بود و مردم همانند او را در عدل و برپایی حق و حسن روش ندیدند.
 
خط ۴۴:
== میراث ==
او در پاسخ به تمایل هواداران زیدی اش در تبرستان سید حسنی حسن بن قاسم الداعی الی الحق را به عنوان جانشین اش گماشت و او را به پسرانش که مورد هواداری گیلیان و دیلمیان ناصری بودند ترجیح داد. از پسرانش ابوالقاسم حعفر بطور پیوسته با حسن داعی مخالفت ورزید گرچه دیگری ابوالحسین احمد در ابتدا با او همکاری کرد. در ۳۰۶ احمد به قوای حعفر در گیلان پیوست و این دو حسن را از تبرستان و گرگان اخراج کردند. پس از سه ماه او بار دیگر پادشاهی را باز فتح کرد و با احمد ساخت و او را به حکومت گرگان گماشت. در ۳۰۹ سردار گیل، [[لیلی بن نعمان]] خراسان را از سامانیان فتح کرد ولی پس از اشغال مختصر دامغان و مرو شکست خورده کشته شد. ناصرالحق در ایجاد مدرسه بزرگ آمل همت کرد و در آنجا درس می‌گفت.
حکومت علوی در مناطق کاملاً زیدی دیلمان و شرق گیلان پابرجا ماندو شهر هوسم که ناصر اطروش هنگام گرواندن گیلیان در آن فعال بود مرکزی برای تعلیم ناصریه و پایتخت یک خاندان محلی علوی شد که در ۳۲۰ توسط ابوالفضل جعفر بن محمد نوه برادر ناصر، [[حسین الثائر]] و از طریق مادر نوه خود ناصر، تأسیس شد. ناصرالحق مدرسه‌های زیادی در گیلان و طبرستان تأسیس نمود.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/alids-of-tabarestan-daylaman-and-gilan Encyclopædia Iranica | Articles<!-- عنوان تصحیح شده توسط رباتname=ToolAutoGenRef1 -->]</ref>
 
== در کلام‌ها ==