رباب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مرتب سازی، اصلاح جعبه اطلاعات و افزودن تصویر
مرتب سازی
خط ۲۲:
 
== اجزاء تشکیل دهنده ==
[[پرونده:Robab.jpg|x330px|بندانگشتی|رباب ساخته استاد [[حسین قلمی]]]]
تنهٔ این ساز از چوب توت بی دانه ساخته می‌شود که داخل آن تهی بوده و پوست روی آن از پوست بزغاله کشیده می‌شود، تارهایش در قدیم «زه» یا روده بود که استاد محمدعمر تغییراتی اصلاحی در پرده‌ها و تارهای رباب ایجاد کرد و تار نایلون به کار برد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=دفتر منطقه‌ای خبرگزاری فارس|نشانی=http://af.farsnews.com/culture/news/13931202000344|عنوان=استاد «محمد عمر» اسطوره رباب‌نوازی افغانستان|بازبینی=2017-09-22}}</ref>
 
سطر ۴۱ ⟵ ۴۲:
* تارهای اصلی ۱ و۲ و ۳ روده‌ای نازک، ۴ روده‌ای ضخیم
* تارهای فولادی (فولاد)<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=همشهری آنلاین|نشانی=http://www.hamshahrionline.ir/details/135441|عنوان=آشنایی با ساز رباب|بازبینی=2017-09-21}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=شرکت تحقیقاتی و بازرگانی صوت آذین|نشانی=http://farabisoft.com/Pages/FarabiSchool/InstrumentsDetails.aspx?lang=fa&PID=1&SID=7|عنوان=جزئیات ساز|بازبینی=2017-09-21}}</ref>
 
[[پرونده:Robab-rabab.jpg|بندانگشتی|رباب ساخت افغانستان مربوط به قرن ۱۹|400x400پیکسل]]
 
== ریشه‌شناسی واژه رباب ==
واژه رباب عربی است و ''معاهده'' (اقرب الموارد)(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة)، ''ابر سفید'' (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از شرفنامهٔ منیری) (از منتخب اللغات) (غیاث اللغات) (از متن اللغة) و زن قشنگ و زیبا، نام زنی. (منتهی الارب). نام یک معشوقهٔ عرب بوده. (فرهنگ نظام). نام زنی به حسن مشهور. (انجمن آرا). نام زنی است جمیله معشوقهٔ دعد. (آنندراج) (غیاث اللغات) (از منتخب اللغات). نام زنی به حسن مشهور در عرب. (فرهنگ رشیدی) معنی می‌دهد.<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی=|نویسنده=|نام=|کد زبان=en|تاریخ=|وبگاه=معجم المعانی الجامع|نشانی=https://www.almaany.com/ar/dict/ar-ar/رباب/|عنوان=تعریف و معنی رباب بالعربی فی معجم المعانی الجامع، المعجم الوسیط، اللغة العربیة المعاصر - معجم عربی عربی - صفحة 1|بازبینی=2017-09-21}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=en-GB|تاریخ=|وبگاه=Oxford Dictionaries|نشانی=https://ur.oxforddictionaries.com/translate/urdu-english/رباب|عنوان=رباب|بازبینی=2017-09-21}}</ref> [[رباب بنت امرء القیس|«رباب» دختر امرء القیس]]، همسر [[حسین بن علی]]، مادر [[علی‌اصغر|علی «اصغر»]] (عبدالله) و [[سکینه بنت حسین|سکینه]] بود. زبان شناسان و فرهنگ نویسان زبان ''انگلیسی'' به فارسی - قرن ۱۸ میلادی مانند [[جان ریچاردسون (خاورشناس)|جان ریچاردسون]] واژه رباب را با تلفظ‌های گوناگون ''رُباب'' (Rubab) و '' ِرباب '' (Rebab) و ''رَباب'' (Rabab) به زبان انگلیسی برگردان کرد.<ref>John Richardson:[https://books.google.de/books?id=4lVIAQAAMAAJ&pg=PA463&dq=A+Dictionary,+Persian,+Arabic,+and+English+Rabab&hl=de&sa=X&ved=0ahUKEwi6mYnvgvDNAhXJuhQKHVoIAn8Q6AEIJzAA#v=onepage&q=A%20Dictionary,%20Persian,%20Arabic,%20and%20English%20Rabab&f=false A Dictionary, Persian, Arabic, and English] Oxford, Clarendon Press, 1777, P.463</ref>
سطر ۵۱ ⟵ ۴۹:
یوهان آوگوست فویلرس ([http://www.iranicaonline.org/articles/vullers-j-a Johann August Vullers]) زبان‌شناس و فرهنگ نویس آلمانی زادهٔ شهر بن آلمان، در فرهنگ فارسی به لاتین رباب را معرب واژه پارسی رواوه دانسته که در آن آوه یا آواز حزین نهفته‌است.<ref name=":1">Johann August Vullers, [https://books.google.de/books?id=9m58-v5DW4sC&pg=PA486&dq=Persarum+instrumenti+musici&hl=de&sa=X&ved=0ahUKEwjlvunJ05jNAhViM5oKHemEBuEQ6AEIPDAD#v=onepage&q=Pandura&f=false Lexicon persico-latinum etymologicum], Bonn, 1864, Pgs 20,63</ref> یوهان آوگوست فویلرس در فرهنگ یاد شده در برگ ۵۰۰ خود نام قدیمی رباب چار تاره را این‌گونه ''شیشک''و به کردی کرمانسی ''شیشاآنگ'' نگارش نموده‌است.<ref name=":1" />
 
