مرتضی کیوان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏پیوند به بیرون: جعبه پیوند به پروژه‌های خواهر
کمی تمیزکاری
خط ۳۷:
}}
 
'''مرتضی کیوان''' (۱۳۰۰ خورشیدی [[اصفهان]] − ۲۷ مهر ۱۳۳۳ [[تهران]]) [[شاعر]]، [[منتقد هنری]]، [[روزنامه‌نگار]] و فعال سیاسی عضو [[حزب توده ایران]] بود. مرتضی کیوان در روزهای پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]]، درحالیدر حالی که سه تن از نظامیان فراری [[سازمان نظامی حزب توده ایران|سازمان نظامی حزب توده]] را در خانه خود پنهان کرده‌بود، دستگیر<ref>[http://www.bbc.com/persian/arts/2015/11/151107_l51_pouri_soltani_obit پوری سلطانی، پیشگام کتابداری نوین ایران درگذشت]، ''بی‌بی‌سی فارسی''</ref> و به جرم «خیانت»، در ۲۷ مهر ۱۳۳۳، در [[باغ‌موزه قصر|زندان قصر]] تیرباران شد.
 
== زندگی ==
خط ۵۴:
در ۲۷ خرداد سال ۱۳۳۳ و در سن ۳۳ سالگی با [[پوران سلطانی]] که زاده [[همدان]] است ازدواج کرد.
== از نگاه دیگران ==
[[هوشنگ ابتهاج]] در وصف او سروده:<ref name="bbc.co.uk">[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2014/10/141022_l51_morteza_keyvan_anniversary یادی از مرتضی کیوان، چهره محبوب روشنفکران چپ]، بی‌بی‌سی فارسی</ref> «من در تمام این شب یلدا/ دست امید خسته خود را/ در دست‌های روشن او می‌گذاشتم/کیوان ستاره بود/ با نور زندگی کرد/ با نور درگذشت.»
 
به گفته دختر [[سیاوش کسرائی]]، پدرش علاقه زیادی به مرتضی کیوان داشت و هرگاه اسم مرتضی کیوان که می‌آمد، اشک در چشم پدرش (سیاوش کسرایی) جمع می‌شد.<ref name="bbc.co.uk" /> [[شاهرخ مسکوب]] می‌گوید در زندان دو چیز او را زنده نگه داشت، یکی مادرش و دیگری یاد دوستش مرتضی کیوان، که در مهرماه همان سال تیر بارانتیرباران شده بود.<ref>شاهرخ مسکوب. روزها در راه، پاریس، انتشارات خاوران، ۱۳۷۹</ref><ref>[http://news.gooya.com/culture/archives/022781.php در کوی دوست، بهرام میناوند، خبرنامه اینترنتی گویا، پنجشنبه ٨ بهمن ١٣٨٣ ]</ref>
من در تمام این شب یلدا/ دست امید خسته خود را/ در دست‌های روشن او می‌گذاشتم/{{سخ}}کیوان ستاره بود/ با نور زندگی کرد/ با نور درگذشت.
 
به گفته دختر [[سیاوش کسرائی]]، پدرش علاقه زیادی به مرتضی کیوان داشت و هرگاه اسم مرتضی کیوان که می‌آمد، اشک در چشم پدرش (سیاوش کسرایی) جمع می‌شد.<ref name="bbc.co.uk" />
 
[[شاهرخ مسکوب]] می‌گوید در زندان دو چیز او را زنده نگه داشت، یکی مادرش و دیگری یاد دوستش مرتضی کیوان، که در مهرماه همان سال تیر باران شده بود.<ref>شاهرخ مسکوب. روزها در راه، پاریس، انتشارات خاوران، ۱۳۷۹</ref><ref>[http://news.gooya.com/culture/archives/022781.php در کوی دوست، بهرام میناوند، خبرنامه اینترنتی گویا، پنجشنبه ٨ بهمن ١٣٨٣ ]</ref>
== نگارخانه ==
<gallery mode="nolines">
[[پرونده:Nameh_keyvan_1.jpg|thumb|150px|راست|واپسین نامه مرتضی‌کیوان بخش نخست]][[پرونده:Nameh_keyvan_2.jpg|thumb|150px|وسط|واپسین نامه مرتضی‌کیوان بخش دوم]]
پرونده:Nameh keyvan 1.jpg|واپسین نامه مرتضی‌ کیوان بخش نخست
 
پرونده:Nameh keyvan 2.jpg|واپسین نامه مرتضی‌ کیوان بخش دوم
== منابع ==
</gallery>
منابع داده‌های جدول از: کتاب مرتضی کیوان، به کوشش شاهرخ مسکوب، تهران: نشر کتاب نادر، چاپ دوم، ۱۳۸۲.
[http://www.rahetudeh.com/rahetude/Sarmaghaleh-vasat/HTML/2008/okt/keyvan.html]
 
== پانویس ==
{{پانویس}}منابع داده‌های جدول از: کتاب مرتضی کیوان، به کوشش شاهرخ مسکوب، تهران: نشر کتاب نادر، چاپ دوم، ۱۳۸۲.
{{پانویس}}
 
== پیوند به بیرون ==