مردوک: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 21515667 توسط 37.137.42.47 (بحث)
خط ۴۲:
| signature =
}}
'''مردوک''' یا '''مردوخ''' یکی از خدایان باستانی [[تمدن بابل]] است. در تمدن بابلیان مردوک به عنوان خدای باروری و آفرینش مطرح است. او در دوره [[حمورابی]] به‌عنوان محافظ بابل به شماربه‌شمار می‌رفت. مردوک فرزند [[ائا|انکی]] خدای آبها و جانشین [[آنو]] خدای خدایان می‌باشد. در اساطیر [[بین‌النهرین]] و در پی توسعه اقتدار سیاسی بابل، مردوک صفات بیشتر خدایان بین‌النهرین را گرد آورد و به رئیس خدایان بابلی، آفریدگار انسان، نور و زندگی بدل شد. او را گاه در ردای جواهر دوخته و با عصا و حلقه پادشاهی مجسم کرده‌اند.<ref>دائرةالمعارف هنر-رویین پاکباز ص ۹۹۸–۱۳۸۵ چاپ پنجم</ref>
 
== ریشه اصطلاح مردوخ ==
مردوک از ریشه سومری [[اوتو]] خدای آفتاب گرفته شده و به معنای گوساله کوچک اوتو (امر اوت) می‌باشد. در فرهنگ بابلی این نام مروتوک نوشته شده که از زبان سومری برگردانده شده استشده‌است و بابلیها اورا به امروتوک یا مردوک تغییر نام داده‌اند این نام در اصل سومری امراوتو یعنی گوساله شیرخوار اوتوامده است<ref>Helmer Ringgren, (1974) Religions of The Ancient Near East, Translated by John Sturdy, The Westminster Press, p. 66.</ref>
 
میان دو اصطلاح مردوخ و مردوک به نظر می‌رسد مردوخ صحیحتر باشد که از دو بخش مر-دوخ تشکیل یافته استیافته‌است. بخش دوم را ممکن است به دُخ که در زبان فارسی معاصر بشکل دُخت محفوظ مانده‌است. به معنی شکل و قیافه است و دختر هم از این عنصر اقتباس شده استشده‌است. بخش اوّل اصطلاح '''مر''' را به عناوین متعدد در تاریخ سراغ داریم به صورت [[مهر (ایزد)|مهر]] هم ممکن است تعبیر گردد؛ ولی مهر، به شکل دقیق در زمان [[فریدون]] در شاهنامه توصیف شده‌است:
{{شعر}}
{{ب|به فرمود تا آتش افروختند|همه عنبر و زعفران سوختند}}
خط ۵۷:
در سال ۴۸۴ پیش از میلاد، [[خشایارشا]] ضمن سرکوب شورش بابل، استحکامات دفاعی آنجا را نابود و مجسمه خدای مردوخ را تخریب کرد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref>
 
بابلیان اعتقاد داشتند مردوک در کوهی در جهان زیرین زندانی است و در جشن اکیتو Akitu می بایستمی‌بایست آزادش می‌کردند.<ref>علیرضا شاپور شهبازی-زندگی و جهانداری کوروش بزرگ-ص 259</ref>
 
== منابع ==