برادران کارامازوف: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خنثیسازی ویرایش 21536909 توسط 5.121.46.193 (بحث) |
|||
خط ۲۲:
''برادران کارامازوف'' مشهورترین اثر داستایوسکی است که نخستین بار به صورت پاورقی در سالهای ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه ''پیامآور روسی'' منتشر شد. گویا این رمان قرار بوده قسمت اول از یک مجموعه سهگانه باشد اما نویسنده چهار ماه بعد از پایان انتشار کتاب درگذشت.
داستان کتاب ماجرای خانوادهای عجیب و شرح نحوهٔ ارتباطی است که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمول با سه پسرش به نامهای میتیا، ایوان و آلیوشا و پسر نامشروعش به نام اسمردیاکوف وجود دارد. ''برادران کارامازوف'' رمانی فلسفی است که به طور عمیقی در حوزهٔ الهیات و [[وجود خدا]]، اختیار و اخلاقیات میپردازد. از زمان انتشار این رمان توسط بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان همانند [[آلبرت اینشتین]]، [[زیگموند فروید]]، [[مارتین هایدگر]]، [[کورت ونگات]]، [[لودویگ ویتگنشتاین]] و [[پاپ بندیکت شانزدهم]] مورد تحسین قرار
== ساختار ==
گرچه این رمان در [[قرن نوزدهم]] نوشته
== شخصیتهای داستان ==
خط ۳۱:
هر چهار پسر از پدر متنفرند. ''میتیا'' افسر ستوان است و عصبی، متکبر، حساس، زودرنج و تهی از فکر است. او قلباً مرد شروری نیست و زود از عصبانیتهای خود پشیمان میشود و دچار این حس میشود که ممکن است دیگران به وجود او نیازمند باشند و باید حس کمک به مردم را داشته باشد.
''ایوان'' مرد تحصیلکردهای است. وی سرد و بیاعتنا در زیر نقاب بدبینی، سکوت
''آلیوشا'' کوچکترین پسر خانواده و برادر تنی ایوان از زن دوم کارامازوف است که داستایوفسکی در ابتدای رمان او را قهرمان داستان خود معرفی میکند. او در صومعه و نزد پدر زوسیما با باورهای اورتودکس مذهبی پرورش یافتهاست اما پدر زوسیما قبل از مرگ خود به او توصیه میکند که دیر را ترک گفته و به میان مردم برود. این مسئله موجب میشود او با جریان داستان درگیر شود. شخصیت او بسیار دوستداشتنی و بااخلاق توصیف شدهاست و مورد علاقه و اعتماد سایر اشخاص داستان است. عقاید اورتودکس او در تقابل با باورهای آتئیستی برادرش ایوان است.
خط ۴۲:
== [[اثربخشی]] ==
این رمان به عنوان یکی از اثربخشترین رمانها شناخته
دیگر نویسندهای که به اثر بخش بودن رمان ''برادران کارامازوف'' در آثار خود اذعان
== در ایران ==
خط ۶۱:
و سه ترجمه هم در دهه نود: اسماعیل قهرمانیپور ۱۳۹۱ هانیه چوپانی ۱۳۹۳ و آخرین آنها احد علیقلیان ۱۳۹۴
به چاپ
== منابع ==
|