[[پرونده:Lewis and Martin.jpg|بندانگشتی|راست|دین مارتین، [[جری لوئیس]]]]
[[جری لوئیس]] شهرت اولیه خود را در کنار «دین مارتین» به دست آورد. مارتین همواره مردی عاقل بود که باید با لوییس دیوانه سرمی کرد. گروه کمدی مارتین و لوییس با تعداد زیادی از نمایشهای متنوع در دهه چهل معروف شدند. شاید شهرت و محبوبیت لوییس به این خاطر بود که بیشتر اوقات فی البداهه از کلمات و حالات خنده آور استفاده میکرد و زیاد پایبند متن نبود. در اواخر دهه ۱۹۴۰ آن دو با برنامههای شبانهشان کاملاً شناخته شدند. منتقدین اغلب قادر به توصیف حالات بی نظم و شلوغ آن دونبودنددو نبودند و فقط به یک جمله بسنده میکردند: «مارتین آواز میخواند و لوییس دلقک بازی درمیآورد.» ولی تماشاچیان از انرژی و هیجان این تیم دو نفره لذت میبردند و همیشه برنامه آنها را از تلویزیون و استودیو [[پارامونت پیکچرز]] دنبال میکردند. کمکم نقش مارتین در فیلم نامهها کمرنگ تر شد و توجهات، بیشتر به لوییس معطوف میشد. به طوری که یک بار مجله لوک عکسی بزرگ از این زوج را چاپ کرد. این عکس در حقیقت تصویر لوییس را نشان میداد و تنها گوشهای از صورت مارتین دیده میشد. این کار عملاً مارتین را از لوییس دور کرد و سرانجام در سال ۱۹۵۴ این زوج حرفهای از یکدیگر جدا شدند اما پس از جدایی هر دوی آنها به شهرت انفرادی دست یافتند. باردیگر که این دو در کنار هم دیده شدند در سال ۱۹۷۶ و در فیلمی به کارگردانی «[[فرانک سیناترا]]» بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. لوییس ده سال پس از مرگ دین، در سال ۲۰۰۵ در کتاب «دین ومن یک داستان عاشقانه» احساس خود را نسبت به همکار قدیمی اش «دین مارتین» بیان کرد.
== شغل انفرادی ==
مارتین میخواست بیش از فیلمهای کمدی، یک بازیگر دراماتیک شود. برای فیلم شیرهای جوان، او میتوانست در کنار مارلون براندو، مونتگومری کلیفت نقش آفرینی کند. تونی رندال تقریباً نقش را داشت اما آژانس استعدادیابی متوجه شد که با این فیلم، مارتین میتواند تهدید سهگانه به حساب بیاید و آنها میتوانند از کارهایش در کلوپهای شبانه، فیلمها و آهنگها پول در بیاورند. مارتین جایگزین رندال شد و فیلم به آغاز بازگشت مارتین تبدیل شد. مارتین برای اولین بار در کنار فرانک سیناترا در درام "وینسنتهوینسنت مینلی" با نام "بعضیها دونده آمدند" (۱۹۵۸) نقش آفریتیآفرینی کرد. تا اواسط دهه ۱۹۶۰، مارتین ستاره کلوپهای شبانه، تلویزیون، آهنگسازی و فیلمها شده بود در حالی که شغل لویس در بازار فیلم افت کرد. مارتین نقش رفیق را در فیلم ''[[ریو براوو (فیلم)|ریو براوو]]'' (۱۹۵۹) به کارگردانی هاوارد هاوکس و نقش آفرینی ریکی نلسون و جان وین ایفا کرد. او همچنین توانست با جان وین در فیلم ''[[پسران کیتی الدر]]'' (۱۹۶۵) تیم بشود و نقش برادران را بازی کنند. در سال ۱۹۶۰ میلادی، مارتین در نسخه فیلمِ کمدی موزیکال جودی هالیدی به نام "زنگها به صدا در میآیند" نقش آفرینی کرد. او یک نامزدی گلدن گلاب را برای اجرایش در فیلم کمدی "آن خانم، چه کسی بود؟" در سال ۱۹۶۰ برد.
او و سیناترا در فیلمهای بیشتری همچون، «یازده یار اوشن»، فیلم موزیکال «رابین و هفت هود» و کمدیهای «مامور شماره سه» و «چهار برای تگزاس» هم تیمی شدند. همچنین آنها بعضاً با اعضای گروه رت پک شامل سامی دیویس و جونیور پیتر لافورد و جویی بیشاپ در کمدی رمانتیک «ازدواج روی صخره ها» همکاری داشتند.
به عنوان یک خواننده، مارتین سبک هری میلز و بینگ کراسبی و پری کومو را برای خود برگزید تا اینکه سبک خود را گسترش داد و در دوئتهایشدوئت هایش با سیناترا و کراسبی توانست سبک خود را حفظ کند. همانند سیناترا، او نیز نمیتوانست نت موسیقی را بخواند اما او بیش از ۱۰۰ آلبوم و ۶۰۰ آهنگ منتشر کرد. آهنگ مشخصهٔ او، «هرکسی، یک کسی را دوست دارد» جای آهنگ «شبِ یک روز سخت» اثر بیتلز را در رتبه یک در سال ۱۹۶۴ در ایالت متحده گرفت. این رخداد، در ادامه جایگیری آهنگ «در به روی قلبم همچنان باز است» در رتبه ۶ همان سال بود. الویس پرسلی گفتهاست که تحت تأثیر مارتین قرار گرفتهاست و آهنگ «مرا مهربان تر دوست بدار» را از سبک او برگرفته است. همانند الویس، مارتین نیز تحت تأثیر موسیقی کانتری قرار گرفته بود.