اختلال شخصیت مرزی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: متن دارای ویکیمتن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
خنثیسازی به نسخهٔ 24677892 FreshmanBot (بحث): تغییرات عمده در متن بدون بحث. (T) برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱۶:
|eMedicine_mult=
}}
بیماران مبتلا به '''اختلال شخصیت مرزی''' {{انگلیسی| Borderline personality disorder (BPD)}} در مرز [[روان نژندی]] و [[روان پریشی|روانپریشی]] قرار دارند و مشخصهٔ آنها ناپایداری حالت عاطفی، خلق، رفتار، روابط ابژهای، و خودانگارهٔ آنهاست. این اختلال را به نامهای شیزوفرنی موقت، شخصیتانگاری (as-if personality اصطلاحی که Helene Doutsch وضع کردهاست)، اسکیزوفرنی شبهنوروتیک (که پاول هوخ و فیلیپ پولیتن وصف کردهاند)، و اختلال منش سایکوتیک (که جان فرش ذکر کردهاست) نیز خواندهاند. در [[فهرست کدهای آیسیدی-۱۰|ICD-10]] نیز اختلال شخصیت دارای بیثباتی هیجانی ناميده شدهاست.<ref name="kaplan">{{پک|هارولد کاپلان و بنیامین سادوک||ک = چکیده روانپزشکی بالینی|ج= دو|ص = ۴۲۱}}</ref>
== [[همهگیرشناسی]] ==
تاکنون هیچ مطالعهای نشده که میزان قطعی شیوع این اختلال را نشان دهد. اما به نظر میرسد در یک تا دو درصد از جمعیت وجود داشته باشد و در زنها نیز
به گزارش [[DSM-5]]، نرخ شیوع اختلال شخصیت مرزی در جامعه حدود ۱٫۶٪ تخمین زده میشود اما ممکن است تا ۵٫۶٪ افزایش یابد. نرخ شیوع این اختلال در خدمات بهداشتی و درمانی اولیه حدود ۶٪، افرادی که به کلینیکهای بهداشت روانِ سرپایی مراجعه میکنند حدود ۱۰٪، و بیمارانی که در بیمارستانهای روانی بستری میشوند حدود۲۰٪ است. شیوع اختلال شخصیت مرزی در گروههای سنی مسن تر ممکن است کاهش یابد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =گنجی | نام =مهدی | نام ویراستار = حمزه | نام خانوادگی ویراستار = گنجی| فصل = اختلالات شخصیت| نشانی فصل = ۱۳| عنوان = آسیبشناسی روانی بر اساس DSM-5 | جلد = دوم | تاریخ = ۱۳۹۲ | ناشر = ساوالان| مکان =تهران | شابک =۹۷۸-۹۶۴-۷۶۰۹-۸۰-۷ | صفحه =۲۴۳}}</ref>
== تشخیص ==
طبق DSM-IV-TR اگر بیماری از اوایل بزرگسالی لااقل پنج عدد از ملاکهایی را داشته باشد که در جدول فهرست شدهاست، میتوان تشخیص اختلال شخصیت مرزی را در موردش مطرح کرد. از بررسیهای زیستی هم میتوان برای تشخیص کمک گرفت، چنانکه در برخی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، [[حرکت تند چشم در خواب|دوره نهفتگی REM]] کوتاه شده، تداوم خواب مختل است، و نتایج غیرطبیعی در [[آزمون فرونشانی دگزامتازون]] و همچنین آزمون تحریک با هورمون آزادکننده تیروتروپین دیده میشود. اما این تغییرات در برخی از بیماران دچار اختلالات افسردگی هم دیده میشود.<ref name="kaplan"/>
== ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR در مورد اختلال شخصیت مرزی ==
بیثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره، و حالت عاطفی، و نیز آشکارا تکانشی بودن، به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف به چشم آید، که علامتش وجود حداقل پنج عدد از موارد زیر است:
# انجام تلاشهای مضطربانه توأم با سراسیمگی برای اجتناب از ترک شدن واقعی یا تصوری. نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمیشود، اینها را جزء ملاک ۵ باید برشمرد.
