اکبر کبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸:
}}[[پرونده:Akbar.jpg|بندانگشتی|چپ|اکبر در نوجوانی‌اش، حدود ۱۵۵۷ میلادی]]
[[پرونده:Mogulreich Akbar.png|بندانگشتی|چپ|قلمرو امپراتوری اکبر]]
'''اکبراکْبَرشاه''' یا '''جلالابوالفتح الدینجلال‌الدین محمد اکبر''' (زاده [[۱۵ اکتبر]] [[۱۵۴۲ (میلادی)|۱۵۴۲]] در [[ایالت سند|سند]]؛ درگذشته [[۱۷ اکتبر|۱۷]] یا [[۲۷ اکتبر]] [[۱۶۰۵ (میلادی)|۱۶۰۵]] در [[آگرا]]. سومین پادشاه از سلسله [[گورکانیان]] یا [[امپراتوری مغولی هند]] است که در [[هندوستان]] با نام '''مغول اعظم''' یا '''اکبر کبیر''' نامیده می‌شود، فرزند [[همایون شاه|همایون]] و پدر [[جهانگیر]] بود که بین سال‌های [[۱۵۵۶ (میلادی)|۱۵۵۶]] و [[۱۶۰۵ (میلادی)|۱۶۰۵]] فرمانروایی کرد. او پادشاهی خیرخواه، شجاع و خردمند بود و از وی در کنار [[آشوکا]] یکی از تأثیرگذارترین پادشاهان در [[تاریخ هند]] و بزرگترین پادشاه آن سرزمین یاد کرده‌اند.
 
او را به نام ''اکبر کبیر'' یا ''اکبر اعظم'' می‌شناسند و لقب کامل او عبارت بود از: ''السلطان العظم خاقان المکرم امام عادل سلطان الاسلام کافت الانام امیرالمؤمنین خلیفه المتعالی ابوالفتح جلال الدین محمداکبر صاحب الزمان پادشاه غازی ظل الله''<ref name="اکبر در ویکی‌پدیای انگلیسی">{{یادکرد-ویکی|پیوند = http://en.wikipedia.org/wiki/Akbar_the_Great|عنوان = Akbar the Great|زبان = انگلیسی|بازیابی = ۹ می۲۰۰۸}}</ref>وی به چند آیین اعتقاد داشت و یکی از کارهای مهم وی در زمان خودش حذف جزیه بود که یکی از کارهای مهم آن زمان می‌باشد زیرا در زمان گذشته در بیش تر امپراتوری‌ها از افرادی که از دین و اعتقادات دیگری برخوردار بودند مبلغی با نام جزیه گرفته می‌شد. اکبر کبیر بین ایین‌های هندو و اسلام تفاوتی قایل نمی‌شد؛ و با ازدواج با جودا بای اتحادی محکم میان آمر و آگرا ب وجود آورد. اکبر شاهنشاهی بسیار عادل و نیک خواه بود ولی در زندگیش با مشکلات عظیمی رو به رو شد و با کمک جودا بای ایمان خود را به دست آورد.
 
== زندگی ==
'''کْبَرشاه،''' یا اکبر پادشاه، اکبر، ابوالفتح جلال‌الدین محمد (۵ رجب ۹۴۹–۱۰۱۴ق/۱۵ اکتبر ۱۵۴۲–۱۶۰۵م)، سومین و بزرگ‌ترین فرمانروای تیموری هند (حک ۹۶۳–۱۰۱۴ق/۱۵۵۶–۱۶۰۵م). وی در امرکوت از توابع تهته به دنیا آمد. پدرش [[همایون شاه (حک ۹۳۷–۹۶۳ق در دو مرحله)]] و مادرش حمیده بانو بیگم، زنی ایرانی بود که به گفتهٔ خافی خان نظام‌الملکی (۱/۱۲۷)، نسبش به [[شیخ احمد جام]] می‌رسید.
 
تولد اکبر و دوران کودکی وی مصادف با بحرانهایبحران‌های سیاسی در قلمرو تیموریان، عزل همایون و گریز او نزد صفویان بود. اگرچه همایون به کمک شاه طهماسب صفوی دوباره در دهلی بر تخت نشست، اما قلمرو سابق را نداشت. وی در ۹۶۳ق، اکبر را که تازه در آغاز جوانی بود، به همراه اتابکش بیرم خان به جنگ سکندرخان افغان روانه ساخت. در میانهٔ راه خبر مرگ همایون رسید و بیرم خان با موافقت امرای لشکر همان‌جا اکبر را بر تخت پادشاهی نشاند و تاریخ جلوس او، یعنی ۲۷ ربیع‌الا¸خر ۹۶۳ مبدأ تاریخ الهی قرار گرفت (نظام‌الدین، ۲/۱۲۶؛ تتوی، ۵۶۳–۵۶۵).
 
اکبر شاه وارث دولتی شد که مخالفان بسیار همچون راجه‌های هندو داشت که غالباً برضد تیموریان کار می‌کردند، و نیز امرای لشکر تیموری یا بزرگانی که به سبب مرگ ناگهانی همایون و جوانی اکبر، می‌کوشیدند او را از حکومت دور کنند و خود قدرتی بیابند. بیرم خان که رشتهٔ کارها را در دست داشت، به سرکوب ایشان پرداخت و از جمله مخالفان برجسته، نخست شاه ابوالمعالی را که از امرای همایون بود، دستگیر کرد، ولی اکبر راضی به قتل او نشد (نک: نظام‌الدین، ۲/۱۲۷؛ ابوالفضل، اکبرنامه، ۲/۱۵–۱۶). اقدام بعدی تعقیب سکندر افغان بود که از لشکریان پیشتاز اکبر شکست خورده، و به کوهستان پناه برده بود (نظام‌الدین، همان‌جا؛ ابوالفضل، همان، ۲/۲۰). در همین سال (۹۶۳ق) میرزا سلیمان که از زمان همایون حکومت بدخشان داشت، با استفاده از آشفتگی اوضاع درصدد برآمد تا کابل را تصرف کند؛ ولی بر اثر تدبیر و مقاومت منعم‌خان که از سوی اکبر حکومت آن دیار داشت، کاری از پیش نبرد (بیات، ۲۰۶–۲۰۹؛ ابوالفضل، همان، ۲/۲۲–۲۶).<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/9/3802 دانشنامه بزرگ اسلامی: مدخل اکبرشاه]، منوچهر پزشک</ref>
 
== ادبیات و هنر ==