محسن یلفانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ویکی‌سازی
خط ۶۵:
| پانویس =
}}
'''محسن یلفانی''' نویسندهمتولد و نمایشنامه نویس ایرانی۱۳۲۰ در [[همدان]]، به دنیا آمدنویسنده و دوراننمایشنامه‌نویس کودکی و دبستان و دبیرستان را در این شهرایرانی گذرانداست.
 
==زندگی‌نامه==
یلفانی در همدان زاده شد و دوران کودکی و دبستان و دبیرستان را در این شهر گذراند.
 
از همان سال‌های اول مدرسه از طریق نزدیکان و خویشانی که در جریان نهضت ملی کردن نفت و تشدید فعالیت [[حزب توده]] به مبارزهٔ سیاسی کشیده شده بودند، با اولین تاًثیرات کشمکش‌ها و تلاطم‌های اجتماعی آشنا شد و طعم تلخ ستم اجتماعی و استبداد سیاسی را چشید.
 
فضای فقرزده، کسالت بار و کسادی اقتصادی و فرهنگی حاکم بر شهر همدانهمدان، یلفانی را در پی مَفّری برای تنفس و رهائی به سوی کتاب و سینما و تئاتر سوق داد، که از آنها تنها نمودها و نمونه‌های بدوی و خامی در اختیارش بود.
 
==زندگی ادبی==
در سال ۱۳۳۹ همراه با خانواده‌اش به [[سنندج]] رفت و سال آخر دبیرستان را در این شهر گذراند و با آنکه تا آن زمان نه تئاتر درست و حسابی ای دیده بود و نه نمایشنامهٔ جدی ای خوانده بود، چند نمایشنامه نوشت و آنها را در سالن تئاتر مدرسه اجرا کرد...
 
در سال ۱۳۴۰ به تهران رفت و همزمان با تحصیل در دانشسرای عالی به نحو جدی تری به تئاتر پرداخت. در هنرکدهٔ آناهیتا متعلق به اسکوئی‌ها نام‌نویسی کرد، نمایشنامهٔ چهارپرده‌ای دیگری برای همان مسابقه فرستاد و جایزه برد (این نمایشنامه در سال ۱۳۴۶ به کارگردانی عباس مغفوریان در تئاتر سنگلج اجرا شد).
 
او چند نمایشنامهٔ تک پرده‌ای نوشت که در کتاب هفته به چاپ رسیدند و به کارگردانی خلیل موحد دیلمقانی و با بازیگری [[جمشید مشایخی]] و [[عزت‌الله انتظامی]] و [[پرویز فنی زاده]] در تلویزیون ایران نمایش داده شدند.
سطر ۸۸ ⟵ ۹۲:
در بازگشت از این سفر همکاری با انجمن تئاتر ایران را (که از سال‌ها پیش بوسیلهٔ ناصر رحمانی نژاد و سلطانپور تاًسیس شده بود) از سر گرفت و به هنگام تمرین نمایش خرده بورژواها اثر [[ماکسیم گورکی]] بار دیگر، همراه با تمامی همکاران و یاران انجمن تئاتر ایران دستگیر شد و این بار به چهار سال حبس محکوم گردید که در زندان‌های کمیته مشترک ضد خرابکاری، قصر و اوین گذشت...
 
محسن یلفانی در زندان نمایشنامهٔ تک پرده‌ای «در ساحل» را نوشت و کتاب «پرورش صدا و بیان هنرپیشه»<ref>سیسیلی بری مربی گروه سلطنتی شکسپیر بود که یکی از بهترین گروه‌های تئاتری انگلستان است. بسیاری از هنرپیشگان مشهور تئاتر و سینما به طور خصوصی نزد وی آموزش دیده بودند. (مگی اسمیت، شون کانری، توپول، پیتر فینچ و ترنس استامپ...)</ref> را از «سیسیلی بری» ترجمه نمودکرد.
 
نویسنده نمایشنامه آموزگاران، «سینمای شوروی و انقلاب اکتبر» نوشته «هاوارد لاوسن» را هم به فارسی ترجمه کرده‌است.
سطر ۹۶ ⟵ ۱۰۰:
در ۱۳۶۰ کانون نویسندگان مورد هجوم باندهای چماق کش و ماًموران امنیتی حکومت اسلامی قرار گرفت و بسته شد.
 
در سال ۱۳۶۱ یلفانی مخفیانه از ایران خارج شد و به عنوان پناهندةپناهنده سیاسی در [[فرانسه]] اقامت گزید. حاصل این دوران طولانی تبعید، چند نمایشنامهٔ تک پرده‌ای، دو نمایشنامهٔ چند پرده‌ای، یک سناریو، و تعدادی مقاله و نیز همکاری با نشریهٔ «چشم‌انداز» است.
 
تقریباً تمام این نمایشنامه‌ها بوسیلهٔ «تینوش نظم جو» به زبان فرانسوی ترجمه شده و سه تا از آنها در سال ۲۰۰۲ م. در [[پاریس]] به اجرا درآمده‌اند.
سطر ۱۰۲ ⟵ ۱۰۶:
یلفانی در دو سه سال اول تبعید دو نمایشنامهٔ دیگر هم بر اساس ماجراهای حاجی فیروز و عمو نوروز در تبعید نوشت که هر دو به کارگردانی ناصر رحمانی نژاد در پاریس اجرا شدند.
انتظار سحر<ref>در نمایش «انتظار سحر»، حاجی فیروز بالای سر نوروز می‌ایستد. دایره می‌زند و می‌رقصد و زیر لب ترانهٔ مشهورش را می‌خواند.
نوروز غلت می‌زند. پشت اش را به او می‌کند و پلاس اش را بر سر می‌کشد. فیروز یکی- دوبار به روی نوروز خم می‌شود و دایره زنگی اش را به گوش او نزدیک می‌کند- گویی قصد بیدار کردن او را دارد...
 
نمایشنامه آموزگاران، در ساحل، ملاقات، دونده تنها، مرد متوسط، در ایران نوشته شده‌است:
==آثار==
در فرانسه: «قوی تر از شب»، «بن‌بست»، «در آخرین تحلیل»، «در یک خانواده ایرانی»، «انتظار سحر»، «یک مهمان چند روزه».</ref> را می‌توان مکمل این دو نمایشنامه یا تقدیرنامه‌ای برای بازیگران آنها دانست.
*''نمایشنامه آموزگاران''
*''در ساحل''
*''ملاقات''
*''دونده تنها''
*''مرد متوسط''
*''قوی‌تر از شب''
*''بن‌بست''
*''در آخرین تحلیل''
*''در یک خانواده ایرانی''
*''انتظار سحر''
*''یک مهمان چند روزه''
 
== پانویس ==