فلسفه ذهن: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 22360733 توسط 89.165.111.92 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۱۸:
 
==== تحقق‌پذیری چندگانه ====
اعتراض مهمی که به این همانی نوعی وارد شد: تحقق پذیری چندگانه؛ یعنی همیشه این طوراین‌طور نیست که یک نوع حالت ذهنی با نوع خاصی از حالت مغزی همراه باشد. به عنوان مثال، درد در موجودات دیگر می‌تواند بدون شلیک عصب محقق شود. حتی علوم عصبی نشان داده‌اند انسان‌هایی که قسمتی از مغز را مانند بخش کلامی از دست می‌دهند پس از مدتی بخش دیگری از مغز وظیفهٔ آن بخش را بر عهده می‌گیرد.{{نیازمند منبع}}
این اعتراض به این همانی مصداقی منتهی شد. یعنی یک مصداق از حالت ذهنی همیشه با مصداقی از حالت مغزی یکی است.<ref name="Kim3">Kim, Jaegwon (۱۹۹۲). “Multiple Realization and the Metaphysics of Reduction. ” Philosophy and Phenomenological Research, 52: 1-26</ref>
 
خط ۲۹:
 
==== برهان معرفت ====
[[فرنک جکسن]] با استناد به کیفیات ذهنی -مانند رنگ- آزمونی فکری را ترتیب داد تا فیزیکالیسم را ابطال کند. فرض می‌کنیم مری در اتاقی سیاه و سفید زندگی می‌کند و از دیدن رنگ‌ها محروم است؛ او از طریق تلویزیونی سیاه و سفید و با کتاب‌ها و مجلاتی سیاه و سفید «همهٔ» آنچه را که دربارهٔ عالم فیزیکی و ویژگی‌های فیزیکی اشیاء قابل دانستن است، می‌داند. او همهٔ فرایندهای فیزیکی و فیزیولوژیکی «قرمز دیدن» را می‌داند اما وقتی از اتاق سیاه و سفید آزاد می‌شود و [[رنگ قرمز]] را برای اولین بار می‌بیند، می‌گوید: «اوه...اوه… پس قرمز دیدن این‌گونه است!». این نشان می‌دهد که مری با این که همهٔ دانستنی‌های فیزیکی قرمز دیدن را می‌دانست، کیفیت قرمز دیدن را نمی‌دانست پس قرمز دیدن یک واقعیت فیزیکی نیست. این استدلال به «برهان معرفت» معروف است و پاسخ‌هایی هم به آن داده شده‌است.<ref name="Jackson4">Jackson, F. , ۱۹۸۶, “What Mary Didn't Know”, Journal of Philosophy 83: 291-295</ref>
 
== فرارویدادگی ==
خط ۵۹:
 
== حیث التفاتی ==
دسته‌ای از حالات ذهنی دارای محتوا هستند مانند باور که محتوا (یا متعلق) آن یک گزاره است مانند باور به این که باران می‌بارد. برای همین است که به این گونه حالات [[گرایش‌های گزاره‌ای]] می‌گویند. نام دیگر این خصوصیت «دربارگی» است. حیث التفاتی از موانع تبیین فیزیکی ذهن به شماربه‌شمار می‌رود. البته این مانع چندان دشوار نیست زیرا حیث التفاتی ویژگی همهٔ حالات ذهنی نیست و تنها برخی از این حالات را دربرمی‌گیرد. بحث‌های فراوانی میان فیلسوفان ذهن جریان دارد که اگر حالات ذهنی همان حالات مغزی یا کارکردی باشند، این گونه حالات چگونه می‌توانند از حیث التفاتی (معناشناسی و محتوا) برخوردار شوند؟ [[جان سرل]] از برجسته‌ترین فیلسوفان ذهنی است که در این زمینه کارهای بزرگی کرده و اثری مستقل به نام ''حیث التفاتی'' نوشته‌است.{{نیازمند منبع}}
 
=== محتوای ذهنی ===
برای رویدادها، حالات یا فرایندهای ذهنی دارای کارکرد می‌توان به دیدن اینکه در بسته‌است یا اعتقاد به اینکه شما در حال تعقیب شدن هستید، مثال زد. آنچه به طوربه‌طور محوری موجب تمایز حالات، رویدادها یا فرایندهای محتوامند است این است که دارای ارجاع به متعلق می‌باشند.{{نیازمند منبع}}
 
این ویژگی جنسی و عام دارای زیرشاخه‌های بسیاری است. این ویژگی محتوا را به محتواهای مفهوم‌سازی‌شده محدود نمی‌سازد و محتواهای ساخته شده از حواس [[فرگه]] و نیز محتواهای [[راسل|راسلی]] ساخته شده از متعلقات و خصوصیات را دربرمی‌گیرد. مطابق این ویژگی عام هنوز این احتمال باقی است که حالات ناآگاه همانند حالات آگاه دارای محتوا باشند. همچنین حالات شناحته شده توسط روان‌شناسی محاسبه‌ای-تجربه‌ای می‌توانند دارای محتوا باشند. فهم درست فلسفی از این مفهوم کلی محتوا نه تنها برای فلسفهٔ ذهن و روان‌شناسی اساسی است بلکه برای نظریهٔ معرفت و متافیزیک نیز دارای اهمیت است.{{نیازمند منبع}}
خط ۸۴:
== پانویس ==
{{ویکی‌انبار-رده|Philosophy of mind}}
{{پانویس|اندازه=ریز}}
 
== منابع ==
در این مقاله از منابع زیر استفاده شده‌است:
* Maslin, Kaith T. , «An Introduction to the Philosophy of Mind»" , UK, Cambridge, ۲۰۰۱
* Guttenplan, Samuel, «"A Companion to the Philosophy of Mind»" , UK, Blackwell, ۲۰۰۱
 
== پیوند به بیرون ==