مه ۶۸: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۳۰:
 
=== سوم مه ===
(جمعه) - بعد از ظهر، ۵۰۰ دانشجوی چپی در حیاط [[دانشگاه سوربن]] تجمع می‌کنند. این عده شامل اعضا UNEF, JCR, FER و افراد جنبش ۲۲ مارس و MAU به همراه رهبرانشان، که عضو شورای انقلاب بودند، می‌شد. هدف تجمع در ظاهر، اعتراض به تعطیلی دانشکده ادبیات نانتری بود اما در واقع در اعتراض به احضار کوهن بندیت و دوستانش بود. آنهاآن‌ها یک گروه انتظامات مسلح به تکه‌های چوب و آهن را تشکیل می‌دهند و شعارشان این است:<blockquote>مُشت، عکس‌العملِ طبیعی، در برابر سیاستِ موجود است.</blockquote>تصمیم مشترک رئیس [[دانشگاه سوربن]]، ژان روشه، و وزیر آموزش عالی، آلن پرفیت، مبنی بر اجازه ورود پلیس به دانشگاه. حدود ۴٫۵ بعد از ظهر، پلیس تجمع کنندگان را محاصره می‌کند. رهبران تجمع تصمیم می‌گیرند به تجمع خاتمه بدهند. پلیس آنهاآن‌ها را در دسته‌های ۲۵ تایی به سمت کامیون‌های قفس‌دار هدایت می‌کند.<blockquote>سکوت مرگباری همه جا را فراگرفته بود… همزمانهم‌زمان با خروج اولین کامیون پلیس از سوربن همراه با سرنشینان ساکت و آرامش، موج جمعیت به حرکت درآمد. ابتدا سر و صداها و فریادهای پراکنده‌ای بلند شد و آنگاه سرود ریتمیک اتوبوس زندان خوانده شد و حرکت برق آسایی آغاز شد؛ «مرگ بر سرکوبگر!»، اولین سنگ پرتاب شد…</blockquote>صدها تن مجروح و ۵۹۶ نفر بازداشت شدند. در پایان هفته چهار نفر به دو ماه حبس محکوم شدند. دانشجویان خواستار آزادی دوستانشان بودند و رئیس سوربن، روشه، دانشگاه را تا اطلاع ثانوی تعطیل اعلام کرد. در اعتراض به آن UNEF، صدو شصت هزار دانشجوی دانشگاه‌های پاریس را برای تظاهراتی در روز دوشنبه (۶ مه) فراخواند.
 
در این روز، پاریس «پایتخت صلح جهان» به عنوان محل برگزاری مذاکرات صلح ویتنام انتخاب و معرفی شد.
خط ۴۱:
برای اولین بار پس از خاتمه جنگ الجزایر، چند تن از اساتید نیز با دانشجویان به راهپیمایی پرداختند. دانش آموزان نیز به رهبری CAL در آن شرکت داشتند.
 
تا ساعت ۳ بعد از ظهر اوضاع آرام بود. اما وقتی دانشجویان خواستند به سمت سوربن بروند، خودروهای پلیس راه آنهاآن‌ها را سد کردند و آنهاآن‌ها را عقب راندند. این سرآغاز ۱۲ ساعت درگیری مداوم و زد و خورد بود.<blockquote>شواهد زیادی… نشان می‌دهد خیلی از افرادی که در این درگیری‌ها شرکت داشتند کسانی بودند که از جنبش، حرف و خواسته دانشجویان اطلاع چندانی نداشتند بلکه بیشتر به خاطر رفتار خشونت بار پلیس و عمل وحشیانه آنهاآن‌ها به جنبش پیوسته بودند.<ref>انقلاب ۱۹۶۸ فرانسه، ص۹۵</ref></blockquote><blockquote>خواسته‌های دانشجویان هیچ نشانی از اتوپیا([[آرمانشهر]]) نداشت و لذا به هیچ وجه سرپیچی از نظام اجتماعی نبود. رهبران دانشجویان برای مصالحه و پایان درگیری‌ها سه شرط را اعلام کردند. بیرون رفتن پلیس از کرتیه لاتین (محله اصلی خوابگاه دانشجویان)، آزادی سریع و بی قیدبی‌قید و شرط دانشجویان دستگیرشده و بازگشایی دانشگاه.<ref>انقلاب ۱۹۶۸ فرانسه، ص ۱۰۰</ref></blockquote>
 
=== هفتم مه ===
خط ۵۲:
 
