از نظر [[عرفان]] تقدیر از طرف حق، هدایت است و کسی که ترک تدبیر کند، به تقدیر راضی شود و کسی که مشاهده مقدور کند خود را بیاختیار داند.<ref name="hamshahrionline">{{یادکرد وب|نشانی=http://hamshahrionline.ir/details/132104|عنوان=مدیریت تقدیر، آغاز تغییر|تاریخ بازبینی=۱۱-۱۱-۲۰۱۲}}</ref>
ابوحنیفه را از مردی چهار صد درم طلب بود. اندر محلهی آن مرد شاگردی از آن ابوحنیفه بمرد . ابوحنیفه به جنازهی وی رفت . آفتاب گرم میتافت . هیچ جای سایه نبود که بنشستی مگر زیر دیوار آن وامدار. در زیر آن دیوار ننشست . گفت مرا بر خداوند این دیوار وام است . اگر از دیوار او این مقدار منفعت گیرم ربا بود و من رباخوار شوم . اندر آفتاب بنشست و به تفکر فروشد . چشم باز کرد . سایهی آن دیوار بر خود دید. برخاست لاحول کرد به در خانهی آن وامدار شد و دَر بزد وامدار بیرون آمد. ابوحنیفه گفت: آن چهار صد درم که بر توست به تو بخشیدم که در سایهی این دیوار تو نشسته بودم . مرا بِحِل کن تا در قیامت در صفِ رباخوارگان نباشم . <ref>ابراهیمی،نادر، ''تاریخ تحلیلی پنج هزار سال ادبیات داستانی ایران'' ، صوفیانهها و عارفانهها، بخش اول– تهران :پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی – چاپ دوم 1377،صفحه 273</ref>
'''حتی با وجود دقت و پیشگیری او از وقوع يك حادثه ( به خيال خودش ) آن حادثه اتفاق میافتد . پس اتفاق در اثر نيرويی برتر برای او رقم خورده است .در مورد ابوحنيفه مضمون اين شعر مولانا پياده شده است.''' زكشاكش چو كمانم ، به كفِ گوش كشانم – '''قدر''' از بام درافتد چو درِ خانه ببندم <ref>مولوی ،جلالالدین محمد بلخی، ''كليات ديوان شمس'' ، غزل 1608 صفحه 542 - تهران : هرمس 1386 – یزدانپناه عسکری</ref>