مراد چهارم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Stanford shaw (بحث | مشارکت‌ها)
به نسخهٔ 24144429 ویرایش Arsham1380 برگردانده شد: تغییرات بدون منبع. (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۳۰:
 
مراد در یازده سالگی به سلطنت رسید. مراد به [[قفقاز]]، [[آذربایجان]]، [[ایروان]] و [[تبریز]] لشکر کشید و [[صفویان]] را شکست داد. در دومین نبرد مراد با صفویان، [[بغداد]] و [[بین‌النهرین]] به تصرف [[عثمانیان]] درآمد. در معاهده صلح ایران و عثمانی در دشت [[زهاب]] نزدیکی [[قصر شیرین]]، سلطه عثمانی بر [[عراق]] مورد تأیید پادشاه [[ایران]] قرار گرفت. مراد در سال ۱۶۴۰ میلادی و در سن ۲۷ سالگی در اثر ابتلا به بیماری [[نقرس]] درگذشت. پادشاهی اصلی او از سال ۱۶۳۲ شروع شد زمانی که شورش هارا از بین برد، به نایب السلطنه بودن والده کوسم سلطان خاتمه داد و آرامش را به امپراتوری برگرداند. از موفقیت‌های بزرگ او می‌توان به فتح بغداد و تمام عراق ایران و در غرب بیرون کردن روس‌ها از ترانسیلوانیا و برگرداندن مرز امپراتوری به زمان سلطان سلیمان قانونی نام برد.{{مدرک}}
 
مراد همسر خود (عایشه سلطان) را بسیار دوست داشت و مدام از او حمایت می‌کرد. البته به اشتباه نام فاریا سلطان را به نام همسر رسمی و عقدی مراد می‌خوانند اما چنین شخصی در طول تاریخ عثمانی وجود نداشته‌است. در اواخر حکومت وی نیز، صنوبر سلطان به لقب [[خاصگی سلطان]] دست یافت.
 
== لشکر کشی به ایران ==
{{اصلی|جنگ ایران و عثمانی (۱۶۳۴–۱۶۳۶)}}
{{هم‌چنین ببینید|شاه صفی}}
با مرگ [[شاه عباس اول]] و روی کار آمدن [[شاه صفی]] (سام میرزا)، دولت صفوی از نظر داخلی و خارجی دچار مشکلات متعددی شد. هر یک از این مشکلات به گونه‌ای بود که سبب از بین رفتن اقتدار شاه عباس یکم شده بود. در عرصه روابط خارجی دولت [[صفویه]] با دو جنگ ناخواسته از سوی عثمانی مواجه شد. سلطان مراد چهارم در سال ۱۶۳۴ میلادی (۱۰۴۴ ه‍. ق) با لشکری بزرگ به مرزهای شمال غربی ایران حمله کردو او در اول خوی را فتح کرد و بعد با تصرف ایروان بخشی از خاک قفقاز را به خاک عثمانی ضمیمه ساخت، سپس در سپتامبر ۱۶۳۵ به تبریز تاخت و این شهر را ویران نمود. اگر چه این حادثه تلخ ۷ ماه و نیم بعد با رشادت بی‌نظیر سپاه [[قزلباش]] جبران شد و [[ایروان]] بار دیگر به سرزمین ایران بازگشت، اما باز پس‌گیری ایروان برای دولتمردان عثمانی به ویژه شخص سلطان مراد خان آنچنان گران آمد که او بار دیگر در آوریل ۱۶۳۸ میلادی (۱۰۴۸ ه‍. ق) به بغداد لشکرکشی کرد و بعد از نبردی سخت میان طرفین، این شهر پس از ۱۴ سال و ۱۱ ماه به تصرف عثمانی درآمد و دولتمردان صفوی با تن دادن به این شکست بزرگ و تلخ حاضر شدند [[عهدنامه زهاب]] را امضا کنند. به این ترتیب عراق ایران که از جهات گوناگون به ویژه از نظر ایدئولوژیک برای دولت صفوی اهمیت بسیار داشت، از ایران جدا شد و به عثمانی پیوست.
 
== حکومت ==
وی در سال ۱۶۲۳ به حکومت رسید . ۹سال اول حکومت او با نایب السلطنگی [[کوسم سلطان]] (مادر وی) گذشت. او پس از آنکه در فوریه ۱۶۳۲ حکومت را رسما به دست گرفت با شورشی بزرگ در استانبول رو به رو شد. او در هنگام شورش به [[ادیرنه]] رفت، مسئولیت جنگ با شورشیان را شخصا به عهده گرفت، در جولای سال ۱۶۳۴ سپاه وی شورشیان را در استانبول شکست داد .او چندی بعد به پایتخت بازگشت و بلافاصله سپاهیان خود را برای جنگ با امپراطوری صفوی آماده ساخت.
مورخان و محققان عثمانی در این امر اتفاق نظر دارند که سلطان مراد چهارم نخستین و تنها پادشاهی، پس از [[سلیمان قانونی]] بود که توانست قدرت و شکوه و اقتدار دولت عثمانی را احیا کند.
 
