آبراهام مزلو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۲۷:
}}
'''آبراهام هَرولد مَزلو''' {{به انگلیسی|Abraham (Harold) Maslow}} (زاده [[۱ آوریل]] [[۱۹۰۸ (میلادی)|۱۹۰۸]] - درگذشته [[۸ ژوئن]] [[۱۹۷۰ (میلادی)|۱۹۷۰]]) [[روانشناس]] [[انسان‌گرا]]ی آمریکایی بود. او امروزه برای نظریه «''سلسله مراتب نیازهای انسانی''» اش (''[[هرم مزلو]]'')<ref>{{به انگلیسی|Hierarchy of Human Needs}}</ref> شناخته شده‌است.<ref name="autogenerated2">ویکی انگلیسی Abraham Maslow</ref>
مزلو همچنین به عنوان پدر [[روانشناسی انسان گرا]] شناخته می‌شود.<ref name="autogenerated2" />
او در سال [[۱۹۵۴ (میلادی)|۱۹۵۴]] کتاب «انگیزه و شخصیت» را دربارهٔ نظریه سلسله مراتب نیازها منتشر کرد.<ref name="autogenerated1">وبگاه روان‌یار</ref>
 
خط ۶۸:
[[پرونده:Maslow's hierarchy of needs.svg|بندانگشتی|400px|هرم مزلو]]
{{نوشتار اصلی |هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو}}
نظریه [[سلسله مراتب]] نیازهای انسانی مزلو (Hierarchy of Human Needs) معمولاً به شکل یک هرم متشکل از ۵ یا ۷ طبقه ترسیم می‌شود. این سلسله مراتب از نیازهای ابتدایی در طبقه پایینی شروع شده و هرچه بالاتر می‌رود نیازهای پیچیده‌تر انسانی را معرفی می‌کند که به ترتیب عبارت‌اند از: نیازهای [[فیزیولوژیک]]، نیازهای [[امنیت]]ی، نیازهای عاطفی، نیازهای اجتماعی-احترامی و نیازهای [[خودشکوفایی]].<ref name="autogenerated1" />
 
طبق نظریه مزلو، هر «نیاز» هرچقدر پایین‌تر قرار داشته باشد، قوی‌تر است و بدون ارضای نیازهای هر طبقه نمی‌توان به طبقه بالاتر دست یافت.<ref name="autogenerated2" />
 
== سلسله مراتب نیازها ==
آبراهام مزلو، ایده سلسله مراتب نیازها را در کتاب خود به نام «انگیزه و شخصیت» در سال ۱۹۴۳ مطرح نمود. او هدف و آرمان اصلی انسان را و تربیت و تقلای او را دست یافتن به مرتبه والای انسانی و همانا تحقیق خویشتن یا خود شکوفایی می‌داند. وی مراتبی را برای دسترسی به این آرمان به صورت سلسله مراتب نیازها تدوین نموده‌است.<ref name="autogenerated1" />
 
سلسله مراتب نیازهای مزلو غالباً به صورت یک هرم نشان داده می‌شود. در سطوح پائین‌تر هرم، ابتدائی‌ترین و پایه‌ای‌ترین نیازها و در بالاترین سطح هرم، نیازهای پیچیده‌تر قرار دارند. طبق تعریف مزلو، پنج سطح مختلف در سلسله مراتب نیازهای انسان وجود دارد:
 
'''== ۱- نیازهای فیزیولوژیکی یا نیازهای جسمانی''' ==
 
این نیازها شامل ابتدایی‌ترین و اساسی‌ترین نیازهایی هستند که برای ادامه بقا ضرورت دارند، مثل آب، هوا، غذا، خواب، مسکن و جنسی. مزلو عقیده داشت که این‌ها اساسی‌ترین و غریزی‌ترین نیازها در سلسله مراتب نیازها هستند زیرا تا این‌ها برآورده نشوند بقیه نیازها در اولویت قرار نمی‌گیرند.<ref name="autogenerated1" />
 
'''== ۲- نیازهای امنیتی''' ==
 
نیازهای امنیتی نیز برای بقا اهمیت دارند امّا به اهمیت نیازهای فیزیولوژیکی نیستند، مثل امنیت بدن، شغل، اموال، اخلاقی، خانواده، سلامتی و مالی.<ref name="autogenerated1" />
 
'''== ۳- نیازهای اجتماعی یا نیازهای تعلق‌پذیری و عشق''' ==
 
این نیازها شامل وابستگی، تعلّق خاطر، عشق و عاطفه است. به عقیده مزلو این نیازها کمتر از نیازهای فیزیولوژیکی و نیازهای امنیتی، اساسی هستند. روابط دوستانه، وابستگی عاطفی و روابط خانوادگی به ارضاء این نیازها کمک می‌کند. عضویت در گروه‌های اجتماعی، محلی و مذهبی نیز چنین اثری دارد.<ref name="autogenerated1" />
 