در متون گذشته و فرهنگ‌های پارسی اسدی توسی تا برهان قاطع برای اشاره به رباب Cithar, Setar, و به رباب چار تار ''شاشک'', ''شارشک'', ''شوشک'' و بالاخره ''شاشنگ'' آمده‌است. در زبان فارسی ساز ضربتی-زهی و زخمه‌ای رُباب (Robab, Rubab) و سازواره آرشه‌ای یا کمانی رِباب (Rebec, Rebab)از نگاه مرفولوژی زبانی واژه‌های هم نویس (Homograph) اند که رونویس یکسان ولی از دیدگاه آواشناسی هم آواز نیستند. هر دو واژه‌ها با احتمال قوی پارسی نیستند و امکان دارد معرب باشند؛ و این هر دو واژه در زبان فارسی از زبان عربی وام گرفته شده باشد. هردو ساز موسیقی باهم شباهت نزدیک دارند که رباب سازی است که با انگشت و مضراب "زده" یا نواخته می‌شود؛ و رباب که به آن مردمان با زبان‌های غیرعربی یعنی هندو ایرانی '''غیچک''' (Ghichak) و در زبان هندو ژرمنی آلمانی "گیگی" (Geige) که با کمان "سایده", "شقیده" یا نواخته می‌شود. به زبان‌های هندو اروپایی به رباب عربی Rebec گفته می‌شود. [[پرونده:Robab.jpg|300x300px|بندانگشتی|رباب ساخته استاد [[حسین قلمی]]]]
 
در حالی که رِباب Robab دو پیکری، دوکاسه‌ای و دو بدنی (Corpus) و مانند [[سی‌تار]] دارای ۱۸ تا ۲۱ [[تار]] دارد که سه تا چار تار برای ملودی (تارهای اصلی) و ۱۷ و ۱۸ تار برای تشدید ارتعاش (Resonance), ضربات منظم و موزون همین تارهای مهتر باریک اند. کاسه‌های رباب به هم نزدیک اند؛ ولی کاسه‌های سیتار یا سوبهار از هم جدا شده و فاصله گرفته‌اند یا بزرگی کاسه دوم کمتر شده و حتی از بین رفته و حتی تغیر جایگاه و سمت داده‌است. در سی تارها کاسهٔ کوچک دومی که در بخش پایانی سر و دستهٔ پنجه قرار داشته، حذف شده‌است. در ساز [[سوبهار]] کاسه درعقب سر ساز قرار دارد. [[غیچک]] به عنوان «ربیک» یک کاسه‌ای است و تارهای باریک ضربتی تشدید ارتعاشی ندارد. بربط، عود سرود و رباب کوچک، تمام سازواره‌های با پسوند تار در جمله [[سازهای زهی زخمه‌ای]] می‌باشند.
سطر ۵۹ ⟵ ۵۷:
 
== در ادبیات ==
[[پرونده:Robab-rabab.jpg|بندانگشتی|رباب ساخت افغانستان مربوط به قرن ۱۹|400x400پیکسل]]
سازهای موسیقی هند و ایرانی و تورانی (خراسان) همگی با هم از نظر فرهنگی هم خانواده‌اند؛ و این سه حلقهٔ فرهنگی از اسطوره و دانش جدایی ناپذیراند. واژهٔ رباب در شاهنامه [[فردوسی]] بارها بکار برده شده‌است و نشاندهندهٔ قدمت یکهزار و یکصد سالهٔ این ساز است:
{{شعر}}{{ب|در آن خانه سیصد پرستنده بود|همه با رباب و نبید و سرود}}