آلبر کامو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
جز ویرایش 31.57.212.160 (بحث) به آخرین تغییری که Dexbot انجام داده بود واگردانده شد |
||
خط ۸۰:
کودکی کامو در یک زندگی فقیرانهٔ طبقهٔ کارگری سپری شد. فقر، احترام به رنج و همدردی با بیچارگان را به او یاد داد. پسند خاطر غریزی کامو قناعت و بیپیرایگی بود. در جزیرهٔ فقر، خود را در خانهٔ خویش احساس میکرد.<ref>کامو، آلبر. «طاعون». ترجمه رضا سید حسینی، نشر نیلوفر، ۱۳۸۶، چاپ دهم. ۰–۱۴۱–۴۴۸–۹۶۴ ISBN</ref> خود او گفتهاست که آفتاب الجزیره و فقر محله بلکور چه مفهومی برایش داشت: «فقر مانع این شد که فکر کنم زیر آفتاب و در تاریخ، همه چیز خوب است. آفتاب به من آموخت که تاریخ، همه چیز نیست.»<ref>کامو، آلبر. ''طاعون''. ترجمهٔ رضا سید حسینی، نشر نیلوفر، ۱۳۸۶، چاپ دهم. ۰–۱۴۱–۴۴۸–۹۶۴ ISBN</ref>
به خاطر فقر خانواده، آلبر مجبور بود پس از پایان دبستان کارگری پیشه کند. اما آموزگارش لویی ژرمن به استعداد وی پی میبرد و او را به امتحان کمک هزینه بگیران و ادامهٔ تحصیل تشویق میکند. او در این آزمون پذیرفته میشود و به هزینهٔ دولت وارد دبیرستان میشود. در آن زمان تحصیلات متوسطه در الجزیره اختصاص به ثروتمندان داشت. به همین جهت، از این پس کامو در دو دنیای جداگانه زندگی میکند. روز، در کنار اغنیا وارد دنیای اندیشه میشود و شب، بر عکس، در کنار فقرا در جهانی دشوار گام میزند. خود او بعدها میگوید: «آزادی را من در آثار [[کارل مارکس|مارکس]] نیاموختم،
=== جوانی و خبرنگاری ===
|