فلسفه اشراق: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خنثی‌سازی ویرایش 27359703 از Yazdanpanahaskari (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۲۸:
شیخ شهید در اثبات تجرد نفس به آیات قرآن استناد می‌کند: «و الدلیل علی آنه لیس فی عالم الاجسام و لیس بجسم و لا جسمانی من الکتاب و السنه و الاثر؛ و اما الایات: «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» و هذا یدل علی آنه لیس بجسم و لا جسمانی، اذ لا یتصور فی حق‌الاجسام هذه الصفات …»
(ترجمه: و دلیل بر این که نفس، در عالم اجسام نیست و جسم و جسمانی نیست، از کتاب و سنت است؛ و اما آیات: «در جایگاه صدق، نزد فرمانروای قدرتمند.» و این، دلیل است بر آن که نفس، جسم و جسمانی نیست، چرا که دربارهٔ اجسام، این چنین صفاتی تصور نمی‌شود)
 
'''['''شهاب‌الدین سهروردی: هر گاه نور مُدبِّر مقهور شواغلِ برزخ نشود، شوقِ او به عالم نورِ قدسی بیش از شوق او به تیرگی (غواسق) باشد، و هر اندازه که نور و روشنائی زیاد شود، عشق و محبت او به نور قاهر فزونی می‌گیرد … و بنابراین از کالبد انسانی رهائی یافته و به جهان نور محض روند و در آنجا مقام گزیده، و در زمرهٔ انوار قدسیه در آید، و به سبب تقدس نورالانوار، قدسی شود.<ref>امین رضوی، مهدی،''سهروردی و مکتب اشراق''، ترجمه دکتر مجدالدین کیوانی – تهران: نشر مرکز 1377- صفحه 132؛ سهروردی، شهاب‌الدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد دوم – تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1380- صفحه 133</ref> دون خوان ماتوس don Juan Matus: نتیجهٔ نهایی نادیده گرفتن تحریک‌های ناگهانی پس از فهرست برداشتن، حالت خاصی است که به عنوان منطق شناخته می‌شود. نتیجهٔ استفاده از هر تحریک ناگهانی به طریق ویژه نیز به عنوان غرق در خود شدن شناخته می‌شود. به چشم بینندگان، منطق بشر همچون تابش کاملاً یکدست و کدری می‌آید که بندرت در برابر فشار فیوضات آزاد واکنش نشان می‌دهد. تابشی که پوسته تخم‌مرغی شکل را سخت تر اما شکننده‌تر می‌کند.<ref>کاستاندا، کارلوس، آ''تش درون''، ترجمه مهران کندری – مسعود کاظمی ، تهران: فردوس،1371، صفحه 82 و 83 – یزدانپناه عسکری</ref>''']'''
 
=== حکمت الهی یونان ===
سطر ۳۹ ⟵ ۴۱:
=== حکمت ایران باستان ===
شیخ اشراق دلبستگی خاصی به حکمای ایران باستان از قبیل جاماسف (جاماسب)، فرشاوشتر، زردشت و بزرگمهر داشته‌است. در رساله کلمه التصوف، خود را احیاگر اندیشه نوری حکمایایران باستان می‌شمارد: «و کانت فی الفرس «آمه یهدون بالحق و به یعدلون» حکماء فضلاء غیر مشبه بالمجوس قد احیینا حکمتهم النوریه الشریفه … فی الکتاب المسمی بحکمه الاشراق و ما سبقت الی مثله» یعنی: «در میان [[فارسی زبانان]] گروهی بودند که به حق هدایت می‌کردند و به آن عدالت می‌ورزیدند؛ حکیمان و دانشورانی که هیچ شباهتی با مجوس نداشتند. ما در کتاب حکمه الاشراق خود حکمت نوریه آن‌ها را احیا کردیم و هیچ‌کس همانند من چنین کاری را نکرده‌است.»
 
'''['''شهاب‌الدین سهروردی: هر گاه نور مُدبِّر مقهور شواغلِ برزخ نشود، شوقِ او به عالم نورِ قدسی بیش از شوق او به تیرگی (غواسق) باشد، و هر اندازه که نور و روشنائی زیاد شود، عشق و محبت او به نور قاهر فزونی می‌گیرد … و بنابراین از کالبد انسانی رهائی یافته و به جهان نور محض روند و در آنجا مقام گزیده، و در زمرهٔ انوار قدسیه در آید، و به سبب تقدس نورالانوار، قدسی شود.<ref>امین رضوی، مهدی،''سهروردی و مکتب اشراق''، ترجمه دکتر مجدالدین کیوانی – تهران: نشر مرکز 1377- صفحه 132؛ سهروردی، شهاب‌الدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد دوم – تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1380- صفحه 133</ref> دون خوان ماتوس don Juan Matus: نتیجهٔ نهایی نادیده گرفتن تحریک‌های ناگهانی پس از فهرست برداشتن، حالت خاصی است که به عنوان منطق شناخته می‌شود. نتیجهٔ استفاده از هر تحریک ناگهانی به طریق ویژه نیز به عنوان غرق در خود شدن شناخته می‌شود. به چشم بینندگان، منطق بشر همچون تابش کاملاً یکدست و کدری می‌آید که بندرت در برابر فشار فیوضات آزاد واکنش نشان می‌دهد. تابشی که پوسته تخم‌مرغی شکل را سخت تر اما شکننده‌تر می‌کند.<ref>کاستاندا، کارلوس، آ''تش درون''، ترجمه مهران کندری – مسعود کاظمی ، تهران: فردوس،1371، صفحه 82 و 83 – یزدانپناه عسکری</ref>''']'''
 
== پانویس ==