کمانش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
/* کمانش در ستون ]{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=http://civil808.com/node/15776|نشانی=|عنوان=سازه808 پدیا-کم...
برچسب: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: موثر⟸مؤثر، خوهد⟸خواهد، همچنبن⟸همچنین، مقع⟸مقطع
برچسب: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر
خط ۱۸:
 
== کمانش در ستون [[تقاطع#cite note-.D9.81.D8.B1.D8.AE.DB.8C.D8.AF.D9.87-2|[۲]]]<ref name=":0">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=http://civil808.com/node/15776|نشانی=|عنوان=سازه808 پدیا-کمانش}}</ref> ==
نسبت طول موثرمؤثر ستون به حداقل شعاع چرخش مقطع عرضی را ضریب لاغری گویند که با حرف یونانی λ نمایش داده می‌شود. با استفاده از این ضریب ستون‌ها و نوع شکست ایجاد شده در آن‌ها دسته‌بندی می‌شود. ضریب لاغری در ملاحظات طراحی فاکتور مهمی است. تمام ارزش‌های تقریبی زیر برای ساده سازی مساله به کار می‌رود:
 
اگر باری در یک ستون از مرکز گرانش (مرکز) سطح مقطع آن ستون اعمال شود، به آن نیروی محوری گویند؛ هر نیرویی که از نقطه‌ای غیر از این نقطه وارد شود به آن نیروی خارج از مرکز گویند. یک ستون کوتاه تحت نیروی محوری ممکن است قبل از اینکه در آن کمانشی ایجاد شود، شکست نماید، اما، در یک ستون بلند تحت بار مشابه، به صورت جهش ناگهانی جانبی (کمانش) به حالت خمشی دچار شکست خواهد شد.
 
حالت کمانشی تغییر شکل، حالت شکست در نظر گرفته می‌شود و معمولا قبل از اینکه تنش فشاری محوری (فشار مستقیم)  سبب تسلیم و در نهایت شکست عضو فشاری شود، اتفاق می‌افتد. همچنبن،همچنین، طول متوسط ستون تحت تاثیر ترکیبی از تنش فشاری مستقیم و خمش، دچار شکست خواهد شد.
 
ستون کوتاه، ستونی است که ضریب لاغری آن از 50 تجاوز نکند.
خط ۵۰:
L: طولی از ستون که فاقد تکیه‌گاه است
 
K: ضریب طول موثرمؤثر ستون (که مقدار آن به شرایط تکیه‌گاهی انتهایی ستون وابسته است)
 
اگر دو انتها تکیه گاه غلطکی باشد ( چرخش آزاد، لولا شد) در نتیجه K=1
خط ۶۸:
عامل دیگر تاثیر‌گذار دیگر در محاسبه نیروی کمانش، نوع مصالح تشکیل دهنده عضو است که باتغییر مدول الاستیسته، مقدار این نیرو نیز تغییر خواهد کرد.
 
فاکتور موثرمؤثر دیگر، طول موثرمؤثر ستون است؛ برای مثال اگر این طول دو برابر شود مقدار این نیرو یک چهارم خوهدخواهد شد.
 
اگر شعاع چرخش (r) به صورت جذر نسبت ممان اینرسی  به مساحت سطح مقعمقطع ستون تعریف شود، رابطه بالا به صورت زیر خلاصه می‌شود (I=A.r2)
 
<math>\sigma={\operatorname{F}\over\operatorname{A}}={\Pi^2E \over ({\operatorname{KL}\over\operatorname{r}})^2}</math>