الفبای فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Greight (بحث | مشارکت‌ها)
الفبای فارسی برگرفته از عربی نیست، یا دست کم چنین چیزی مورد مناقشه جدی است.
خنثی‌سازی به نسخهٔ 26224231 31.58.172.227 (بحث). (T)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۲:
{{الفبای فارسی}}
 
'''''الفبای فارسی''''' گروه سی‌ودوگانهٔ [[حرف (دستور زبان)|حروف]] (نویسه‌ها) است که از [[الفبای عربی]] اقتباس شده است. این الفبا نمایندهٔ نگاشتن ([[همخوان (آواشناسی)|همخوان‌ها]] یا صامت‌ها) در [[زبان فارسی]] است و [[حرف (زبان‌شناسی)|حروف بی‌صدا]] نام دارند. به این گروه از حروف (نویسه‌ها)، حروف الفبا یا حروف هجای فارسی می‌گویند. برای نوشتن الفبای فارسی، [[خط فارسی]] به‌کار گرفته می‌شود که خود برگرفته از [[خط عربی]] است.<ref>کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشته یحیی ذکاء صفحه هشتم نسخه الکترونیکی به آدرس: ketabnak.com/book/67462/در-پیرامون-تغییر-خط-فارسی؟ فارسی?&page=all</ref>
 
پیش از [[حمله اعراب به ایران]] و ورود اسلام به این کشور، دو [[خط اوستایی|الفبای اوستایی]] و [[خط پهلوی|الفبای پهلوی]] به‌کار گرفته می‌شدند؛می‌شدند. ولی زبان [[قرآن|کتاب اعراب]] بر اساس [[خط کوفی]] بود و [[علی بن ابی طالب]] خود نیز به خط کوفی می‌نوشت.<ref>کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشتهٔنوشته‌ی یحیی ذکاء صفحه هشتم</ref> بدین ترتیب الفبای عربی به ایران راه یافت.
پس از مدتی، قلمرو اعراب از افغانستان و ایران تا سوریه و مصر گسترش یافت و غلط‌خوانی‌های زیادی در نامه‌نگاری‌هاینامه‌نگاریهای خلفا به وجود می‌آمد. مردم کشورهای دیگر در ادای واژه‌های عربی دچار مشکل بودند تا اینکه در سال ۶۵ هجری،هجری،‌ [[عبدالملک|عبد الملکالملك بن مروان]] در دمشق به خلافت رسید و در نامه‌ای که به [[حجاج بن یوسف|حجاج بن یوسف ثقفی]] خلیفه عراق نوشت، به او گفت که این [[خط کوفی]] که [[ابوالاسود دؤلی]] طراحی کرده، کفایت نمی‌کندنمیکند و از حجاج بن یوسف خواست تا خط عربی را بر پایهٔپایه‌ی خط کوفی توسعه دهد و ترویج کند.<ref>کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشتهٔنوشته‌ی یحیی ذکاء صفحه ششم</ref>
حجاج کسی بود که به سردارانش دستور داد تا تمام روحانیان ادیان دیگر و کسانی که به خط غیر از عربی می‌نویسند را از دم تیغ بگذرانند. آثار این اقدامات حتی از [[کتاب‌سوزی در ایران]] نیز پررنگ‌تر بود.<ref>[[آثار الباقیه عن القرون الخالیه]] ص ۳۵ و ۳۶ و ۴۸</ref>
این اقدامات مشکلات زیادی برای زبان سایر کشورها ازجمله پارسی‌زبانان به وجود آورد. افراد باسواد و روحانیان زرتشتی یا کشته شدند و یا دست از فعالیت خود برداشتند. عرب‌ها، چهار حرف اصلی را در الفبای خود نداشتند و آن را حروف عجمی می‌نامیدند. سرانجام یک خوشنویس به نام خواجه ابولمال، سه نویسه [[پ]] [[ژ]] و [[چ]] را به [[الفبای عربی]] اضافه کرد و بعدها نویسه [[گ]] نیز پس از یک فراز و نشیب به شکل کنونی به الفبای عربی اضافه شد.<ref name="ReferenceB">کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشتهٔنوشته‌ی یحیی ذکاء صفحه نهم</ref>
[[خط تعلیق|تعلیق]] و [[نستعلیق]]، دو شیوهٔشیوه‌ی خوش‌نویسی از [[خط عربی]] هستند که توسط ایرانیان ابداع شدند.
 
