علویان طبرستان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
صفحهای تازه حاوی «''علویان طبرستان'' [علویان] یا همان سادات [فاطمی] در دوره ی [اموی] و [عباسی] به دل...» ایجاد کرد |
||
خط ۱:
[علویان] یا همان سادات [فاطمی] در دوره ی [اموی] و [عباسی] به دلیل عدم وجود امنیت در [عراق] و [حجاز] راهی [ایران] شدند و ایران را مکان مناسبی برای حضور خود دیدند.آنها در زندگی خود انسان های پرهیزگاری بودند و از این جهت مورد احترام مردم بودند.
یکی از ویژگی های علویان ادعای خلافت در برابر عباسیان بود در صورتی که سایر گروه های عرب اینچنین ادعایی نداشتند.این امر باعث میشد تا مخالفان عباسیان که به دنبال گروهی برای حمایت از آنها و رهبری خود میگشتند همواره به علویان توجه داشته باشند.
===حسن بن زید===
ملقب به [داعی اول] یا [داعی کبیر] در سال ۲۵۰ هجری در اولین اقدام خود شهر [آمل] را تصرف کرد و عامل [طاهریان] [محمدبن اوس بلخی] را از آنجا فراری داد.در گام بعدی شهر [ساری] را هدف داشت و در این راه با [سلیمان بن عبدالله طاهری] و ارتش او پیکار کرد و توانست همراه لشگرش وارد شهر شوند و سلیمان به سوی [گرگان] گریخت.
[حسن بن زید] سپس سپاهی به سمت [ری] فرستاد و آن شهر را نیز تصرف کرد و [محمدبن جعفر علوی] را بر آن شهر حاکم کرد.
[مستعین] خلیفه ی وقت عباسی که سخت از علویان وحشت کرده بود و آنها را خطری برای [خلافت] میدانست از [محمدبن عبدالله بن طاهر] خواست که حسن بن زید را متوقف کند و همچنین خود نیز سپاهی به غرب ایران برای جلوگیری از گسترش قلمرو حسن بن زید فرستاد.
در سال ۲۵۵ [مفلح] ترکی سردار عباسی توانست [طبرستان] را تصرف کند و سپاه علویان را شکست دهد اما نتوانست در طبرستان بماند و به [عراق] بازگشت
حسن بن زید در سال ۲۵۷ به گرگان حمله کرد و آنجا را از تصرف طاهریان خارج کرد.
سه سال بعد [یعقوب لیث صفار] پس از شکست طاهریان و به بهانه دنبال کردن دشمن خود [عبدالله سگزی] راهی طبرستان شد و در سال ۲۶۰ با علویان درگیر شد و پس از شکست آنها وارد ساری و آمل شد. او پس از دریافت خراج یکسال به زور از مردم به دنبال حسن رفت که با باران های چهل روزه روبرو شد و بسیاری از نیروهایش را از دست داد و مجبور به بازگشت شد.
در سال های ۲۶۲ و۲۶۶ نیز [احمد بن عبدالله خجستانی] به جنگ حسن بن زید آمد اما کمک و حمایت مردم گرگان از حسن باعث پیروزی وی شد.
برادر حسن بن زید و جانشین او ملقب به [داعی کوچک] بود.در ابتدا با داماد حسن به نام [ابوالحسین] درگیر شد و به سختی شکستش داد.
در سال ۲۷۱ [اذکوتگین] فرمانده ترک به علویان حمله کرد و شکست سختی به آنها وارد کرد و ری را از او گرفت.در سال ۲۷۵ [رافع بن هرثمه] نیز به طبرستان حمله کرد و محمد را شکست داد.[محمد بن زید] از طبرستان گریخت و به [دیلم] در پناه [قارن بن رستم] امیر آنجا رفت.
وقتی [عمروبن لیث صفاری] علیه رافع بن هرثمه برخواست محمد نیز با او متحد شد و توانستند رافع را شکست دهند.
