عقل سلیم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اصلاح یادکردها (وظیفه ۱۹)
خط ۶:
به عقل سلیم درک عام، فهم عامه<ref>{{یادکرد ژورنال | نویسنده=ویلفردکار | نام خانوادگی۲=سجادی | نام۲=سیدمهدی | عنوان=تئوری تربیتی و ارتباط آن با عمل تربیتی | ژورنال=مدرس علوم انسانی | شماره=3 | سال=1376 | صفحه=16–29 | پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/49999 | زبان=fa | تاریخ بازبینی=2015-01-23}}</ref> یا فهم متعارف<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=فطورچی | نام=پیروز | عنوان=شک گرائی از نگاه خواجه نصیر | ژورنال=فرهنگ | شماره=44 | سال=1381 | صفحه=259–292 | پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/43895 | زبان=fa | تاریخ بازبینی=2015-01-23}}</ref> یا ''عرف عام''<ref>{{یادکرد ژورنال | نویسنده=مایکل‌دویت | نام خانوادگی۲=شاهمرادی | نام۲=ایوب | نام خانوادگی۳=سعیدی | نام۳=حمید | عنوان=پرونده: واقعگرایی - ضد واقعگرایی | ژورنال=اطلاعات حکمت و معرفت | شماره=35 | سال=1387 | صفحه=30–34 | پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/533037 | زبان=fa | تاریخ بازبینی=2015-01-23}}</ref> و '''شعورِ متعارف''' نیز گفته می‌شود، که می‎تواند جایگزین مناسبتری برای این مفهوم باشد.
 
عقل سلیم گاه این‌طور تعریف می‌شود: «قضاوت مستدل برآمده از [[تجربه]] به جای مطالعه.»<ref>{{یادکرد وب | نام خانوادگی=Hutson | نام=Matthew | عنوان=Common Sense Is Neither Common nor Sense | وب‌گاهوبگاه=Psychology Today | تاریخ=2011-07-12 | سال=2011 | پیوند=http://www.psychologytoday.com/blog/the-power-prime/201107/common-sense-is-neither-common-nor-sense | کد زبان=en | تاریخ بازبینی=2015-01-23}}</ref> می‌توان عقل سلیم را درک طبیعی متعارف و مورد اتفاق نظر عموم در خصوص موضوعات در نظر گرفت.<ref>{{یادکرد وب | عنوان=نظریه چیست؟ (2) | وب‌گاهوبگاه=رادیو فرهنگ | تاریخ=2012-02-05 | سال=2012 | پیوند=http://radiofarhang.ir/index.php?mode=content&content_id=29292 | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2015-01-23}}</ref>
 
اگرچه کاربرد این واژه تا دوره‎ی یونان باستان قدمت دارد، لیکن در مفهوم امروزی آن می‎توان [[ویلیام جیمز]] را اولین فیلسوفی دانست که از این مفهوم برای تبیین فلسفه پراگماتیسم ( [[عمل‌گرایی]] ) بهره برد. در سخنرانی پنجم از کتاب پراگماتیسم، جیمز این تِز را بیان می‎کند که: "شیوه‎های تفکر ما درخصوص اشیا، کشفیات اسلاف خیلی دور ما هستند که توانسته‎اند خود را در طول تجربه‎ی همه‎ی دوران پس از خود حفظ کنند." و این قالب‎های ذهنی که شعور متعارف تلقی می‎شوند،بستر روشهای علمی و پژوهش‎های فلسفی هستند.