افغانستان و پاکستان نیز بنا بر ناچاری، الفبای عربی را برگزیدند. بدین گونه بود که این الفبا در کشورهای [[ایران]]، [[افغانستان]] و [[پاکستان]] و [[تاجیکستان]] به‌عنوان الفبای رسمی انتخاب شد. در پی [[تغییر خط در تاجیکستان]] از سال [[۱۳۰۷]] ([[۱۹۲۸ (میلادی)|۱۹۲۸ میلادی]]) به [[الفبای لاتین|لاتین]] و بعد خط [[سیریلیک]]، خط فارسی در این کشور کنار گذاشته شد. همچنین پس از شکست‌های [[امپراتوری بیزانس]] از عرب‌های مسلمان در زمان صدر اسلام، خط‌های باستانی در زیرمجموعه‌های آن امپراتوری نابود و [[خط عربی]] جایگزین شده بود. یکی از آن زیرمجموعه‌ها،زیرمجموعه‌ها [[آناتولی]] نام داشت که امروزهکشور به‌نام کشورکنونی [[ترکیه]] شناختهبود می‌شود.که سرانجام در سدهٔسده‌ی بیستم میلادی [[مصطفی کمال پاشا]] دستور داد [[خط عربی]] را به خط [[الفبای ترکی استانبولی|الفبای ترکی لاتین]] تغییر دهند. خط لاتین برای پارسی‌زبانان نیز با نام [[دبیره پارسی لاتین]] شناخته می‌شود.
 
== الفبا و خط فارسی ==
[[پرونده:Qur'an manuscript Surat al-Nisa'. (1).tif|thumb|left|280px|دست‌نوشته‌ای از بخشی از سه آیهٔ نخست سورهٔ نساء به خط کوفی]]
{{اصلی|الفبای فارسی}}
اساس الفبای فارسی با [[الفبای عربی]] یکی است، اما الفبای فارسی دارای چهار حرف است که [[واج]]‌های متناظر آن‌ها در [[زبان عربی|عربی]] استاندارد وجود ندارد. یک خوش‌نویس به نام خواجه ابولمال، سه نویسهٔنویسه‌ی [[پ]] [[ژ]] و [[چ]] را به [[الفبای عربی]] اضافه کرد و نویسهٔنویسه‌ی [[گ]] نیز پس از چندی دگرگونی، به شکل کنونی درآمد.<ref name="ReferenceB" /> برخی از حروف فارسی با حروف متناظر خود در عربی متفاوت هستند؛ مثلاً حرف «ک» در فارسی در حالت پایانی یا تنها با سرکش نوشته می‌شود درحالی‌که این حرف در عربی در این دو حالت بدون سرکش و با یک حمزه به صورت «ك» نوشته می‌شود. هم‌چنین حرف «ی» در حالت پایانی در فارسی بدون نقطه است، اما در عربی «ي» نوشته می‌شود. برخی از حروف عربیدر فارسی دارای بیش از یک شکل هستند، مانند حرف «هـ» که چهار شکل مختلف دارد.
 
درحالی که عرب‌ها فاقد چهار حرف اصلی (پ، چ، ز،ز،‌ گ) هستند، بسیاری از حروف الفبایشان را به گونه‌های متفاوت ادا می‌کنند. امروزه تمام حروف خاص عربی همانند (ث، ص)، (ح)، (ذ، ض، ظ)، (ع)، (ق)، (ط)، (همزه، عین ساکن، تنوین‌ها، تشدید، اِعراب و غیره) در خط فارسی هم وجود دارند که نشان می‌دهد این خط ابتدا توسط عرب‌ها ساخته شد و سپس به ایران راه یافت. در مقابل، ایرانیان چهار حرف خاص خود را به خط عربی اضافه کردند. به‌عبارت دیگر اگر خط فارسی ابتدا در ایران ساخته شده بود، اکنون حروف هم‌واج در آن وجود نداشت و چه دلیلی داشت که برای یک واج مثل واج (زِ)، چهار نوع حرف (ز، ذ، ض،ض،‌ ظ) ابداع شود؟ به‌علاوه اگر خط فارسی ابتدا در ایران ساخته شده بود، امروز در الفبای عربی شاهد چهار حرف پارسی (پ، ژ، گ،گ،‌ چ) نیز بودیم.
 
