شیخیه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز ویکیسازی رباتیک (درخواست کاربر:Gharouni)(۷.۶) >سید علی موسوی، زین العابدین، دوازده امامی+نشانی+املا+تمیز (۱۰.۷) |
||
خط ۱۰:
علی محمد باب در هنگام حضور در کربلا از شاگردان سید کاظم رشتی بود اما پس از ادعاهایی که کرد، شیخیه بیشترین مبارزه را با وی کرد<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی=منصف|تاریخ=2000-01-01|نشانی=http://m-kermani.ir/2017/02/15/تقابل-مرحوم-محمد-کریم-خان-کرمانی-اع-با-ب/|عنوان=تقابل مرحوم محمد کریم خان کرمانی اع با باب و ذکر دلایل ایشان|بازبینی=2017-02-18}}</ref>
== کتب
معروفترین کتب شیخیه عبارتند از: [[شرح الزیارة الجامعة الکبیرة]] - [[شرح العرشیة]] -ابواب و الایمان - عالم ذر- در جواب باب - ارشاد العوام- دقائق العلاج-شرح المشاعر - شرح آیة الکرسی - دلیل المتحیرین -ارشاد العوام - الفطرة السلیمة - طریق النجاة - فصل الخطاب - الکتاب المبین - کفایة المسائل - مصباح السالکین - ینابیع الحکمة - صواعق البرهان - زینبیة - اسرار الشهادة - اجتهاد و تقلید - فهرست - اجتناب - التقلید - دوستی دوستان و کتاب مکتب شیخیه نوشته [[هانری کوربن|پروفسور هانری کوربن فرانسوی]].<ref>[http://www.shaikhi.com/ مکتب شیخیه - المدرسة الشیخیة - Shaykhi School<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
خط ۲۵:
شیخیه کرمان را بنا به انتساب به مؤسس آن حاج محمدکریمخان، «کریمخانیه» نیز گفتهاند. از ویژگیهای این سلسله احترام و ادب خاص به [[اهل بیت پیامبر]] اسلام و همچنین در رفتارهای فردی شان با خود و دیگران میباشد.
پس از محمد کریم خان کرمانی، دو پسر وی به نامهای حاج محمد خان کرمانی و سپس حاج زینالعابدین خان کرمانی جانشین پدر شده و به پیشوائی شیخیه رسیدند. پس از آنها حاج ابوالقاسم خان ابراهیمی(۱۳۱۴–۱۳۹۰ ه. ق) فرزند حاج [[زین العابدین]] خان به پیشوائی رسید. پس از او فرزندش حاج عبدالرضاخان جانشین پدر شد که در سال اول [[انقلاب ایران]] بدست گروهی به نام الفتح کرمان ترور شد(۱۳۵۸ ه. ش) و در حال حاضر پیشوایی بر عهده [[سید علی موسوی]] در بصرهاست. سید کاظم رشتی، حاج محمد کریم خان، حاج محمد خان و حاج زین العابدین خان در [[حرم امام حسین]] مدفون شدند. محل دفن حاج ابوالقاسم خان در [[حرم امام رضا]] و محل دفن حاج عبدالرضا خان در شهر کربلا میباشد. طرفداران این فرقه در حال حاضر بیشتر در شهرهای کرمان، تهران، خرمشهر، تبریز، بناب، زنوز، مشهد، شیراز، بصره و کربلا زندگی میکنند.
