تورین سپر بلوط: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: وسلیه⟸وسیله، وترتیب⟸ترتیب
خط ۱۵:
 
== شرکت در جنگ موریا ==
از مدت زمانی که دورف‌ها از [[اره بور]] به [[دون لند]] تبعید شدند، فشار زیادی به دورف‌ها بخاطر نداشتن معیشت مناسب و زندگی در فقر و تنگ دستی وارد می‌شد. این موضوع حتی شاه‌شان [[ثرور]] را آزار می‌داد و به همین دلیل تصمیم به پس گرفتن [[موریا]] گرفت. هیچ نیرویی نمی‌توانست ترور را مجبور به انجام اینکار کند جز [[حلقه هفتم]] (حلقه هفتم آخرین حلقه دورف‌ها بود که [[کله بریمبور]] تحت تأثیر سخنان [[سائورون]] ساخت و خودش این هفت حلقه را به پادشاه دورف‌ها در [[موریا]] داد تا اینکه به عنوان ارث به [[ثرور]] رسید). این حلقه شهوت عظیم طلا را در ذهن او برانگیخت و بزرکترین محرک او برای رفتن به [[موریا]] و در نهایت باعث کشته شدنش بدست [[آزوگ]] ارک شد. وی به همراه دستیارش نار به موریا رفت و هنگامی که نار را جا گذاشت و خودش تنهایی از راه [[دیمریل]] وارد موریا شد، آزوگ سر او را برید و به نشانه اهانت به دورف‌ها، هنگامی که نار نزدیک دروازه آمد تا ببیند چه بلایی بر سر [[ثرور]] آمده است، چند سکه خرد بی‌ارزش به عنوان دستمزد به طرف نار پرت کرد و سر [[ثرور]] را عاقبت به او نشان داد که روی آن به [[خط رونی]] اسم [[آزوگ]] حک شده بود. این کار آتش خشم را نه تنها در دل نار بلکه در دل تمامی دورف‌ها، چه دورف‌های قوم [[دورین بی مرگ]] و چه دیگر دورف‌ها برانگیخت؛ زیرا آنهایی که از قوم [[دورین بی مرگ]] نبودند هم نمی‌توانستند این اهانت را به وارث قدیمی‌ترین و مورد احترام‌ترین دورف را تحمل کنند. بدین وترتیبترتیب جنگ بزرگ پنج ساله‌ای بر ضد اورک‌ها آغاز شد و تمامی دورف‌ها زیر فرمان [[ناین دوم]] پادشاه وقت دورف‌های تپه‌های آهن (که از قوم دورین بودند) گرد آمدند و در اولین گام، استحکامات [[کوه گونداباد]] را تصرف کردند و در طی این جنگ پنج ساله، بسیاری از هر دو طرف جنگ کشته شدند.
 