# بیثبات و شدید بودن روابط
# اختلال و اشکال در هویت؛ بیثبات بودن واضح و دائم خودانگاره یا احساس فرد در مورد خودش.
# تکانشی بودن لااقل در دو حوزه از حوزههایی که بالقوه به فرد صدمه میزنند. (مثلاً خرج کردن پول، روابط جنسی، سوء مصرف مواد، بیملاحظه رانندگی کردن، شکمبارگی). نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمیشود؛ اینها را جزء ملاک ۵ باید برشمرد.
# رفتار، ژست، یا تهدید به خودکشی به صورت مکرر، یا خود زنیهای مکرر. [[پرونده:Model,_Persian.jpg|بندانگشتی|366x366px|مدل پیشنهادی نوبخت و داله (2017)<ref name=":0">{{یادکرد ژورنال|عنوان=The prevalence of deliberate self-harm and its relationships to trauma and dissociation among Iranian young adults (2017(|ژورنال=Journal of Trauma & Dissociation|ناشر=Taylor & Francis|تاریخ=18(4), 610-623|زبان=|شاپا=|doi=10.1080/15299732.2016.1246397|پیوند=https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/15299732.2016.1246397|تاریخ دسترسی=}}</ref> برای تبیین ارتباط بین سابقهٔ تروما و سوءاستفادهٔ کودکی، علایم گسستگی (تجزیهای) و خودزنی. احساس بیحسی، پوچی و تهیبودگی، که از نشانههای اختلال شخصیت مرزی است، میتواند فرد را به سمت خودزنی سوق دهد.]]
# بیثباتی در حالت عاطفی به صورت واکنشپذیری آشکار خلق (مثل ملال، تحریکپذیری، یا اضطراب شدید و حملهای [اپیزودیک] که چند ساعتی طول بکشد و خیلی به ندرت هم بیش از چند روزی).
# احساس
# نامتناسب و شدید بودن خشم یا دشواری در تسلط بر خشم (مثلاً تندخو شدنهای پیاپی، خشمگین بودن دائمی، نزاع کردنهای مکرر).
# بروز افکار بدگمانانه (پارانویید) یا علایم شدید تجزیهای به صورت گذرا و در
== خصایص بالینی ==
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی تقریباً همیشه به نظر میرسد که در بحران به سر میبرند. چرخشهای سریع خلق در اینها شایع است: یک لحظه ممکن است نزاعطلب باشند، لحظهٔ بعد افسرده و لحظهای دیگر شاکی از این که هیچ احساسی ندارند. اینگونه بیماران ممکن است حملات روانپریشی با عمر کوتاه داشته باشند که اصطلاحاً حملات میکروسایکوتیک خوانده میشود، اما حملات شدید و تمامعیار روانپریشی در اینها دیده نمیشود؛ در واقع علایم روانپریشی که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی پیدا میکنند، تقریباً همیشه محدود، گذرا، و مشکوک است. رفتار اینگونه بیماران بسیار غیرقابل پیشبینی است و از همین رو آنها تقریباً هیچ وقت به آن مقدار کارایی که در توانشان هست، دست نمییابند. دردناک بودن ذاتی زندگی آنها در خودزنیهای مکرر آنها مشهود است. اینگونه بیماران برای جلب کمک دیگران، ابراز خشم، یا برای کرخت کردن خود در برابر حالت عاطفی فلجکنندهای که دارند، ممکن است رگ دست خود را بزنند یا به اشکال دیگری خودزنی کنند.<ref name="kaplan"/>
مدلی که توسط حبیب نوبخت نیارق و کارل اینگوار داله (2017)<ref name=":0" /> برای تبیین ارتباط بین سابقهٔ [[تروما]] و سوءاستفادهٔ کودکی، علایم [[گسستگی]] (تجزیهای) و [[خودزنی]] پیشنهاد شدهاست، نشان میدهد چگونه احساس بیحسی، پوچی و تهیبودگی، که از نشانههای اختلال شخصیت مرزی است، فرد را به سمت خودزنی سوق میدهد.