=== باقریه (شیخیه همدان) ===
خط ۴۴:
=== بابیه ===
طرفداران باب پس از مرگ سید کاظم رشتی، به رهبری [[طاهره قرةالعین]] به [[باب]] پیوستند.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Najmabadi | نام =Afsaneh | نام خانوادگی۲ = Joseph| نام۲ = Suad| عنوان = Encyclopedia of Women & Islamic Cultures: Family, law, and politics| نشانی = http://books.google.com/books?hl=en&lr=&id=4Uyypm6T7ZsC&oi=fnd&pg=PP2&dq=Encyclopedia+of+Women+&+Islamic+Cultures&ots=2M-jXuZUiL&sig=uWIoghoNEv7dBnJAP9_Vbap6OII&redir_esc=y#v=snippet&q=tahiri%20Qurratu
== عقاید ==
«عقاید شیخیه در اصول و فروع دین و همه احکام شرع مبین برگرفته از کتاب خدا ([[قرآن]]) و سنت [[محمد]] و اخبار و احادیث ائمه است، و بطور خلاصه شیخیه [[شیعه|شیعیانی]] هستند که در جزئی و کلی سعی در تبعیت امامان داشته و جز فرمایش آن بزرگواران که مسلماً مأخوذ از کتاب خدا ([[قرآن]]) و سنت [[محمد]] است به چیزی از یافتههای عقول ناقصه و قیاسها و سلیقههای شخصیه اشخاص عادی در دین خدا اعتماد نمینمایند، و در بیان فضائل محمد و آل محمد نیزسعی داشته و میگویند که نباید تصور شود که معارف [[اسلام]] منحصر به همین احکام ظاهری عبادات و معاملات است، و آن عده از قشریین را که فقط به همین ظاهر اسلام اکتفا کردهاند مقصر میدانند؛ و همچنین معتقدند که عقاید آن عده از [[تصوف|صوفی مذهبان]] که دین را صرفاً امور باطنی میدانند و ظواهر عبادات را ترک کردهاند ناقص است و انسان را به ترقی و تعالی که مقصود از آفرینش اوست نمیرساند، بلکه دین حق آن است که همه ظواهر را بپذیریم و بآنها عمل نمائیم در عین اینکه سعی میکنیم اصل و باطن و حقایق آن مطالب را هم بقدر استعداد فراگیریم و بهر صورت این مطلب مسلم است که عقاید شیخیه همان عقاید شیعه جعفری [[دوازده امامی]] است و شیخیه نه چیزی از مذهب ائمه کم کرده و نه چیزی بر آن افزودهاند، بلکه هیچ نوع کاستن و افزودنی رادر دین خدا جایز نمیدانند .»<ref>[http://alabrar.info/webview.aspx?newbook=yes&book=introduction درباره مکتب شیخی به قلم زین العابدین ابراهیمی]</ref>
شیخیه [[اصول دین]] را منحصر در چهار اصل [[توحید (اسلام)|توحید،]] [[نبوت]]، [[امامت]] و [[تولی (اسلام)|تولی]] و [[تبری (اسلام)|تبری]] یا به عبارت دیگر معرفت مجتهد جامعالشرایط میدانند<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی=منصف|تاریخ=2000-01-01|نشانی=http://m-kermani.ir/2017/02/18/رکن-رابع-چیست/|عنوان=رکن رابع چیست|بازبینی=2017-02-18}}</ref>
* به اعتقاد شیخیه، رکن چهارم دین عبارت است از شناختن پیشوایان شیعه و اخوت و مسئله ولایت و براءت و دوستی و دشمنی که همه اینها یک موضوع واحد بوده و اصل بودن آن بسیار واضح و مستند است و در وقتی که به امثال ما وحی نازل نمیشود و پیغمبر هم در میان نیست و امام ما هم غایب است و ناچار باید به بزرگان شیعه و علما رجوع کنیم و در میان علما هم
* شیخیه معاد و عدل را از اصول دین میدانند ولی معتقدند اعتقاد به خدا و رسول ضرورتاً مستلزم اعتقاد به قرآن و از جمله تعلیمات آن عدل و معاد است. عدل یکی از [[صفات ثبوتی]] خداوند است، اگر آن را اصل اصیل بشماریم چرا سایر صفات ثبوتی از قبیل علم، قدرت، حکمت و غیره را از اصول دین نشماریم و اصلادرشمردن اصول دین بین علما اختلاف بوده چون هیچ تقسیمبندی صریحی از ائمه در اینباره نرسیده و همه اینها تقیسمات علما در زمانهای مختلف بر حسب وضعیت هر زمان است و اختصاصی به شیخیه ندارد
* شیخیه میگویند [[معاد جسمانی]] وجود دارد اما بعد از انحلال جسم، عنصری که باقی میماند جسم لطیفی است که به اصطلاح ایشان جسم هورقلیایی است. هورقلیا که ظاهراً کلمه سریانی است، همان قالب مثالی میباشد که از اصطلاحات فلسفی [[شیخ احمد احسایی]] است. وی میگوید: آدمی را دو جسم است، یکی مرکب از عناصر زمانی که به منزله اعراض جسم حقیقی است و آن مانند جامهای است که انسان آن را میپوشد و از تن بیرون میآورد و آنچه پس از مرگ میپوسد و از میان میرود همین جسم است. دیگر سرشتی است که آدمی از آن آفریده شده و زمانی نیست و از عالم هورقلیا است و در گور او باقی خواهد ماند و آنچه آدمی در روز رستاخیز به هیئت آن زنده خواهد شد همین جسم مثالی است و ثواب و عقاب اخروی مربوط به همین جسم میباشد. بازگشت ارواح مردم در کالبد لطیفی است که از جسم دنیوی آنها لطیفتر است؛ گرچه در مقایسه با عالم [[برزخ]] و [[قیامت]]، جسم محسوب میشود.
خط ۶۸:
[[رده:شیخیه]]
[[رده:مذاهب اسلامی]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|