'''تمیستیوس''' ( به [[زبان یونانی باستان|یونانی]]: Θεμίστιος . زاده 317۳۱۷ میلادی در [[پفلاگونیا]] ، درگذشته 390۳۹۰ میلادی در [[قسطنطنیه]] ) دولتمرد، خطیب و فیلسوف مشایی یونانی و شارح برجسته آثار [[ارسطو]] بود.
== زندگی ==
وی به سال 317۳۱۷ در سرزمین اجدادیش، [[پفلاگونیا]] در [[آسیای صغیر]]، به دنیا آمد. پدرش، ائوگنیوس، معلم فلسفه بود و بیشتر به آرای [[ارسطو]] میپرداخت، هرچند که با آرای [[فیثاغورس]] ، [[افلاطون]] ، [[زنون اهل کیتیوم]] و [[اپیکور]] نیز آشنایی داشت. تمیستیوس در جلسات درس پدرش در شهر قسطنطنیه حاضر میشد.
=== تحصیلات ===
خود او در ۳۴۵ میلادی تدریس فلسفه را آغاز کرد و تا ۳۵۵ میلادی ریاست مدرسه ای را به عهده داشت. وی در تدریس دارای بیانی بلیغ بود و طالبان زیادی از راههایراههای دور به قسطنطنیه میآمدند تا محضر درس او را در یابند. در ۳۵۵ میلادی رسماً به سمت استاد فلسفه بر گزیدهبرگزیده شد.
=== مناصب ===
در همان سال از جانب امپراتور [[کنستانتیوس دوم]] به عضویت مجلس سنای قسطنطنیه و سپس به خدمت امپراتور در آمددرآمد و از سوی سنا چندین بار موظف به ابلاغ خطابه هایخطابههای تبریک و سپاس به حضور امپراتوران شد. گفته میشود در این سِمَت سفرهای رسمی متعددی و از جمله در ۳۵۷ میلادی به رم داشت. امپراتور [[والنس]] او را به عنوان مربی فرزند خود بر گماشتبرگماشت و امپراتور [[تئودئوس یکم|تئودوسیوس اول]] تربیت پسرش، آرکادیوس، را به او سپرد. این امپراتوران هر چند مسیحی بودند، از مشاورت وی که بر آیین پیشینیان باقی بود، بهره میبردند. تمیستیوس با امپراتور [[ژولیان|یولیان]] ، معروف به یولیان مرتد ،مرتد، پیوندی نزدیک داشت. یولیان که پیرو مذهب مسیحی [[آریوس]] ([[آریانیسم]]) بود در صدد بر آمدبرآمد که برای ضربه زدن به متعصبان مسیحی به کمک تمیستیوس ،تمیستیوس، دین باستانی یونانیان را احیا کند اما تمیستیوس با بهره گرفتن از نفوذ خود کوشید تا به جای دامن زدن به تفرقه ها،تفرقهها، میان مسیحیان و غیرمسیحیان آشتی و مدارا برقرار کند و ازاین رو نزد مسیحیان محبوبیت و احترامی بمراتب افزونتر از لیبانیوس یافت که مدتی با او دوستی نزدیک و پر شوریپرشوری داشت. از میان آبای کلیسا ،کلیسا، [[گرگوریوس نازیانزوسی]] با وی دوستی داشت و او را با عبارت سلطان بلاغت ستود.
تمیستیوس احتمالاً از ۳۸۳ تا ۳۸۴ میلادی به منصب بالای پیشوایی شهر و ریاست مجلس سنا رسید.
وی در ۳90۳۹۰ میلادی در قسطنطنیه درگذشت.
=== آراء علمی ===
----به لحاظ فلسفی، تمیستیوس به پیروی از پدرش به آرای ارسطو، که به نظر وی با مشی مدارا سازگارتر از اندیشه هایاندیشههای افلاطون و پیروان آکادمی بود، روی آورد. هرچند این سخن به معنای آن نیست که او به آرای افلاطون بی اعتنا بوده استبودهاست. تعریف او از فلسفه، به عنوان کوششی مستمر در تشبّه به خداوند به قدر طاقت بشری، در اصل برگرفته از رسالة تئایتتوس افلاطون است.
در فلسفه سیاست نیز ویژگیهایی که او برای امپراتور برمی شمردبرمیشمرد همان خصوصیات حکیم حاکم افلاطونی بود که به تعبیر او میبایست هم یک سقراط باشد و هم یک اسکندر.
=== مباحث مهم ===
از جمله مباحث مهم و پر تأثیر تمیستیوس ،تمیستیوس، تفسیر او از عقل فعال در کتاب دربارهدربارهٔ نفس ارسطو است.
تمیستیوس بحثی مفصّل دربارهدربارهٔ این فصل مشکل کتاب ارسطو دارد و در آن از سایر آثار ارسطو، قطعاتی از افلاطون و همچنین از بخشهایی از شرح ثاؤفِرَسطُس نقل قولهایی کرده استکردهاست.
=== عقل فعال ===
پیش از تمیستیوس ،تمیستیوس، [[اسکندر افرودیسی|اسکندرِ افرودیسی]] (قرن دوم و سوم میلادی) مفسر بزرگ [[ارسطو]]، عقل را به عقل هیولانی، عقل بالملکه و عقل فعال تقسیم کرد.
وی عقل فعال را بیرون از انسان و همان مبدأ اعلای ارسطو، علت عالم، محرک لایتحرک اوُلی '، عقل خوداندیش و تأثیرگذار بر انسان میداند.
در حالی که عقل هیولانی را متشکل از عناصر اربعه و در نتیجه همچون جسم فناپذیر میشمرد.
اما از نظر تمیستیوس عقل فعال، الاهی نیست و هرچند صورتی مفارق از مادّه است اما «در» انسان ،انسان، بلکه وجه ممیز اوست و عقل هیولانی نیز ازلی و مفارق است، اما عقل فعال بیش از عقل هیولانی مفارق از مادّه است.
وی عقل بالملکه را شبیه به جوهر و مرکّب از مادّه و صورت قلمداد میکند.
=== عقل منفعل ===
عقل منفعل به عقل فعال منضم میشود و جنبه فناناپذیر طبیعت آدمی را میسازد <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=↑ حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ الفلسفة العربیة، ج ۲، ص ۴۳۶، بیروت ۱۹۹۳.|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=↑ ابن رشد، تلخیص کتاب النفس، مقدمة اهوانی، ص ۴۱، چاپ احمد فؤاد اهوانی، قاهره ۱۹۵۰.|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
== منابع ==
|