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی چون احساس وابستگی و خصومت را همزمان دارند، روابط بین فردیشان آشفته و به هم ریختهاست. ممکن است به کسی که احساس نزدیکی با او میکنند، وابسته شوند، و از طرف دیگر نسبت به دوستان صمیمی خود هم اگر احساس سرخوردگی پیدا کنند، خشمی بسیار زیاد ابراز میکنند. بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی نمیتوانند تنهایی را تحمل کنند و برای تشفی خود حتیٰ به نحوی دیوانهوار به جستجوی ایجاد رابطه بر میآیند، ولو این رابطه برای خودشان ارضاکننده نباشد. آنها برای رفع تنهایی خود حتیٰ اگر دیری هم نپاییده باشد، با غریبهها دوست میشوند یا به بیبندوباری میافتند. آنها اغلب از احساس مزمن پوچی و بیحوصلگی و فقدان احساس هویتی یکدست (ابهام در هویت) شاکیاند، و وقتی تحت فشار قرار میگیرند، از این شکایت میکنند که اکثر اوقات علیٰرغم ابراز شدید حالات عاطفی دیگر بسیار افسردهاند.<ref name="kaplan"/>
اکثر درمانگران بر این باورند که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی در آزمونهای ساختارمندی مثل مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان (WAIS) قدرت استدلال متعارفی از خود نشان میدهند.▼
اتو کرنبرگ، سازوکاری دفاعی به نام همانندسازی فرافکنانه را وصف کردهاست که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی به کار میبرند. در این سازوکار دفاعی بدوی، فرد جنبههای غیرقابل تحمل خود را به فردی دیگر فرافکنی (project) میکند و به این ترتیب او را وادار به ایفای نقش میکند که به او فرافکنی شدهاست، در نتیجه هر دو به شکلی واحد عمل میکنند. درمانگر باید از این روند به خوبی آگاه باشد تا بتواند با اینگونه بیماران رفتاری خنثیٰ در پیش بگیرد.<ref name="kaplan"/>
کارکرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نیز به گونهای است که روابط آنها مختل میشود، چون همهٔ افراد را یا خوب مطلق میپندارند یا بد مطلق. یعنی افراد به نظر آنها یا شخصیت های قابل احترامی هستند که میتوانند حامی آنها باشند و لذا باید به آنها دل بست، یا منفور و به دنبال سودجویی هستند. در نتیجه این دونیمسازی است که بیمار، افراد خوب را آرمانی میبیند و افراد بد را به کلی فاقد ارزش. به همین دلیل است که نظر این بیماران درباره ی افراد و نهادها ممکن است دگرگون شود.▼
▲اکثر درمانگران بر این باورند که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی در آزمونهای ساختارمندی مثل مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان (WAIS) قدرت استدلال متعارفی از خود نشان میدهند و تنها در آزمونهای ساختارنیافته فرافکنانهای مثل آزمون رورشاخ است که اختلالات مربوط به روند (پردازش) فکر در آنها قابل رویت میشود.<ref name="kaplan"/>
▲کارکرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نیز به گونهای است که روابط آنها مختل میشود، چون همهٔ افراد را یا خوب مطلق میپندارند یا بد مطلق. یعنی افراد به نظر آنها یا
== اختلال شخصیت مرزی از نگاه نظریهٔ روانکاوی ==