=== نهم مه ===
(پنجشنبه)<blockquote>به احتمال زیاد آخرین فرصتی بود که وزیر آموزش عالی برای مصالحه و خارج نشدن کنترل از دست امور دولت داشت.<ref>انقلاب ۱۹۶۸ فرانسه، ص ۱۰۳</ref></blockquote>نزدیک ظهر، رئیس روشه و روسایرؤسای دانشکده‌ها تصمیم خود را مبنی بر بازگشایی دانشگاه و از سر گیری امور معمولی را اعلام می‌کنند. UNEF بلافاصله جواب می‌دهد تا آزادی دانشجویان در بند و عقب‌نشینی پلیس، به اعتصاب ادامه می‌دهد. اتحادیه اساتید نیز تصمیم به ادامه اعتصاب گرفت. بعد از ظهر در سوربن همچنان بسته و پلیس مستقر ماند. وزیر اقدام روسایرؤسای دانشکده‌ها را ناکام گذاشت.<blockquote>جنبش به سمت رادیکال شدن پیش می‌رفت… شب، تشکل JCR که حامی کوهن بندیت بودند، برگزاری تجمعی را اعلام کردند. شاید از ابتدای بحران این اولین دفعه‌ای بود که افراطیون دست خود را رو کرده بودند. انقلاب به تدریج از خواسته‌های صنفی به سوی چالش‌های سیاسی سوق پیدا می‌کرد.<ref>انقلاب ۱۹۶۸ فرانسه، ص ۱۰۴</ref></blockquote><blockquote>بازگشایی دانشگاه از نظر افراطیون انقلابی، تاکتیکی بیش نبود. استراتژی اصلی، همان‌طور که ارنست مندل گفته بود، تلاش در پیوند بین جنبش دانشجویی به جنبش کارگری بود تا بدین وسیله انقلاب سوسیالیستی در معنی واقعی آن اتفاق بیفتد.<ref name="انقلاب ۱۹۶۸ فرانسه، ص ۱۰۵" /></blockquote>صبح ملاقاتی بین رهبران UNEF و رهبران اتحادیه‌های کارگری فرانسه، جرج سگوی از اتحادیه حزب کمونیست(CGT)و اوژن دسکمپ از اتحادیه سوسیالیست ها(CFDT) انجام شد.
 
=== دهم مه ===
خط ۷۱:
(دوشنبه) - تظاهرات انبوهی با شرکت بیش از هشتصد هزار نفر برپا شد و اتحاد بین دانشجویان و کارگران شکل گرفت.
 
کوهن بندیت برای ادامه نهضت، خواستار تشکیل کمیته‌های اجرایی در تمام نواحی شهر شد. JCR بازوی اصلی جنبش بود و نشریه‌اش به نام سرویس اُردو، تظاهرات را خط دهی می‌کرد. آنهاآن‌ها دانشجویان و کارگران را در فضای باز پای برج ایفل جمع کردند و سپس شعار «همه به سوی سوربن» سر داده شد.
 
پمپیدو به قولش وفا کرده بود. دانشجویان زندانی آزاد شدند، پلیس از کرتیه لاتین بیرون رفت و درب‌های سوربن باز شد. دانشجویان به داخل دانشگاه رفتند و کنترل امور را به دست گرفتند. این کنترل تا ۱۶ ژوئن ادامه یافت.
خط ۸۲:
CGT سعی کرد با بی اعتنایی به جنبش دانشجویی و پنهان ساختن آن در پشت مطالبات اقتصادی کارگران، اعتصاب را به مسیر خاصی هدایت کند و آن را محدود سازد. «اعضای این اتحادیه از کیک پخته شده سرمایه داری سهم بیشتری می‌خواستند و برخلاف نظر دانشجویان به هیچ عنوان دنبال فروپاشی نظام سرمایه داری نبودند.»<ref>انقلاب ۱۹۶۸ فرانسه، ص ۱۹۸</ref>
 
درمقابل CFDT با هم نوایی با شعارهای دانشجویی سعی کرد خود را به آنهاآن‌ها نزدیک کند. آنهاآن‌ها در بیانیه‌ای اعلام کردند: «تلاش دانشجویان برای دموکراتیزه کردن دانشگاه، همان ماهیت دموکراتیزه کردن کارخانجات را از سوی کارگران دارد.» به‌طور خلاصه می‌توان گفت که هدف و جهت گیری CGT دستمزدها و حقوق صنفی بود، حال آنکه CFDT به دنبال اصلاحات مبنایی نظیر مشارکت کارگران در تصمیم‌گیری‌های کلان و مشارکت در مدیریت کارخانه بود.
 
=== شانزدهم مه ===
خط ۱۱۴:
(دوشنبه) - موافقت نامه گرنل دربارهٔ سطح دستمزدها، هفته‌های کاری، سن بازنشستگی و … به امضای طرفین مذاکره رسید. این بزرگترین موفقیت و منفعت به دست آمده پس از بیست سال برای کارگران بود.
 
کارگران در یک عمل غیرمنتظره موافقت نامه را پاره کردند و به رهبرانشان تاختند؛ و آنهاآن‌ها را به تبانی با دولت و کارفرمایان متهم می‌کردند.
 
[[پیر فرانس مندز]] به عنوان یکی از رهبران PSU(حزب سوسیالیست‌های جدا)، تنها حزبی با دانشجویان همراه شده بود، تبدیل به مرد شماره یک انقلاب شد.