علاوه بر این در جدول زیر حروفی هم دسته قرار داده شده‌استشده است که از زبان عربی به ایران راه یافته‌اند و ایرانیان تفاوتی در ادای آن‌هاآنها قائل نیستند.
 
{| class="wikitable"
|-
! واج !! حروف الفبای عربی بهمراه نمونه
|-
| ز || ز - ظ - ض - ذ ( زینب، ظریف، ضامن، ذلیل)
|-
| س || س - ص - ث (سوسن، صباء، ثریّا)
خط ۳۱:
| ق || ق - غ (قربانعلی، غلامرضا)
|-
| ت || ت - ط ( توفان، طاها)
|-
| ه || ه - ح (هومن، حسن)
خط ۳۷:
[[پرونده:Folio from a Koran (13th century).jpg|thumb|left|280px|خط کوفی مغربی]]
 
این حروف ۳۳گانه، دارای حالت‌های متفاوت نوشتاری‌اند. یک حرف یا یک شکلِ یکسان از یک حرف ممکن است نمایندهٔ چند [[واج]] متفاوت باشد (مانند شکل: «ا»، از گروه «الف» که نمایندهٔ مصوت بلند آ در وسط واژه به دو شکل چسبان و جدا (مانند «باد» و «زاد») و هم صامتِ اِعراب، (مانند «اَبر»، «اِمروز»، «اُردک») باشد. می‌تواندمیتواند در انتهای واژه به صورتبصورت چسبان آورده شود. همانند «سینا». همچنین می‌تواندمیتواند به صورتبصورت با کلاه بکار برود، همانند «آسیاب» یا به شکل جدا در وسط به همراهبهمراه همزه بکار برود، همانند «رأی» یا مثل واژه «منشأ» در انتها به همراهبهمراه همزه باشد ولی پیوسته باشد. همچنین ممکن است چند حرفِ متفاوت، همگی اشاره به یک واج یکسان داشته باشند (مانند حروف متفاوت: «ز، ذ، ظ، ض» که همه به‌طوربطور یکسان نشانهٔ واج صامتِ «زِ» می‌باشند) همانند واژه‌های زرد، ذبیح، ضربه، ظریف.
 
این موارد در همخوان‌ها هم وجود دارد. برای مثال حرف «ب» به چهار صورت (اولِ چسبان، وسط، آخرِ چسبان و آخرِ جدا) نوشته می‌گرددمیگردد. برای نمونه به ترتیب: (باد، سبز، ضریب، آسیاب). همچنین در بعضی واژه‌ها درحالی در وسط قرار می‌گیردمیگیرد که از یک طرف جداست. همانند بادبان، آبشار.
 
درضمن، برای نگاشتن [[واکه]]‌های بلندِ سه‌گانه (آ، ای، او) نیز از سه تا از حروف الفبا کمک گرفته می‌شود که با سه صامتِ «الف»، «ی» و «واو» هم‌شکل نوشته می‌شوند. واکه‌های کوتاه معمولاً بدون علامت و در موارد ضروری با علامت‌های «زِبَر» (فتحه ـَ)، «زیر» (کسره ـِ) و «پیش» (ضمه ـُ) مشخص می‌گردند که هرکدام از آن‌هاآنها نقش یک حرف را در واژه دارند. به علامت‌های به‌کاررفته برای واکه‌ها «حروف صدادار» (بلند و کوتاه) گفته می‌شود.
 