ایستانفورد شاو می‌نویسد: {{گفتاورد|سلطنت وی برای امپراتوری عثمانی یک موفقیت بزرگ به‌شمار می‌رفت؛ مراد زمانی به قدرت رسید که دولت در نابسامانی بودو به سرعت در ورطهٔ زوال وانحطاط فرومی‌رفت.}}
 
وی با اتکا به قدرت مطلق فردی و اعدام بیش از۲۰۰۰۰ تن از شورشیان، کوشید که امپراتوری، ثبات و عظمت خود را لااقل در همان برهه ار تاریخ بازیابد و بدین ترتیب بود که توانست پیامدهای زوال را به تأخیر اندازد. جالب است که سلطان مراد با به کار بردن توصیه‌های یکی از مشاورانش به نام [[قوچی بیگ]] که در رسالهٔ اصلاحی خود، از اقدامات [[شاه عباس یکم]] با ستایش یاد کرده و آن را راهنمای خوبی برای انجام اصلاحات در عثمانی دانسته بود، توانست به اوضاع نابسامان امپراتوری سروسامان داده و موفقیت‌های بزرگی به دست آورد.
=== علاقه به علم و ادب ===
او شاعری قهار بود و به قطعات شعر او مرادی میگویند.از بزرگترین دانشمندان زمان وی احمد چلبی معروف به [[استاد هزار فن]] بود .
 
== خانواده ==
خط ۴۹:
 
=== پسران ===
* شاهزاده احمد (۲۱ دسامبر ۱۶۲۸ – ۱۶۳۹، در مقبره احمد یکم در [[مسجد سلطان احمد]] دفن شد۱۶۳۹)
* شاهزاده سلیمان (۱۶۳۲–۱۶۳۹)
*شاهزاده نومان (۱۶۲۸ – ۱۶۲۹، در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
* شاهزاده محمد (۱۶۳۴–۱۶۴۰)
*شاهزاده اورخان (۱۶۲۹ – ۱۶۲۹ ، در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
* شاهزاده علاءالدین (۱۶۳۵–۱۶۳۸)
*شاهزاده حسن (مارس ۱۶۳۱ – ۱۶۳۲، در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
* شاهزاده محمود (۱۶۴۰–۱۶۴۷)
* شاهزاده سلیمان (۲ فوریه ۱۶۳۲ – ۱۶۳۵ در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
* شاهزاده محمد (۸ اوت ۱۶۳۳ – ۱۶۴۰ در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
*شاهزاده عثمان (۹ فوریه ۱۶۳۴ – ۱۶۳۴ در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
* شاهزاده علاءالدین (۲۶ اوت ۱۶۳۵ – ۱۶۳۸ در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
*شاهزاده سلیم (۱۶۳۷ – ۱۶۴۰ در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
* شاهزاده محمود (۱۵ مارس ۱۶۳۸ – ۱۶۳۸ در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)
 
=== دختران ===
* گوهر سلطان ( فوریه ۱۶۳۰ – در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)سلطان، درسال ۱۶۴۴ با داماد خاصگی محمد پاشا ازدواج کرد.
* [[کایا سلطان]]، (۱۶۳۳درسال ۱۶۴۴ ۱۶۵۹با درداماد مقبره مصطفی یکم در مسجد ایا صوفیا دفن شد) در سال ۱۶۴۴ بااباضه ملک احمد پاشا ازدواج کرد.
*عایشه صفیهسلطان، سلطانقبل (دراز مقبرهسال احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد) درسال ۱۶۵۹۱۶۵۵ با دامادملتوک اباضه حسینسلیمان پاشا ازدواج کرد.
* رقیهصفیه سلطان (۱۶۹۶ در مقبره احمد یکم در مسجد سلطان احمد دفن شد)سلطان، درسال ۱۶۶۳۱۶۵۹ با داماد ملکاباضه ابراهیمحسین پاشا ازدواج کرد.
*عایشه سلطانرقیه (درسلطان، مقبرهدرسال احمد۱۶۶۳ مصطفیبا یکمداماد در مسجد ایا صوفیا دفن شد) در سال ۱۶۵۵ باملک سلیمانابراهیم پاشا ازدواج کرد.
 
== نگارخانه ==