[[پرونده:Gandhi and Kasturbhai 1902.jpg|چپ|بندانگشتی|280px| گاندی و همسرش [[کاستوربا گاندی|کاستوربا]] (۱۹۰۲)]]
«مهاتما گاندی» در سال ۱۸۶۹ در یک خانواده [[هندو]] در [[گجرات]] هند متولد گردید. گاندی در آغوش مادری فداکار رشد میکرد و از تأثیرات [[جائین گرایی|جائین]] گجرات، رنگ و شکل میگرفت. او از همان سنین کودکی با مرام آسیب نرساندن به موجودات زنده خو گرفت و به [[گیاهخواری]]، [[روزهداری]] برای خودسازی و خالص نمودن خویش و زندگی توأم با گذشت اعضای فرقفِرق و مذاهب مختلف کوشش ورزید. خانواده او از طبقه «وایشا» یا تجار هندی بودند.
در ماه می ۱۸۸۳ در حالیکهدرحالیکه ۱۳ سال داشت با دختری هم سنهمسن خود ازدواج کرد؛ والدینش هر دو آنها را اداره میکردند (همسرش کاستوربا یا کاستوربای نام داشت که وی را «با» صدا میزدند).
در آن زمان در [[لندن]] پایتخت یک کشور امپریالیستی زندگی سختی را میگذراند، چرا که برای مادرش سوگند یاد کرده بود از خوردن گوشت، الکل و لاقیدی جنسی احتراز نمایدکند. اگر چهاگرچه تلاش میکرد آداب و سنن «انگلیسی» را بیاموزد -ــ و مثلاً به کلاس آموزش رقص برود -ــ ولی هرگز خود را به خوردن گوشت راضی نکردنکرد، اما سیر کردن خود با کلم و گیاهان دیگر هم در آن کشور ساده نبود. زن صاحب خانهصاحبخانه او را به یک رستوران [[خامخواری]] راهنمایی کرد.
به [[انجمن خام خوارانخامخواران]] پیوست و حتی به عنوان عضوعضویت کمیتهکمیتۀ آن درآمد و یک مقر محلی نیز برای آن انجمن دایر نمودکرد. بعدها این تجربیات گرانبهایگرانبهای خود را در امر سازماندهی مؤسسات به کار گرفت. برخی از همقطاران گیاهخوارگیاهخوار و خام خوارخامخوار او عضو [[انجمن فلاسفهفلاسفۀ الهیات]] بودند که در سال ۱۸۷۵ تأسیس شده بود و هدف ترویج برادری جهانی را دنبال میکرد و به مطالعهمطالعۀ [[بوداگرایی]] و ادبیات هندو [[برهمنی]] میپرداخت. آنان گاندی را تشویق کردند تا به مطالعهمطالعۀ «[[باگاوادگیتا]]» بپردازد. وقتی به هند بازگشت، در امر وکالت در [[بمبیبمبئی]] موفقیت چندانی نداشت و لذا به شغل پاره وقتپارهوقت تدریس در یک دبیرستان روی آورد. پس از مدتی به راجکوت بازگشت وبهو به عریضهنویسی برای شاکیان مشغول شد؛ ولی مجوز این کار را به او ندادند و مجبور شد کارش را تعطیل نمایدکند.