نظریهٔ روانکاوی جامعترین تبیینها را برای اختلال شخصیت مرزی به دست دادهاست. بنا به این نظریه اینگونه مردمان جای پایی در دنیای واقعی استوار میکنند اما هنگام مواجهه با تعارض، به جای دفاعهای پیشرفته از دفاعهای ابتدایی تری از قبیل «انکار» سود میجویند (کرنبرگ، ۱۹۷۹). شخصیتهای مرزی به علت نارسایی در ارتباط با سرپرستان خود در دوران اولیه کودکی، نگرشی نارسا و نابسنده از خویشتن و دیگران دارند. سرپرستان آنان از وابسته بودن کودک به خویش بیشتر خرسند میشوند، و بنابراین نه تنها او را برای رسیدن به احساس تفرد و استقلال تشویق و ترغیب نمیکنند بلکه حتی ممکن است این قبیل تلاش و کوشش کودک را با تنبیه روبرو سازند. به این ترتیب است که اینگونه مردمان هرگز یادنمیگیرند که نگرش به خود را به صورت تمام و کمال متمایز از نظر دیگران سازند. همین امر موجب حساسیت افراطی آنان به نگرش دیگران دربارهٔ خودشان، و امکان وادادن و تسلیم به مردمان دیگر میشود. بر این اساس، وقتی احساس کنند دیگران طردشان کردهاند، خودشان هم خود را طرد کرده و دست به تنبیه و جرح خویشتن میزنند.<ref name="hilgard">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =اتکینسون| نام =ریتا ال | عنوان = زمینه روانشناسی هیلگارد | ترجمه = محمد نقی براهنی| سال =۱۳۸۵ | ناشر = رشد|مکان = تهران| شابک = ۹۶۴۷۵۳۷۸۹۶| صفحه = ۵۵۱| پیوند =}}</ref>
کسانی که اختلال شخصیت مرزی دارند علاوه بر نارسایی یاد شده، هرگز نتوانستهاند جنبههای مثبت و منفی [[عزت نفس|خودپنداره ی]] خویش یا برداشت از دیگران را یکپارچه کنند. علت این امر در رفتار سرپرستان آنها در دوران کودکی آنان است که هرگاه کودک وابسته به آنان و تسلیم آنان باشد او را با پاداش مواجه میسازند اما تلاشهای کودک را برای استقلال و جداشدن از سرپرست با خصومت و طرد روبرو میکنند. به این ترتیب است که شخصیتهای مرزی خودشان و دیگران را به صورت «یکپارچه خوب» یا «سراسر بد» میبینند و بین این دو در تردید میمانند. این فرایند را «دوپارگی» نامیدهاند. تغییرپذیری و نوسان هیجانها و نگرش به روابط شان برخاسته از همین دوپارگی است.<ref name="hilgard"/>
پژوهشهای دیگری دربارهٔ مردمانِ گرفتار این اختلال نشان از پیشینه بهرهکشی جسمانی و جنسی از آنان در کودکی دارد (پری؛ ۱۹۹۳). این قبیل بهرهکشی منجر به اختلالهایی در تشکیل خودانگاره شخص شده و همین اختلالها به زعم غالب نظریه پردازان، هسته مرکزی در اختلال شخصیت مرزی را میسازد. علاوه بر این، وقتی والدین یا سرپرستان کودک گاهی بهرهکش و گاهی پر از محبت و عطوفت باشند این نوسان، خود میتواند موجب بیاعتمادی عمیق کودک به دیگران و گرایش به یکپارچه خوب یا سراسر بد دانستن دیگران گردد.<ref name="hilgard"/>
== نظریه روابط موضوعی ==
نظریه روابط موضوعی، گونه مهمی از نظریه تحلیل روانی، بر این موضوع تمرکز دارد که کودکان به چه شیوهای تصورات خود را از اشخاصی که برایشان اهمیت دارند، مانند پدر و مادرشان، درونی (یا درونفکنی) میکنند. به دیگر سخن، موضوع اصلی این است که کودکان چگونه با کسانی که نسبت به آنها دلبستگیهای عاطفی قوی دارند، همانندسازی میکنند. این تصاویر درونی شده (بازنماییهای موضوع) قسمتی از من شخص میشود و بر نحوه واکنش شخص به دنیا تأثیر میگذارد. اما ارزشهای درونفکنیشده ممکن است با آرزوها و آرمانهای شخص در بزرگسالی تعارض پیدا کنند -برای مثال، اگر زنی در سنین دانشگاه که عقیده مادرش دربارهٔ نقش شایسته برای یک زن را پذیرفتهاست، به سمت آرمانهای نوین فمینیسم کشیده میشود، چنین تعارضی پیش خواهد آمد.<ref name="abnpsy">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =کرینگ| نام =آن ام | عنوان =آسیبشناسی روانی | ترجمه = حمید شمسی پور| سال =۱۳۸۸ | ناشر = ارجمند|مکان = تهران| شابک = ۹۷۸۶۰۰۹۰۹۳۱۶۸| صفحه = ۴۹۷| پیوند =}}</ref>
