کریستف کلمب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 23073239 توسط 5.218.169.165 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۱۶۳:
سرانجام در غروب سوم اوت ۱۴۹۲ سه کشتی سانتاماریا، نینیا و پینتا همراه با نود نفر خدمه به فرماندهی کلمب از بندر [[پالوس]] به راه افتادند و پس از توقفی کوتاه در [[جزایر قناری]] (آفریقا) رهسپار دل اقیانوس شدند.
 
در آغاز اوضاع خوب بود و ملوانان کاملاً از کلمب فرمان می‌بردند ولی پس از چند روز که ساحل در زیر خط افق ناپدید شد، بتدریجبه‌تدریج دچار ترس و وحشت شدند. تا آن زمان تمام کشتی‌هایی که در اقیانوس اطلس سفر می‌کردند یکی از دو مسیر شمالی یا جنوبی را در پیش می‌گرفتند و همواره کرانه‌های اروپا یا آفریقا در نزدیکی آنهاآن‌ها بود. اما اکنون آنهاآن‌ها درحال رفتن به بخش‌های ناشناخته مرکزی بودند؛ جایی که به عقیدهٔ عوام پر از هیولاهای هولناک بود و طوفان‌های شدید راه کشتی‌ها را می‌بست. کلمب از نارضایتی زیردستانش آگاه بود. گفته‌اند وی یک دفتر رخدادنگاری روزانه جعلی ترتیب داده بود که فواصل را کوتاهتر از مقدار واقعیشان در آن ثبت می‌کرد تا افراد نفهمند که چه مقدار پیش رفته‌اند و از هراسشان کاسته شود. این داستان به احتمال زیاد واقعیت ندارد. با حضور ناخداهای دیگر و افسران و سکان‌داران با تجربه در ناوگان، کلمب هرگز نمی‌توانست با چنین ترفندی آنهاآن‌ها را بفریبد.
 
مسافرت پنج هفته به طول انجامید. در این مدت ملوانان وحشتزده بارها بر فرمانده خود شوریدند و حتی خواستند او را سربه نیست کنند و کشتی‌ها را به اسپانیا بازگردانند. اما هر بار کلمب با وعده یا تهدید آرامش را برقرار می‌ساخت.
خط ۱۸۳:
رفتار بومیان آمریکایی با تازه‌واردان دوستانه و آشتی‌جویانه بود. کلمب در نامه‌ای به فردیناند و ایزابلا دربارهٔ ساکنان جزیره می‌نویسد:
 
: «اگر اعلیحضرتین دستور فرمایند، می‌توانم تمام آنهاآن‌ها را به کاستیل گسیل دارم یا در همین جزیره به اسارت گیرم. پنجاه مرد کافیست تا کل این مردم را تحت انقیاد درآورید و به انجام دادن هر کاری وادار سازید.»
 
او ادامه می‌دهد:
خط ۱۹۲:
کلمب در این سفر اول کرانه‌های شمال شرقی [[کوبا]] و [[هیسپانیولا]] (جزیرهٔ [[هائیتی]] امروزی) را نیز کاوش کرد. اما در شب میلاد مسیح به هنگام گشت‌زنی، [[سانتاماریا]]، کشتی اصلی فرماندهی در کرانه [[هیسپانیولا]] به گل نشست و ناگزیر به حال خود رها شد. به این ترتیب ناوگان کلمب به یک کشتی محدود گردید. (کشتی پینتا کمی بعد از کشف کوبا شورش کرده و گریخته بود) کلمب که از مدتی قبل در حال برنامه‌ریزی برای بازگشت به اروپا بود دیگر برای بردن تمام افرادش جای کافی نداشت. از این رو پس از کسب اجازه از [[گواکاناگاری]] رئیس بزرگ بومیان، قرارگاهی در هیسپانیولا برپا کرد و سی وپنج نفر از ملوانان داوطلب را آنجا گذاشت که تا زمان بازگشت دوبارهٔ کلمب به کشاورزی بپردازند.
 
در ۴ ژانویه ۱۴۹۳ مسافران [[کشتی نینیا]] راه میهن خود را در پیش گرفتند و پس از تحمل مشقات بسیار و دست و پنجه نرم کردن با بادهای ناشناخته و توفان‌های سخت اقیانوس به اروپا رسیدند. اما کلمب برخلاف میلش نتوانست مستقیماً در کاستیل پیاده شود و چند ماهی را نزد پرتغالی‌ها (دشمن دیرین اسپانیا) در بازداشت به سر برد. در این مدت کوتاه اخبار اکتشافات او در سراسر اروپا پیچید بطوری کهبه‌طوری‌که وقتی در ۱۵ مارس بالاخره کلمب در میان استقبال پرشور مردم به اسپانیا وارد شد سفرنامه‌اش به چاپ سوم رسیده بود. او بلافاصله با طلاهای غنیمتی و چند بومی اسیر به دربار رفت و [[فردیناند]] و [[ایزابلا]] به گرمی پذیرای او شدند. در این مجلس علاوه بر طلا، کلمب چهار تحفهٔ تا آن زمان ناشناختهٔ دیگر از «[[دنیای نو]]» را تقدیم شاه و ملکه کرد؛ گیاه [[تنباکو]]، میوهٔ
[[آناناس]]، [[بوقلمون]] و وسیلهٔ محبوب ملوانان یعنی [[ننو]].
 