در سال ششم جنگ، آنها سرانجام به [[موریا]] رسیدند و با سپاه آزوگ در مقابل [[دروازه دیمریل]] جنگیدند. به دلیل عادت داشتن ارک‌ها به جنگ در شب و نبود آفتاب، ابتدا بخت از دورف‌ها روی برگرداند اما پس از طلوع آفتاب جنگ داشت به نفع دورف‌ها پیش می‌رفت که با رجز خوانی [[ناین دوم]]، آزوگ پا به میدان جنگ گذاشت و با ورود او و افرادش به جنگ، برادر تورین [[فوندین]] پسر دوم [[تراین دوم]] به همراه خویشاوند مستقیمش [[فوندین]] پدر [[بالین]] کشته شد و [[تورین]] و [[تراین دوم]] زخم برداشتند؛ طوری که تراین از یک چشم نابینا شد. وی در این جنگ به دلیل استفاده از یک تنه بلوط برای دفاع از خودش در برابر ضربات دشمن به سپربلوط معروف گشت.
خط ۴۴:
بیلبو شریک هابیت گروه که نگران وقوع جنگ بود، گوهر آرکن را که نماد پادشاهی [[اره بور]] بود در جیبش داشت و تورین بیش از هرچیزی برای داشتن آن و ثابت کردن پادشاهی اش آن را می‌خواست. او سرانجام از [[گوهر آرکن]] برای پایان دادن به جنگ احتمالی استفاده کرد و به خاطر اقدام صلح طلبانه اش از شاه الف‌ها لقب [[یاور الف]] را گرفت و الف‌ها و آدم‌ها او را با تشریفات بسیار برای برگشت بدرقه کردند؛ زیرا غیبت او از نزد تورین می‌توانست مشکل ساز شود. سرانجام در روز بعد، بارد [[گوهر آرکن]] را به تورین نشان داد و او مانده بود که این گوهر چطوری بدست آنها افتاده بود تا این که بیلبو حقیقت را به تورین گفت و گفت که گوهر را او به الف‌ها و آدم‌ها داده است. تورین که این گوهر را قلب خود می‌دانست و قسم خورده بود اگر کسی آنرا از او مخفی کند و به او ندهد انتقام بگیرد نزدیک بود بیلبو را به پایین پرت کند، اما گندالف که مدتی قبل به گروه الف‌ها و آدم‌ها پیوسته بود با اصرار به تورین از او خواست بیلبو را به او پس بدهد و او هم اینکار را کرد. سرانجام در همین زمان، سپاه دورف‌های [[تپه‌های آهن]] به رهبری پادشاه‌شان [[داین آهنین پا]] به صحنه محاصره رسیدند و جنگ در حال شروع شدن بود که ناگهان اورک‌ها و گرگ‌ها سرو کله‌شان پیدا شد.
 
آنها که سپاه بزرگی را به رهبری [[بولگ]] پسر [[آزوگ]] برای انتقام ستاندن از دورف‌ها بخاطر مرگ گابلین کبیر از [[کوه‌های مه آلود]] و [[کوه گونداباد]] حرکت داده بودند، روز پنجم محاصره وارد گود شدندو دورف‌ها، آدم‌ها و الف‌ها حمله کردند. طرح‌ریز مقاومت الف‌ها و آدم‌ها و دورف‌ها در این جنگ [[گندالف]] بود. سپاه شاه الف‌ها طبق خواست گندالف در یال جنوب غربی [[اره بور]] و آدم‌های اسگاروث و سپاه دورف‌های تپه‌های آهن در یال جنوب شرقی مستقر شدند و اورک‌ها را مورد حمله قرار دادند. ابتدا جنگ به نفع سه نژاد متحد در جریان بود اما گرگ‌ها و اورک‌ها از قسمت‌های دیگر حمله کردند و بدین وسیله سپاه سه نژاد متحد دورف‌ها، الف‌ها و آدم‌ها در محاصره قرار گرفت و حتی تورین که رعد آسا از کوه بیرون جست نتوانست میان صف محافظان بولگ رخنه ایجاد کند و او به همراه الف‌ها و آدم‌ها و دورف‌هایی که همراهش بودند محاصره شدند و او در طی محاصره به وسلیهٔوسیلهٔ نیزه چندین بار زخم خورد و خواهر زادگانش فیلی و کیلی هر دو در دفاع از او کشته شدند. به رغم سر رسیدن عقاب‌ها، هنوز گندالف می‌دانست که ممکن است به طرز فجیعی متحمل شکست شوند و در تدارک انفجار جادو برای درهم کوبیدن اورک‌ها و گرگ‌ها بود که ناگهان [[بئورن]] به صحنه نبرد وارد شد و تن مجروح تورین را از نبرد بیرون آورد و سپس [[بولگ]] را کشت.
 
با مرگ بولگ، سپاه اورک‌ها از هم پاشید و به وسیله عقاب‌ها و ائتلاف سه نژاد هلاک شدند و گندالف به این وسیله مانع از تحقق یافتن نقشه سائورون شد. تورین به هنگام مرگ از بیلبو بخاطر کارهای بدی که در حق او کرده بود طلب بخشش کرد و حرفهایش را پس گرفت و سپس بر اثر زخم نیزه‌ها مرد و با گوهر آرکن بر روی سینه اش در مقبره‌ای در اره بور به خاک سپرده شد.