جنگهای امپراتوری عثمانی و مجارستان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز Modern Sciences صفحهٔ جنگ های امپراتوری عثمانی و مجارستان را به جنگهای امپراتوری عثمانی و مجارستان منتقل کرد |
گسترش مقاله |
||
خط ۴۸:
== لشکرکشیهای مراد دوم ==
[[مراد دوم]]، جانشین محمد اول ثابت کرد جنگ آور بسیار قابل تری از سلف صلح طلب خود است. او در سال ۱۴۲۲ با سربرتافتن از سروری امپراتوری بیزانس [[قسطنطنیه]] را که به زحمت از سقوط رهایی یافت، به محاصره خود درآورد. با این حال او تمامی مناطق اطراف این شهر را تابع خود کرد. با حذف خطر بیزانس، مراد جنگ خود با دشمنان مسیحی دیگر را آغاز کرد. با تهاجم به [[مقدونیه]] توانست سالونیک را در سال ۱۴۳۰ از کنترل ونیزیها خارج کند. در مدت زمان بین سالهای ۱۴۳۵ و ۱۴۳۶ عثمانی خود نمایی خود را در [[آلبانی]] آغاز کرد اما این بار با دخالت پادشاهی مجارستان که سرحداتش بسیار به عثمانی نزدیک شده بود، این منطقه توانست خارج از سیطره مهاجمان باقی بماند.
== لشکرکشیهای جان هونیادی ==
در دهههای ۱۴۴۰ و ۱۴۵۰ میلادی جان هونیادی، فرمانده و رهبر نظامی مجارستانی به چهرهای کلیدی در طراحی اقدامات علیه امپراتوری عثمانی بدل شد. او در سال ۱۴۴۱ موفق شد در یک نبرد سخت نیروهای امپراتوری عثمانی به فرماندهی ایشک بیگ را در [[اسمدرفو]] شکست دهد. جان همان سال بخش دیگری از ارتش عثمانی را که قصد حمله به [[ترانسیلوانیا]] داشت را در [[سیبیو]] از بین برد که پس از این توفیق والاچیا دوباره به تابعیت پادشاهی مجارستان درآمد. هونیادی به کمک شوالیههایی از غرب اروپا سوم نوامبر ۱۴۴۳ توانست شهر نیش را به تصرف خود درآورد و سپاهی از امپراتوری عثمانی را که از کوههای بالکان گذر کرده بود را نیز در روز کریسمس شکست دهد. به جهت کمبود آذوقه ارتش [[صلیبی]]، هونیادی مجبور به بستن پیمان صلحی ده ساله با مراد دوم شد که احتمالاً طبق نظر خود او با وجود ورود ارتش مجارستان در فوریه سال ۱۴۴۴ به منطقه بودا یک پیروزی به حساب میآمد. گفته میشود به این جهت پیمان صلح ده ساله منقعد شد چرا که طبق نظر امپراتوری عثمانی نمیبایست بیش از ده سال دست از مخاصمه با [[ملحد|ملحدان]] برداشت. عمر این صلح چندان به درازا نینجامید تا جایی که با تحریک کاردینال ژولیان سزارینی مجارها دوباره ترکها را مورد حمله قرار دادند. به هر حال با از دست رفتن سربازان صربستانی (تغییر جهت به طرف دشمن)، آلبانیایی و بیزانسی توان قوای صلیبی بسیار کاهش یافته بود.
=== نبرد وارنا ===
{{اصلی|نبرد وارنا}}
صلیبیون در طول رود [[دانوب]] حملات خود را شروع کردند. گفته میشود مراد پس از اطلاع از نقض معاهده توسط مسیحیان، پیمان شکسته شده را بر درفش جنگی خود زد گفت: «[[مسیح]]، اگر تو خدای پیروان خود هستی آنها را به جهت این [[خیانت]] مجازات کن.» دو لشکر دهم نوامبر ۱۴۴۴ حوالی [[وارنا]] در شرق بلغارستان به یکدیگر رسیدند. نقلها از شمار نیرویهای دو طرف متفاوت است اما احتمالاً صلیبیون قریب به ۳۰ هزار سرباز داشتند که باید در مقابل نیروهای دو تا سه برابری امپراتوری عثمانی میجنگیدند. با این وجود هونیادی توانست تا پایان حمله [[اولاسلوی یکم]]، پادشاه [[لهستان]] به مواضع دشمن که به مرگ او انجامید، از خطوط دفاعی خود محافظت کند. پس از از پای درآمدن اولاسلوی سر او بر نیزهای زده شد و در معرض دید صلیبیون شکست خورده قرار گرفت. تعداد کمی از سربازان صلیبی توانستند همراه فرمانده خود هونیادی از محلکه جان به در ببرند.
=== پس از وارنا ===
مجارها توان خود را پس از مدتی بازیافتند تا هونیادی بتواند اردوکشی دیگری به سمت جنوب دانوب ترتیب بدهد. اما ضد حمله نیروهای امپراتوری عثمانی این صلیبیون ماجراجو را برای بار دیگر عقب راند. وقتی مراد کار خود با یونانیها و دیگران حریفان خود که در وارنا با آنها جنگیده بودند، به پایان رساند توجه خود را به سوی [[آلبانی]] معطوف کرد که کسی آن را رهبری میکرد که زمانی گروگان عثمانی بود اما اینک به یک رهبر محبوب و مقاوم بدل شده بود. هونیادی نتوانست جلوی خود را برای درگیری دیگری با ترکها بگیرد به همین جهت در سال ۱۴۴۸ سپاهی ۲۴ هزار نفری به سمت جنوب یعنی صربستان گسیل کرد. در نبرد دوم [[کوزوو]] مراد توانست شکست دیگری به مجارها تحمیل کند. مراد دوم اوت ۱۴۴۴ از قدرت به نفع فرزندش [[محمد دوم]] (محمد فاتح) کناره گیری کرد. (اما دو سال بعد با شورش ینیچریها به مقام خود بازگشت و تا زمان مرگش در سال ۱۴۵۱ پادشاه بود) به لطف همین پیروزیها امپراتوری عثمانی توانست سال ۱۴۵۳ [[قسطنطنیه]] را به رهبری سلطان محمد فاتح در سایه کمک حداقلی ایتالیاییها به امپراتوری بیزانس به تصرف خود درآورد.
=== نبرد بلگراد ===
در همین حال که مسئله عثمانی دوباره برای اروپاییها حاد شده بود و پس از سقوط قطنطنیه در سال ۱۴۵۳ طبیعی به نظر میرسید که محمد فاتح تمام توان خود را صرف تابع کردن مجارستان کند. هدف بعد او ناندورفهروار (بلگراد کنونی) بود. ناندورفهروار یک قلعه مهم و بزرگ دروازه جنوب مجارستان به حساب میآمد. سقوط این پایگاهٔ میتوانست راه برای امپراتوری عثمانی تا قلب اروپای مرکزی باز کند. هونیادی پس از آرام کردن دشمنان داخلی خود را اواخر سال ۱۴۵۵ در جریان محاصره شهر به آن رساند. به خرج خود انبارهای را دوباره پر کرد، به تسلیح قلعه آن پرداخت و مدافعان آن را به فرماندهی برادر ناتنی و بزرگترین پسر خود قدرت بخشید. او یک ارتش امدادی تشکیل داد و یک ناوگان با دویست کشتی ایجاد کرد.
== جستارهای وابسته ==
|