خط ۲۱۹:
چگونگی رفتار با بومیان آمریکا یکی از موارد اختلاف نظر میان کلمب و هیئت حاکمهٔ اسپانیا بود. ایزابلا و فردیناند این قوم را اعضای آیندهٔ [[جامعه مسیحیت|جامعهٔ مسیحیت]] می‌دانستند و خواستار برقراری روابط دوستانه با آنان بودند؛ در حالیکه به عقیدهٔ کلمب برای بهره‌برداری از منابع سرزمین‌های تازه لازم بود بومیان به بردگی گرفته شوند.{{مدرک}}
 
هنگامی که کلمب آمریکا را کشف کرد، در آنجا بالغ بر ۳۰ میلیون [[سرخ‌پوست]] زندگی می‌کرد.{{مدرک}} در حالی که امروزه و بعد از گذشت چندین قرن تنها یک جمعیت ۲ میلیونی از آنهاآن‌ها وجود دارد. همین مطلب می‌تواند بیانگر بسیاری از واقعیت‌ها باشد. ژاک اتالی{{به انگلیسی|Jacques Attali}}، نویسنده یهودی فرانسوی در این مورد می‌گوید: «بومیان آرام و بی‌آزار جزیره، برای استقبال از آنهاآن‌ها آمدند، اما کلمب آنهاآن‌ها را به عنوان انسان به حضور نپذیرفت.»<ref>*{{یادکرد
|کتاب= Jacques Attali
|نویسنده =
خط ۲۳۲:
کلمب از همان آغاز، یافتن طلا را اصلی‌ترین هدف سفر خود قرار داده بود و برای رسیدن به مطلوبش از اِعمال روش‌های افراطی و غیرانسانی هم ابایی نداشت. در یکی از مناطق هائیتی (هیسپانیولا) او تمام بومیان بالای چهارده سال را مجبور کرد که هر یک مقدار مشخصی طلا برای او پیدا کنند؛ مجازات کسانی که در موعد مقرر سهم خود را تحویل نمی‌دادند قطع دست بود.
 
إلی بارناوی {{به انگلیسی|Eli Barnavi}} می‌نویسد: «فاتحان اسپانیایی به سیاست‌های [[برده داری]] و چپاول اموال [[بومی|بومیان]] ادامه دادند و آنان بیش از هر چیز دیگری به دنبال طلا می‌گشتند. آنهاآن‌ها برای مطیع کردن بومیان به زور و خشونت متوسل می‌شدند؛ و این، اولین حرکت استعماری بزرگی بود که برای قدرتمند نمودن یهودیان و تصاحب ثروت‌های یک سرزمین انجام شد.»<ref>*{{یادکرد
|کتاب=Ahistorical Atlas of the Jewish people:From the Time of the Patriarchs to the present
|نویسنده =Eli Barnavi
خط ۲۴۱:
|شابک=P.۱۵۰}}</ref>
 
او در هائیتی نوعی [[نظام تولیتی]] برقرار کرده بود که به موجب آن در ازای مسیحی کردن اهالی بومی، حق استفاده از نیروی کار آنان منحصرأ در اختیار اسپانیایی‌ها قرار می‌گرفت. به این ترتیب برده سازیبرده‌سازی و برده داری صورت قانونی یافت. در مناطق زیر سلطهٔ اسپانیا بومیان بسیاری بر اثر کار شدید، بیماری و سؤتغذیه مردند. سیاست‌های اقتصادی کلمب و جانشینانش آنچنان زیانبار بود که باعث شد جمعیت بومیان تاینو جزیرهٔ هائیتی ازهشت میلیون نفر در ۱۴۹۳ به تنها ۲۰۰ نفر در ۱۵۴۲ میلادی کاهش یابد.
 
[[ساموئل الیوت موریسون]] در کتاب خود ''کریستف کلمب دریانورد'' نوشته‌است که ورود اروپایی‌ها به قاره آمریکا آغاز کشتار بومیان این سرزمین است.<ref>[[حمید مولانا|مولانا ح]]. آمریکاشناسی. تهران. امیرکبیر. ۱۳۹۰. ص ۱۲۴</ref>