پارمنیدس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
1 ویرایش Pouyan.arad (بحث) خنثیسازی شد: با ارجاع دهی دقیق به منابع معتبر ویرایش کنید. (توینکل) برچسب: خنثیسازی |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +املا+مرتب (۱۴.۹ core): + رده:شناختشناسان+رده:اخلاقگرایان+رده:فیلسوفان ذهن+رده:فیلسوفان دین |
||
خط ۴۳:
=== مابعدالطبیعه ===
پارمنیدس نیز همچون فلاسفهٔ پیش از خود، مجذوب این پرسش شده بود که بنیاد جهان چیست. پارمنیدس نخستین فیلسوفی است که در پاسخ به این پرسش، «وجود» یا «موجود» (being) را به عنوان بنیاد و اصل معرفی میکند.<ref name=v
وجود علتی ندارد، همیشه بوده و تا همیشه خواهد بود. نه از وجود برمیخیزد و نه از لاوجود.<ref name=v
* «چه پیدایشی برای موجود جستجو خواهی کرد؟ چگونه و از کجا پرورده شده؟ اجازه نخواهم داد که بگویی یا بیندیشی که از ناهستنده پدید آمدهاست.»<ref name=v
به نظر پارمنیدس، از آنجا که وقتی میاندیشیم دربارهٔ چیزی میاندیشیم، و وقتی که نامی را به کار میبریم، آن نام متعلق به چیزی است؛ پس لازمست که هم اندیشه و هم زبان موضوعاتی خارج از خود داشته باشند؛ و چون میتوانیم در هر زمان که بخواهیم دربارهٔ چیزی بیندیشیم، یا از چیزی نام ببریم، پس هرچه بتواند اندیشیده شود، یا دربارهاش سخنی گفته شود، باید در هر زمانی وجود داشته باشد. یعنی اندیشه تنها به هستی تعلق میگیرد و هستی نیز که در زمان نامتناهی است. در نتیجه تغییر و تغیٌر نمیتواند صورت بگیرد؛ زیرا که تغییر به وجود آمدن و از میان رفتن چیزهاست.<ref name=r
«نیستی» و «نبودن» وجود ندارد. هرآنچه هست، فقط «هستی» و «بودن» است. «شدن» در برابر «بودن»، به معنای «نبودن» و سرباز زدن از بودن است؛ و این منطقأ محال است. حرکت نیز به همین دلیل ناممکن است، چرا که لازمهٔ حرکت، بودن فضای تهی یا خلأ است تا جسم بتواند در آن حرکت کند. اما خلأ که بنا به تعریف، نیستی است و ممکن نیست وجود داشته باشد. پس امکان ندارد که حرکت وجود داشته باشد. پارمنیدس میگفت لازمهٔ تعریف تغییر و حرکت، تعریف چیزی است که وجود ندارد و این کار منطقا محال است.<ref name=o>{{یادکرد|فصل=فصل هشتم:فلسفه یونانی|کتاب=تاریخ فلسفه غرب|نویسنده=رجینالد هالینگ دیل|ترجمه=عبدالحسین آذرنگ|ناشر=انتشارات ققنوس|چاپ=|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۹۹ و ۱۰۰|سال=۱۳۸۷|شابک=}}</ref>
خط ۵۴:
پس عالم حس هم که بنا به تعریف در تغییر و جنبش است، وجود ندارد و فریب و سرابی بیش نیست. تنها چیزی که بودنش منطقأ ممکن است، هستی محض است.<ref name=j>{{یادکرد|فصل=فصل یک:تالس و پیشاسقراطیان|کتاب=کتاب کوچک فلسفه|نویسنده=گریگوری برگمن|ترجمه=کیوان قبادیان|ناشر=کتاب آمه|چاپ=نهم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۱۲ و ۱۳|سال=۱۳۸۹|شابک=}}</ref>
پارمنیدس اما وجود و هستی را مادی؛ و در مکان متناهی میدانست و آن را به شکل یک کره درنظر میگرفت.<ref name=r
اما با توجه به رابطهای که او میان اندیشه و هستی تصور میکند، برخی آوردهاند که از نظر پارمنیدس هستی محض هم مادٌی است و هم معنوی. جنبهٔ مادٌی هستی محض، فضای نامتناهی، و جنبهٔ معنوی آن، اندیشهاست.<ref name=j
متافیزیک پارمنیدس بغرنجتر از آن بود که مورد پذیرش کثیری از فلاسفه قرار گیرد؛ از این رو رد کردن آرای او به مشغولیت اصلی فلسفههای پیش از سقراط تبدیل شد.<ref name=r
== پانویس ==
خط ۷۴:
[[رده:پارمنیدس]]
[[رده:اخلاقگرایان]]
[[رده:اهالی یونان سده ۵ (پیش از میلاد)]]
[[رده:درگذشتگان دهه ۴۵۰ (پیش از میلاد)]]
[[رده:زادگان دهه ۵۱۰ (پیش از میلاد)]]
[[رده:شاعران سده ۵ (پیش از میلاد)]]
[[رده:شناختشناسان]]
[[رده:فیثاغورسیان]]
[[رده:فیلسوفان الئایی|پارمنیدس]]
[[رده:فیلسوفان دین]]
[[رده:فیلسوفان ذهن]]
[[رده:فیلسوفان سده ۵ (پیش از میلاد)]]
[[رده:فیلسوفان مگنا گراسیا]]
|