== اشکالاتجدول نویسه‌های الفبای فارسی (عربی) ==
{{زبان پارسی}}
 
الفبای فارسی در ظاهر شامل ۳۳ [[حرف (زبان‌شناسی)|حرف]] است.<ref>علی‌اکبر دهخدا، ج۸، ص۴۴ «الفبای فارسیِ امروزین مرکب از '''سی‌وسه''' حرف است بدین قرار: ا، ء، ب، ...»</ref> رایج‌ترین اشکالاتی که از الفبای فارسی گرفته می‌شودمیشود این است که در نگارش، حروف به یکدیگر پیوسته‌اند و بسته به قرارگیری در ابتدا، انتها یا وسط واژه، به شکل‌هایشکلهای متفاوتی نوشته می‌شوند. مثلاً‌برای حرف ت چهار حالت وجود دارد که در مثال‌هایمثالهای روبرو مشاهده می‌شوندمیشوند. اطاعت - بستگیاستیل - تابان - سوتتوت
 
درحالیکه الفبای فارسی به ظاهر دارای ۳۳ حرف است، اما افراد نوآموز دراصل با ۱۲۲ شکل مختلف روبرو می‌شوند که بسته به نوع قرارگیری در واژه، به صورتبصورت متفاوتی نوشته می‌شوند که وقت و استعداد نوآموزان در راه یادگیری این الفبای پیچیده صرف می‌گردد. این یکی از معایب الفبای عربی می‌باشد که در آن حروف به یکدیگر می‌چسبند. این ۱۲۲ شکل در جدول زیر به نمایش درآمده‌اند.
 
=== ترتیب الفبای فارسی و جدول همهٔ نویسه‌ها<ref name="ReferenceA">{{یادکرد|نویسنده = مسعود تاکی، دکتر حسین داودی، دکتر محمدرضا سنگری|عنوان = فارسی اول ابتدایی|ناشر = شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران|شهر = تهران|تاریخ = 1394}}</ref> ===
{{لنگر|ترتیب الفبای فارسی}}
ترتیب و نام '''۳۳''' حرف فارسی و '''۱۲۲''' شکل نوشتاری آنها:
خط ۳۵۵:
واکه‌های بلند سه تا هستند و «آ»، «او»، و «ای» نامیده می‌شوند چون با سه حرف (الف کشیده - واو - ی) که درحقیقت برای نمایش سه همخوان (صامت) هستند نمایش داده می‌شوند حروف صدادار نیز نامیده می‌شوند.
 
واکه‌های کوتاه نیز سه تا هستند و زِبَـر (فتحه)، زیر (کسره)، و پیش (ضمه) نامیده می‌شوند که در موارد ابهام‌زدایی به‌صورت سه نشانه (ـَــِــُ) به حروف اضافه می‌شوند. در حروف الفبا نماینده ندارند و در مقابل حرف (شکل)، به آن‌هاآنها «حرکت» (نشانه) می‌گویند.
 
=== نمایش هم‌خوان‌ها (صامت) در الفبای فارسی ===
درحقیقت ۳۳ حرف الفبای فارسی برای نمایش همخوان‌ها می‌باشند. (برای نمایش مصوتهای بلند هم از سه حرف نماینده همخوان‌ها کمک گرفته می‌شود)
 
هم‌خوان‌هاهم‌خوانها (صامتها) در الفبای فارسی امروزی عبارتند از:
 
{| class="wikitable sortable"
خط ۳۹۳:
 
