کمالالدین بهزاد: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Kamranazad (بحث | مشارکتها) ←وارثان کلک بهزاد: ویرایش و تصحیح (جزئی) |
بهزاد همچنان در هرات باقی ماند و به نوشتهٔ بابُر تحت حمایت محمد شیبانی قرار گرفت. |
||
خط ۳۵:
'''کمالالدّینْ بهزادِ هِرَوی''' (حدود ۸۶۰ [[هجری قمری|ه.ق]] / ۱۴۵۵ میلادی در [[هرات]] – ۹۴۲ ه.ق / ۱۵۴۵ میلادی در [[تبریز]]) نامدار به '''استاد کمالالدین بهزاد'''، '''استاد بهزاد''' و '''استاد نقاش'''، نقاش [[مردمان ایرانی|ایرانی]] سدههای نهم و دهم هجری بود. وی در دربار پادشاهان [[تیموریان|تیموری]] و [[صفویه|صفوی]] صاحب منصب بود و بابت نوآفرینی در [[نقاشی]] و [[خوشنویسی ایرانی|خوشنویسی]] شناخته شدهاست.
سال تولد بهزاد را در فاصلهٔ ۸۵۵ تا ۸۶۵ ه.ق تخمین زدهاند. بهزاد در آغاز بهعنوان شاگرد و زیردست [[میرک نقاش|روحالله میرک نقیزاده]] مشغول به کار بود. او بهسرعت معروف شد و با حمایتهای [[علیشیر نوایی]]، فرصتهای هنری بزرگی را بهدست آورد چنانکه به خدمت [[سلطان حسین بایقرا]]، از سلاطین سلسلهٔ [[تیموریان]] درآمد. شرح زندگی بهزاد پس از مرگ سلطان حسین بایقرا بهدرستی معلوم نیست. آنچه از شواهد بر میآید آن است که بعد از برافتادن تیموریان، بهزاد همچنان در هرات باقی ماند و به نوشتهٔ [[بابر|بابُر]]
اعتبار بهزاد در درجهٔ نخست، نتیجهٔ آرمانگرایی او در آثارش، و سپس شخصیت فردی و همکاری مستمرش با حاکمان بزرگ روزگار خویش بود. بااینحال، برخی معتقدند که شخصیت بهزاد به بزرگی شهرتش نبوده و رابطهٔ او با علیشیر و [[جامی]] سبب افزودن ناروای شهرت او شدهاست. از سوی دیگر، بابر و حیدر میرزا جایگاه والای بهزاد در میان همروزگارانش را تأیید کردهاند. ویژگیهای دقت در الگو، [[خوشنویسی ایرانی|خوشنویسی]] و طراحی، میراث مهم سبک بهزاد است. توجه بهزاد به دنیای واقعی پیرامونش او را از نگارگران پیش از خود متمایز میکند. ترکیببندیهای بهزاد در روزگار خود او نیز از سوی دیگران تقلید شد. بهزاد در رنگشناسیِ [[نگارگری ایرانی]] تحول ایجاد کرد. در آثار او رنگ و فرم جداییپذیر نیستند. در کنار اینها، بهزاد پیام معنوی داستانها را در اثر توصیف رویدادهای عادی از بین نمیبرد و در تلفیق ایندو میکوشد. نگرش انسانگرایانهٔ او با چگونگی بهرهگیری از رنگ، خط و ساختار آثارش در هماهنگی کامل هستند، انسانگراییای که در تاریخ نقاشی ایران سابقه ندارد. او افزون بر تربیت شاگردان برجسته، با دید و سبک خویش بر دربار صفوی در تبریز اثری شگرف گذاشت. با وجود نوآوریهای بهزاد در فرم، او نهتنها هیچگاه از جریان اصیل و سنتی نقاشی ایران خارج نشد، بلکه دید درستی را که میراثی یگانه بود نگاه داشت که همان قرارگیری رنگهای تخت در کنار یکدیگر است به شکلی بسیار پیشرفتهتر از آنچه در [[میناکاری]] ایرانی و [[ویترا]]ی در غرب انجام شدهبود.
|