نظریهپرداز پیشگام روابط موضوعی، اوتو کرنبرگ است که مطالب گستردهای دربارهٔ BPD نوشتهاست. کرنبرگ (۱۹۸۵) مطرح کرد که تجارب نامطلوب کودکی -برای مثال، داشتن پدر و مادری که به گونهای بیثبات عشق و توجه ارائه میکنند، احتمالاً پیشرفتها و موفقیتها را تحسین میکنند اما از ارائه حمایت عاطفی و محبت و صمیمیت ناتوانند- باعث میشود که کودکان بازنماییهای موضوعی مختلی را درونی کنند که در یکپارچه کردن جنبههای مهرآمیز و نامهرآمیز کسانی که به آنها نزدیک اند، واقع نمیشوند. در نتیجه این روابط موضوعی مختل، منِ نا ایمن پدید میآید که ویژگی اصلی BPD است.<ref name="abnpsy"/>
اگرچه اشخاص دچار BPD،
== تشخیص افتراقی ==
افتراق بیماران مرزی از
== سیر و پیش آگهی ==
این اختلال کم و بیش با ثبات است، بهطوریکه بیماران در طول زمان تغییر چندانی نمیکنند. در مطالعات طولی دیده نشده که به اسکیزوفرنی تبدیل شود، اما میزان بروز حملات افسردگی اساسی در این بیماران زیاد است. این تشخیص معمولاً پیش از چهل سالگی مطرح میشود، چون در این دوره است که بیمار باید برای شغل، ازدواج، و سایر مسائل مهم خود تصمیم بگیرد و به انتخاب دست بزند، ولی نمیتواند با این مراحل که در چرخه زندگی بهطور طبیعی پیش میآید، درست برخورد کند.<ref name="kaplan2"/>
== درمان ==
در زیر خلاصهای از دستورالعملهای انجمن روانپزشکی آمریکا را برای درمان این اختلال ارائه کردهاست البته قبل از آن:<ref name="kaplan2"/>
یکی از بهترین نوع درمانها را میتوان برنامههای ۱۲ قدمی دانست.
سطر ۸۲ ⟵ ۹۰:
[[روان درمانی|رواندرمانی]]:
در مورد رواندرمانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی – که درمان انتخابی آنهاست – تحقیقات بسیاری شدهاست.
رواندرمانی برای بیمار و درمانگر به یک اندازه دشوار است. این بیماران به راحتی دچار واپس روی میشوند، تکانههای خود را مورد کنش نمایی قرار میدهند، و انتقالی پیدا میکنند که اعم از مثبت یا منفی، از دو حال خارج نیست: یا متزلزل است یا محکم و لایتغیر، و در هر دو حال [[روانکاوی]] این انتقال دشوار است. همانندسازی فرافکنانه هم ممکن است در انتقال متقابل مشکلاتی ایجاد کند، مگر آنکه درمانگر به این نکته واقف باشد که بیمار بهطور ناخودآگاه دارد کاری میکند که درمانگر مجبور شود رفتار خاصی را کنش نمایی کند. دو نیمسازی به عنوان سازوکاری دفاعی باعث میشود که بیمار نسبت به درمانگر و سایر افراد دور و برش زمانی احساس عشق و محبت، و زمانی دیگر احساس نفرت پیدا کند. رویکردی معطوف به واقعیت مؤثرتر از تفسیر عمیق ناخودآگاه بیمار است.<ref name="kaplan2"/>
درمانگران از [[رفتاردرمانی|رفتار درمانی]] هم برای مهار تکانهها و فورانهای خشم بیمار و برای کم کردن حساسیت او به نظرات دیگران نیز استفادهکرده اند. پرورش مهارتهای اجتماعی به ویژه با استفاده از تماشای مجدد فیلم ویدئویی رفتاریهای خود، مفید است و باعث میشود که بیمار بتواند اثر اعمالش را بر دیگران ببیند و از این طریق، رفتار بین فردی خود را بهتر کند.▼
▲درمانگران از [[رفتاردرمانی|رفتار درمانی]] هم برای مهار تکانهها و فورانهای خشم بیمار و برای کم کردن حساسیت او به
