نبرد جلالک مارپرچین: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹) |
||
خط ۱۷:
== پیشزمینه ==
قوامالدین زمانی به طبرستان آمد که همزمان بود با به حکومت رسیدن [[کیا افراسیاب چلاوی]]، که پسرش به تازگی [[فخرالدوله حسن]] از [[باوندیان]] را به قتل رسانده بود.<ref name="مجد کلا" /> افراسیاب از روی مصلحت مرید قوامالدین گردید زیرا که نفوذ میربزرگ به حدی بود که افراسیاب میتوانست از نفوذ و اعتبار وی استفاده کند.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=ساسان پور|نام=شهرزاد|پیوند نویسنده=|عنوان=گذری بر حکومت محلی سادات مرعشی مازندران|ژورنال=ماهنامه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا|صفحات=|شماره=۴۶-۴۷|مکان=تهران|ناشر=|تاریخ=مرداد و شهریور ۱۳۸۰|پیوند=http://www.noormags.ir/View/fa/articlepage/65588?sta=&sto=&ste=%u0645%u0631%u0639%u0634%u06cc%u0627%u0646|پینوشت=| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6DMnZ6hJc | تاریخ بایگانی =
{{نقل قول|… چون مردم مازندران آنچنان دیدند که رئیس ایشان دست ارادت به دامن سعادت حضرت سید هدایت قباب زدهاست و سید را مقتدای خود دانسته و مرید با ارادت او شدهاست … مردم به جوق و فوجفوج و گروهگروه نزد سید میرفتند و توبه میکردند و از فسق و فجور بازمیآمدند و سیادت پناهی را پیرو مقتدای خود میدانستند.<ref>{{پک|ظهیرالدین|۱۳۶۸|ص=۱۷۵}}</ref><ref name="مجد کلا" />}}
خط ۲۵:
«جهتدار بودن اندیشههای میربزرگ» موجب نگرانی کیا افراسیاب شد. نگرانی کیا افراسیاب از این خاطر بود که مردم طبرستان به سمت قوامالدین مرعشی جذب شوند و با توجه به آنچه از [[علویان طبرستان]] و نوع حکومتشان شنیده بودند، به دنبال بنیان دودمانی مشابه آن باشند و اقتدار و ثروت بهدست آمدهٔ او را تهدید کنند. کیا افراسیاب پیش از این نیز وقتی که به طرفداران قوامالدین پیوستهبود، خرقهٔ درویشی پوشیدهبود و دیگر هواداران میربزرگ نیز خوراک و پوشاکی مانند او را میطلبیدند و چه بسا این اندیشهٔ اجتماعی به شکل مساوات ارائه شد و در رفتار هواداران میربزرگ تجلی یافت که این موجب جدایی و رویارویی کیا افراسیاب با آنان گشت.<ref name="مجد کلا" />
در نهایت تضادهای گوناگون بین این دو و رفتار و اشرافیتگرایی کیا افراسیاب، موجب جدایی میربزرگ از او شد.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=میرجعفری|نام = حسین |عنوان=حمله تیمور به مازندران و عوامل سقوط مرعشیان|نشریه=فصلنامهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان)|پیوند=http://www.noormags.ir/view/Magazine/ViewPages.aspx?ArticleId=42011|تاریخ=بهار و تابستان ۱۳۸۳|دوره=|شماره=۳۶ و ۳۷|صفحه=۱۷ تا ۳۶|ref=harv}}</ref><ref>* {{یادکرد کتاب|نام=Michael M. J.|نام خانوادگی=Fischer|عنوان=Iran: From Religious Dispute to Revolution||نشانی=http://books.google.com/books?id=QzDMzTWRnFIC&pg=PA93&lpg=PA93&dq=kar+kia&source=bl&ots=Hnymlk-tN0&sig=kEHikeTp3fXDZL0gbsXoqpyQ8bU&hl=en&sa=X&ei=uBX7T_azNIaq8ATK9azNBg&ved=0CEsQ6AEwAg#v=onepage&q&f=false|سال=۲۰۰۳|ناشر=Univ of Wisconsin Press |شابک=۹۷۸۰۲۹۹۱۸۴۷۴۲|ref=harv| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6DMnuDMs9 | تاریخ بایگانی =
پس از حبس قوامالدین، افراسیاب با چند تن از افراد خاندان جلالیان صلح نمود و درخواست مشاوره با آنان را صادر نمود. همزمان با حبس قوامالدین، یکی از فرزندان وی به مرض [[قولنج]]، درگذشت و مریدان خشمگین او این واقعه را از کراماتش دانستند و مصمم به آزادی وی گشتند و بدین ترتیب قوامالدین آزاد شد.<ref name="مجد کلا" />
|