[[پرونده:Eugène Delacroix - La liberté guidant le peuple.jpg|350px|بندانگشتی|تابلوی ''[[آزادی هدایتگر مردم]]'']]
'''انقلاب''' به معنای زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است و در آغاز از اصطلاحات علم اخترشناسی بود و در معنای چرخش دورانی افلاک و بازگشت ستارگان به جای اول به کار میرفت. فلاسفه انقلاب را این گونه بیان مینمایند که ذات و ماهیت یک شیی لزوماعوضلزوما عوض شده باشد و در نگاه [[جامعه شناسان]] هر گونه [[جنبش اجتماعی]] تودهای که به فرایندهای عمده اصلاح یا [[دگرگونی اجتماعی]] بینجامد، '''انقلاب''' نامیده میشود.
انقلابهای بزرگ به آن دسته از انقلابها گفته میشود که با تغییرات اساسی در [[حکومت]] و [[ساختار اجتماعی]] یک کشور یا جامعه همراه بودهاند که از آن جمله میتوان به [[انقلاب کبیر فرانسه]] و [[انقلاب ۱۹۱۷ روسیه]] و [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]] اشاره کرد..
خط ۷۱:
=== آزادی انسان ===
تمامی دلایلی که برای به وجود آمدن انقلاب گفته میشود ممکن است صحیح باشد، ولی فقط یک دلیل اصلی موجود است که مادر وریشهو ریشه تمام عوامل است واینکه ذاتاً انسان موجودی آزاد است چه ازلحاظ عقیدتی ویاسیاسیو یا سیاسی ویا اجتماعی. در تمامی جوامع، قوانین هرچند هم مثبت باشند، باذاتبا ذات انسان در تضادهستند،تضاد هستند، هرچند که، این تضاد درونی اندک باشد. باذکر این مثال که در تمامی انقلابها اکثر مردم بدون اطلاع کافی پیرو توده وجمعیتو جمعیت میشوند واگر انقلاب پیروزشودپیروز شود تا زمانی که هنوز سیستم جدید اعمال قدرت نکرده باشد مردم در شور و خوشحالی زیادی به سر میبرند که ناشی از حس آزادی است و به محض تثبیت قدرت، خفقان ایجاد میشود که ان هم ناشی از حس سلب آزادی است. مثال واضح اینکه تخلفات رانندگی زمانی که پلیس راهنمایی ورانندگی اعمال قدرت ویا باشدت بیشتری رانندگان راکنترلرا کنترل کند به مراتب بیشتر از زمانی است که رانندگان فقط با یکسری علایم هشدار دهنده به رانندگی میپردازند. همکاری در جامعه و تمامی دنیا امری بسیار مثبت است که به پیشرفت اهداف در تمامی زمینهها کمک میکند وباعث اتحاد میشود تا زمانیکه سوءاستفاده، تبعیض، طمع، غرور، اعمال قدرت وعقیدهو عقیده و… راه خود را باز نکرده باشد
== نتایج انقلاب ==
خط ۸۳:
{{نوشتار اصلی|جنبش مشروطه ایران}}
[[پرونده:Poster of Conquest of Tehran in July 1909 by Bakhtiaris.jpg|300px|بندانگشتی|چپ|پوستر فتح تهران به دست مجاهدین بختیاری]]
جُنبِشِ مَشروطهٔ ایران مجموعه کوششها و رویدادهائیرویدادهایی است که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.{{پاک کن}}
----
خط ۱۲۷:
=== نارنجی (اوکراین) ===
{{نوشتار اصلی|انقلاب نارنجی}}
انقلاب نارنجی یکسری از اتفاقات و اعتراضات در [[اوکراین]] است که از نوامبر ۲۰۰۴ تا ژانویه ۲۰۰۵ انجام گرفت. بلافاصله بعد از پایان انتخابات در سال ۲۰۰۴ ادعا شد که در انتخابات فسادهای گستردهٔ مالی، ارعاب و تهدید رایدهندگان و تقلب مستقیم انجام گرفته است. مسموم شدن [[ویکتور یوشچنکو]] در جریان مبارزات انتخاباتی و احتمال دست داشتن [[ویکتور یانوکوویچ]] رقیب سرسخت یوشچنکو در این قضیه، آتش انقلاب نارنجی اوکراین را برافروخت. پس از ۶ روز تظاهرات حامیان یوشچنکو [[پارلمان اوکراین|پارلمان]] این کشور نتیجه انتخابات (که یانوکوویچ نامزد مورد حمایت [[روسیه]] را برنده اعلام میکرد) مخدوش و ملغاملغی اعلام کرد و با برگزاری دوبارهٔ انتخابات که زیر نظارت موشکافانه ناظران داخلی و بینالمللی بود، ویکتور یوشچنکو با کسب ۵۲ درصد آرا قدرت را در دست گرفت.<ref>{{یادکرد|نویسنده=سالمی، فرزانه|مقاله=دموکراسی مسموم|نشریه=هفتهنامه تحلیلی-خبری شهروند امروز|تاریخ= ۷ مرداد ۱۳۸۶|شماره=شماره ۳۹|صفحه=ص ۳۲}}</ref><ref>http://en.wikipedia.org/wiki/Orange_Revolution</ref>
== تفاوت انقلاب با شورش ==
{{پاک کن}}<span lang="FA">وجه تمایز «شورش» و «انقلاب» در اهدافی است که با توجه به نتایج دنبال میشود. درشورشها،در شورشها، هدف مخالفان دولت معمولاً فراتر از اصلاح یا جبران ناخشنودیی خاص، یاتغییریا تغییر فرد یا افرادی در دولت، یا خط مشی دولت نمیرود. اما در انقلابها مخالفان دولت اهداف و انگیزههای خود را در یک ایدئولوژی میگیرند که نهادهای موجود را ازبیخ وبنو بن غلط یا شر معرفی میکند و میان دولت، نخبهها و گروههای مردمی دست به دست شود، تصور فوق را تغییر داده است. تغییر در فناوری، سیاست بینالملل، و اقتصادجهانی منابع تازهای در اختیار گروههای گوناگونی میگذارد و بعضی دولتها را قویتر و بعضی دیگر را ضعیفتر میکند. این تحولات خصوصاً در کشورهایی چشمگیرتر است که کاملاً درگیر رقابت استراتژیک ایالات متحده آمریکا و اتحاد شوروی بودهاند. از این رو، انقلاب (و تلاش برای انقلاب) در اواخر قرن بیستم به وفور دیده شده است- مثلاً در ایران، نیکاراگوئه، افغانستان، لهستان، فیلیپین- و احتمالاً همچنان از ویژگیهای مستمر سیاست جهان خواهد بود.<ref>ُ فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ویلیام آوتویت و تام باتامور، ترجمه حسن چاویشان، نشر نی ۱۳۹۲ص ۱۳۰.</ref>