'''== ۴- نیازهای احترامی''' ==
 
پس از ارضاء نیازهای فیزیولوژیکی، امنیتی و اجتماعی، نیاز به مورد احترام واقع شدن، اهمیت فزاینده‌ای می‌یابد. این نیازها شامل نیاز به چیزهایی است که در احترام به خود، ارزش‌های شخصی، شناخت اجتماعی و پیشرفت، انعکاس می‌یابد. مازلو در کتاب انگیزش و شخصیت در توضیح نیاز به عزت نفس می‌گوید: همه افراد جامعه ما (بجز برخی بیماران) به یک ارزشیابی ثابت و استوار و معمولاً عالی از خوشان، به احترام به خود یا عزت نفس یا احترام به دیگری تمایل دارند ولی در جای دیگر می‌گوید: این سطح از نیازها را می‌توان در دو مجموعه فرعی طبقه‌بندی کرد اول اینکه آن‌ها عبارت از: تمایل به قدرت، موفقیت، کفایت، سیادت، شایستگی، اعتماد در رویارویی با جهان، استقلال و آزادی. دوم اینکه در ما چیزی هست که می‌توانیم آن را تمایل به اعتبار و حیثیت (که آن را احترام دیگران نسبت به خودمان می‌توان تعریف کرد)، مقام، شهرت، افتخار، برتری، معروفیت، توجه و اهمیت و حرمت یا تحسین بنامیم. مازلو در مورد پیامدهای عدم ارضای این سطح از نیازهای پنجگانه می‌نویسد: بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی می‌شود که این احساسات نیز خود به وجود آورنده دلسردی و یاس اساسی خواهد شد یا اینکه گرایش‌های روانی نژندی یا جبرانی را به وجود خواهد آورد. ارزشیابی ضرورت اعتماد به نفس بنیادی و درک این مطلب زا که مردم بدون آن چقدر احساس درماندگی می‌کنند و می‌توان از طریق مطالعه روان نژندی ناشی از ضربه شدید روحی بدست آورد.<ref name="autogenerated1" />
 
'''== ۵- نیازهای خودشکوفایی''' ==
 
این بالاترین سطح نیازها در سلسله مراتب مزلو است. انسان‌های خودشکوفا، افرادی هستند خودآگاه، علاقه‌مند به رشد شخصی، کم‌توجه به عقاید دیگران و علاقه‌مند به ارضاء توانائی‌های بالقّوه خود.<ref name="autogenerated1" />
 
مزلو به این نتیجه رسید که افراد خود شکوفا دارای چند خصیصه مشترک‌اند. واقعیت را به خوبی درک کرده و قادرند شرایط مبهم را تحمل کنند. خود و دیگران را آنچنان که هستند قبول می‌کنند. در اندیشیدن و رفتار خود جوشند. بیشتر مسئله مدارند تا خود مدار. از بذله گویی بر خوردارند. بسیار خلاقند. به سادگی همرنگ جماعت نمی‌شوند. به شادکامی انسان‌ها علاقه مندندعلاقه‌مندند. از تجربه‌های اساسی زندگی عمیقاً لذت می‌برند. بیشتر با مردمان معدودی روابط عمیق و ارضاکننده دارند تا با تعداد زیادی از مردم. قادرند به نحو عینی به زندگی بنگرند.
 
مزلو عقیده داشت که این نیازها مشابه غرایز انسانی هستند و نقش عمده‌ای در رفتار انگیزشی دارند. نیازهای فیزیولوژیکی امنیتی، اجتماعی و احترامی به نام نیازهای کمبود یا نیازهای کاستی (Deficiency needs) هستند، به این معنی که این نیازها به دلیل محرومیت به وجود می‌آیند. برآورده کردن این نیازهای سطح پائین‌تر به منظور اجتناب از احساسات یا پیامدهای ناخوشایند اهمیت دارد. مزلو بالاترین سطح هرم نیازها را نیاز رشد می‌نامد. نیازهای رشد به دلیل کمبود یا محرومیت از چیزی به وجود نمی‌آیند بلکه زائیده تمایل رشد از سوی یک فرد هستند.<ref name="autogenerated1" />
 
می‌توان سلسله مراتب نیازهای مزلو را چون نردبانی پنداشت که باید پیش از رفتن به پله دوم پای خود را روی پله اول و پیش از پله سوم، روی پله دوم گذاشت، الی آخر. از این رو، پایین‌ترین و نیرومندترین نیاز، باید پیش از بروز نیاز طبقه دوم برآورده شده باشد و سلسله مراتب به همین ترتیب پیش برود تا پنجمین یا نیرومندترین نیاز، یعنی تحقق خود پدیدار شود. بدین ترتیب، شرط اولیه دست یافتن به تحقق خود، ارضای چهار نیازی است که در سطوح پایین‌تر این سلسله مراتب قرار گرفته‌اند. به دیگر سخن، تحقق خود (خودشکوفایی) عالی‌ترین سطح سلسله مراتب مزلو است، اما مرتبه‌ای است که او احساس می‌کرد که معدودی از انسان‌ها، براساس شالوده‌ای استوار، به آن رسیده و در آن متمکن شده‌اند. با توجه به اینکه در الگوی مزلو، هر مرحله به مرحله قبلی وابسته است، هر فرد باید در هر مرحله جدید از زندگی خود، تا اندازه‌ای این نیازها را از نو ارزیابی کند.<ref name="autogenerated1" />
 
== پانویس ==
خط ۱۱۸:
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:مزلو، آبراهام}}
 
[[رده:استادان دانشگاه برندایس]]
[[رده:افراد آمریکایی اوکراینی و یهودی‌تبار]]
[[رده:افراد آمریکایی یهودی‌تبار]]
[[رده:انسان‌گرایان اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:اهالی آمریکا از تبار روس و یهودی]]
سطر ۱۳۶ ⟵ ۱۳۸:
[[رده:زادگان ۱۹۰۸ (میلادی)]]
[[رده:مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلب و عروق در کالیفرنیا]]
[[رده:نویسندگان مرد اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:نویسندگان آمریکایی یهودی‌تبار]]
[[رده:نویسندگان مرد اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:افراد آمریکایی یهودی‌تبار]]
[[رده:نویسندگان مرد غیر داستانی اهل ایالات متحده آمریکا]]