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اگر در محیطهای بیمارستانی تحت رواندرمانی فشرده – هم فردی و هم گروهی – قرار بگیرند، نتیجه خوبی به دست میآید. در این محیطها همچنین کارکنان آموزش دیدهای که در مکاتب و رشتههای مختلفی ورزیدهاند، وجود دارند و با آنها کار میکنند و در نتیجه آنها از درمانهای گوناگونی مثل کاردرمانی، تفریح درمانی و حرفه درمانی سود میبرند. این برنامهها خاصه زمانی مفید واقع میشود که محیط خانه بیمار به دلیل تعارضهای درون خانوادگی یا فشارهای روانی دیگری مثل بدرفتاری والدین، به توانبخشی بیمار ضرر برساند. در محیط حفاظت شده بیمارستان میتوان برای بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که بسیار تکانشی است و
شکل خاصی از روان درمانی موسوم به رفتار درمانی جدلی (DBT) برای درمان اختلال شخصیت مرزی به کار رفتهاست، به ویژه برای بیمارانی که رفتارهای شبه خودکشی نظیر خودزنیهای مکرر دارند.<ref name="kaplan2"/>▼
[[دارودرمانی]]:
▲بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اگر در محیطهای بیمارستانی تحت رواندرمانی فشرده – هم فردی و هم گروهی – قرار بگیرند، نتیجه خوبی به دست میآید. در این محیطها همچنین کارکنان آموزش دیدهای که در مکاتب و رشتههای مختلفی ورزیدهاند، وجود دارند و با آنها کار میکنند و در نتیجه آنها از درمانهای گوناگونی مثل کاردرمانی، تفریح درمانی و حرفه درمانی سود میبرند. این برنامهها خاصه زمانی مفید واقع میشود که محیط خانه بیمار به دلیل تعارضهای درون خانوادگی یا فشارهای روانی دیگری مثل بدرفتاری والدین، به توانبخشی بیمار ضرر برساند. در محیط حفاظت شده بیمارستان میتوان برای بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که بسیار تکانشی است و ممکن است آسیب جبران ناپذیری به خود وارد کند، محدودیت وضع کرد و او را تحت نظر قرار داد. مطلوب آن است که بیمار آن قدر در بیمارستان بماند که بهبود قابل توجهی در وی دیده شود و این در برخی از موارد، تا یک سال هم ممکن است طول بکشد. سپس میتوان بیمار را مرخص کرد وا و را به نظامهای حمایتی ویژهای مثل بیمارستانهای روزانه، بیمارستانهای شبانه، و خانههای سر راهی سپرد.
برای مقابله با خصایص شخصیتی معینی که کارکرد کلی بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را به هم میزند، دارو درمانی مفید است. [[داروهای ضدروانپریشی|داروهای ضد روانپریشی]] برای مهار خشم، خصومت، و حملات گذرای [[روان پریشی|روانپریشی]] به کار میرود. [[داروهای ضد افسردگی]]، خلق افسرده را که در این بیماران شایع است، بهبود میبخشد. [[بازدارندههای مونوآمین اکسیداز|مهارکنندههای منوآمین اکسیداز (MAOIها)]] در برخی از بیماران برای میزان کردن رفتار تکانشی آنها مؤثر بودهاست. [[بنزودیازپینها]] به ویژه [[آلپرازولام]] برای رفع اضطراب و افسردگی مفید است، منتها در برخی از بیماران با مصرف این دسته از داروها [[مهارگسیختگی]] دیده شدهاست. داروهای ضد صرع مثل [[کاربامازپین]] ممکن است کارکرد کلی برخی از بیماران را بهتر کند. داروهای [[سروتونرژیک]] مثل [[بازدارندههای بازجذب سروتونین|مهارکنندههای انتخابی باز جذب سروتونین (SSRIs)]] نیز در برخی از بیماران مفید بودهاست.<ref name="kaplan2"/>
▲شکل خاصی از روان درمانی موسوم به رفتار درمانی جدلی (DBT) برای درمان اختلال شخصیت مرزی به کار رفتهاست، به ویژه برای بیمارانی که رفتارهای شبه خودکشی نظیر خودزنیهای مکرر دارند.
== پینوشت ==
|