چند مدتی بر اثر درگیری های [سامانیان] و [صفاریان] ،طبرستان را برای محمد آرام گذاشت و چندین سال در آنجا حکومت کرد ولی پس از پیروزی سامانیان آنها با لشگری به طبرستان حمله کردند که در آن محمد کشته شد و دولت علویان شکست خوردند.
===ناصر کبیر===
حسن بن علی ملقب به [اطروش] و[الناصرللحق] که ناشنوا بود
ناصر با دعوت مردم به قیام در سال ۳۰۱ و شکست [ابوالعباس سعلوک] امیر سامانی بر طبرستان مسلط شد .[احمد بن اسماعیل سامانی] در جواب اماده لشگر کشی به طبرستان بود، در لشگر گاه خود توسط چند تن از غلامان کشته شد.
چندی بعد یکی از فرماندهان ناصر به نام [حسن بن قاسم] بر وی شورید و او را به قلعه ای در [لاریجان] تبعید کرد اما پس از مدتی ناصر کنترل اوضاع را به دست گرفت و حسن بن قاسم را بخشید.
ناصر سرانجام در سال ۳۰۵ هجری درگذشت.
===زوال علویان===
پس از مرگ ناصر فرزندش [ابوالقاسم جعفر] با حسن بن قاسم درگیر بود و او را از حاکمیت آمل برکنار کرد.حسن اما قدرت در طبرستان را پس از مدتی کوتاه در دست گرفت.
در همین زمان فرزند دیگر ناصر [ابوالحسین احمد] در گرگان بود.حسن بن قاسم با این دو برادر گاه در جنگ و گاه در صلح بود.
در آخر ابوالحسین احمد به حکومت رسید و حسن بن قاسم از آنجا گریخت.ابوالحسین در سال ۳۱۱ درگذشت و برادرش جانشین وی شد که او هم یکسال بعد فوت کرد.
بعد از انها میان مردم دو دستگی ایجاد شد که با فرزند کدام امیر بیعت کنند .عده ای با فرزند ابوالقاسم جعفر که کودکی بود و عده ای با فرزند ابوالحسین احمد بیعت کردند.در انتها ابوعلی فرزند ابوالحسین به حکومت طبرستان رسید.سپس حسن بن قاسم دوباره شورید و طبرستان را در دست گرفت و لشگر امیر [نصربن احمد] سامانی را نیز شکست داد.
در انتها داعی توسط [مرداویج] کشته شد و بعد از آن امیران علوی زیادی بر مناطق مسلط می شدند که هیچ کدام در قدرت دوام زیادی نداشت و میتوان دلیل آن را نفوذ [آل زیار] و [آل بویه] در آن مناطق دانست.<ref>تاریخ ایران اسلامی از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان-رسول جعفریان ص۹۷-۱۰۷</ref>
<ref>تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانیان از ظهور اسلام تا پایان سامانیان-عباس قدیانی-ص۲۷۶-۲۹۰</ref>
*{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= جعفریان|نام= رسول|پیوند نویسنده|فصل=روزگار علویان طبرستان|ویراستار=|عنوان=تاریخ ایران اسلامی|ترجمه=|جلد= دوم از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان|سال=۱۳۸۷|ناشر=کانون اندیشه جوان|مکان=تهران|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۲۷۸۸-۳۴-7}}
▲|leader2 = محمد بن زید
{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= قدیانی|نام= عباس|پیوند نویسنده|فصل=ششم|ویراستار=|عنوان=تاریخ فرهنگ و تمدن ایران از ظهور اسلام تا پایان سامانیان|ترجمه=|جلد= ۱|سال= ۱۳۸۴|ناشر= انتشارات فرهنگ مکتوب|مکان= تهران|شابک= ۹۶۴-۹۵۹۶۶-۴-x }}
▲== منابع ==
▲[[رده:علویان|طبرستان]]
|