=== گ چ پ ژ (و) ===
در الفبای [[زبان عربی]] چهار حرف «گ چ پ ژ» وجود ندارد. عرب‌زبان‌ها، به جای این ۴ حرف، بیشتر حرف‌های «ف ک ز ج، تش، ق» را استفاده می‌کنند. همچنین حرف «ک» از زبان فارسی را نیز گاهی با حرف «گ» به‌صورت یکسان معرب می‌سازند. در مورددرمورد «و» فارسی نیز عموماً آن را به «ف» تبدیل می‌کنند؛ به‌کار نبردن این حرف‌ها به‌خودیِ خود در یک زبان ایراد به‌شمار نمی‌رود، اما پس از ورود اسلام به ایران الفبای عربی برای نوشتن خط پارسی به‌کار گرفته شد. هجوم زبان عربی آسیب‌هایی بر زبان پارسی وارد نموده و سبب فراموشی و گاهی نابودی برخی از واژه‌های ایرانی شده‌است. این دگرگونی در زبان پارسی تا آن اندازه گسترش یافته که حتی نام زبان پارسی به فارسی تغییر یافته‌است. دگرگونی‌های زبان پارسی، از برای مشکلات خویش نیست، بلکه بار مشکلات زبانی دیگر را بر دوش می‌کشد.<ref name=hozehonari>[http://www.hozehonari.com/PrintListItem.aspx?id=22896 تأثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات شبه قاره هند]، حوزه هنری، محمد عجم</ref><ref>[http://www.deilamestan.com/news_loader/news.aspx?index=54 اهمیت زبان فارسی در عصر دهکده جهانی] محمد عجم - همشهری آنلاین (بازنشر در دیلمستان)</ref> یک خوشنویس به نام خواجه ابولمال، سه نویسه [[پ]] [[ژ]] و [[چ]] را به [[الفبای عربی]] اضافه کرد و پس از مدتی، نویسه [[گ]] نیز پس از یک فراز و نشیب به شکل کنونی به الفبای عربی اضافه شد. واج گِ ابتدا (ک تک‌نقطه) بود و سپس (ک دونقطه و سه‌نقطه) شد. درنهایت به (ک همزه‌دار) تبدیل شد و به شکل کنونی درآمد.<ref name="ReferenceB" />
 
واژه‌های آسیب‌دیده در زبان پارسی، به‌دلیل نبودِ گ چ پ ژ در زبان عربی:
خط ۴۰۴:
== ایرادات از الفبا و خط فارسی ==
{{همچنین ببینید|لاتین‌نویسی فارسی}}
در طول ادوار مختلف ایرادات زیادی از الفبای فارسی گرفته شد و مشکلات آن مطرح گردید. در این باب دکتر رحمت مصطفوی مدیر مجلهٔ روشنفکر در سال ۱۳۴۴ الفبای عربی را «مُردار و بختک» نامید؛نامید؛‌<ref>https://www.parsine.com/fa/news/28654/سرگذشت%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-فکر%D9%81%DA%A9%D8%B1-تغییر%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-خط%D8%AE%D8%B7-فارسی%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C</ref> و [[ابوریحان بیرونی]] دانشمند ایرانی، الفبای عربی را «آفت» نامید.<ref>الصیدنة فی الطب</ref><ref>در پیرامون تغییر خط فارسی یحیی ذکاء صفحهٔصفحه ۱۲</ref>
 
به واسطه استعمال کلمات عربی و ترکی هشت حرف دیگر به الفبای فارسی اضافه شده که عبارت است از: ح، ث، ض، ع، ق، ص، ط، ظ. این حروف در زبان فارسی وجود ندارند و بیشتر واژه‌هایی که یکی از حروف را دارد فارسی نیست.<ref>مقدمه لغت‌نامه معین صفحهٔ 10 تا 15.</ref>
در حدود صد سال گذشته، اندیشه‌گران پرشماری ایدهٔ بحث‌انگیزِ دگرگونی الفبای فارسی و به‌ویژه جایگزین‌کردن آن با [[الفبای لاتین]] را طرح کرده‌اند. [[یحیی ذکا]] در متن مهمی به‌سال ۱۳۲۹ با نام «در پیرامون خط فارسی»، شماری از چهره‌هایی را که از آغاز [[مشروطه]] و در جریان آشنایی ایران با جهان [[نوگرایی|مدرن]]، خواهان دگرگونی بنیادین خط فارسی شده‌اند، معرفی و بررسی کرده‌است. موج نخستِ دگرگونی‌خواهان را چهره‌هایی چون [[میرزا فتحعلی آخوندزاده]] یا [[یوسف مستشارالدوله]] تشکیل می‌دادند. آن‌ها دریافتند که دشواری بزرگ [[خط عربی]]، جدا جدا (یا به‌اصطلاح «آلفابتی») نبودن حرف‌های آن است.<ref>ذکا، یحیی. ۱۳۲۹. ''در پیرامون خط فارسی''. چاپ‌خانهٔ نقش جهان.</ref>