شاهنشاهی هخامنشی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خنثیسازی ویرایش 27690088 از 37.148.55.12 (بحث) فاقد منبع برچسب: خنثیسازی |
Massol1360 (بحث | مشارکتها) ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
||
خط ۱۱:
* {{anchor|inforefa}}a. '''[[#infoa|^]]''' زبان بومی.
* {{anchor|inforefb}}b. '''[[#infob|^]]''' [[زبان رسمی]] و ''[[زبان میانجی]]''.<ref>Josef Wiesehöfer, ''Ancient Persia'', (I.B. Tauris Ltd, 2007), 119.</ref>
* {{anchor|inforefc}}c. '''[[#infoc|^]]''' زبان ادبی در [[بابل]].}}|stat_area2=۵۵۰۰۰۰۰|stat_year2=۵۰۰ پ.م.<ref name="Turchin">{{cite journal |last1=Turchin|first1=Peter|last2=Adams|first2=Jonathan M.|last3=Hall|first3=Thomas D | title = East-West Orientation of Historical Empires | journal = Journal of world-systems research|date=December 2006 |volume=12|issue=2 |page=223 |url =http://jwsr.pitt.edu/ojs/index.php/jwsr/article/view/369/381|accessdate=12 September 2016 |issn= 1076-156X}}</ref><ref name="Taagepera">{{cite journal|last1=Taagepera|first1=Rein|title=Size and Duration of Empires: Growth-Decline Curves, 600 B.C. to 600 A.D|journal=Social Science History|date=1979|volume=3|issue=3/4|page=121|doi=10.2307/1170959|jstor=1170959}}</ref>|s3=آتورپاتکان|flag_s3=AtropateneHistoryofIran.png|stat_area3=۸۰۰۰۰۰۰|stat_year3=۴۸۰ پ.م.}}'''شاهنشاهی هخامنشی''' ([[پارسی باستان]]: ''Xšāça، «شاهنشاهی» -'' ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد)، معروف به '''امپراتوری ایران''' در ادبیات غربی، یک [[شاهنشاهی ایران|شاهنشاهی باستانی ایرانی]] بود که به دست [[کوروش بزرگ]] بنیاد نهاده شد. این دولت تقریباً همه جهان متمدن آن روز را دربرمیگرفت و از این رو، شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها حکومتی که همه [[جهان]] را برای بیش از دو سده یکپارچه کرد. امپراتوری ایران در اوج گستره خود در سال ۴۸۰ پیش از میلاد هشت میلیون کیلومتر مربع، از [[دره سند]] در [[هند]] تا [[رود نیل]] در [[مصر]] و ناحیه [[بنغازی]] در [[لیبی]] امروز و از [[رود دانوب]] در [[اروپا]] تا [[آسیای مرکزی]]،
این شاهنشاهی بر مردمان گوناگون از ملل و با ادیان مختلف فرمان میراند و اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود در قلمروی هخامنشی زندگی میکردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس میداشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود.<ref>{{یادکرد|فصل=|کتاب=راهنمای مستند تخت جمشید|نویسنده=علیرضا شاهپور شهبازی|ترجمه=|ناشر=انتشارات سفیران و انتشارات فرهنگسرای میردشتی|شهر=تهران|کوشش=بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد|ویرایش=|صفحه=19|سال=۱۳۸۴|شابک=964-91960-6-4}}</ref> کارل شفُلد مینویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمیتوان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقاً در توانی است که آن را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساختهاست.»<ref>''Archailogische Mittelungen aus Iran'', Vol.1, Karl Shefold,(Berlin 1968), P.54.</ref>
خط ۲۲:
=== خاستگاه ===
[[پارسها|پارسیان]] مردمانی از اقوام ایرانی هستند که نزدیک به سه هزار سال پیش از میلاد [[عیسی|مسیح]] به [[فلات ایران]] آمدهاند. پارسیان باستان از قوم آریایی پارس یا [[پارسواش]] بودند که در
برای نخستین بار در سالنامههای آشوری [[سلمانسر سوم]] در سال ۸۳۷ پ. م، «[[پارسوا]]» در جنوب و جنوب باختری دریاچه ارومیه در منطقه اردلان سنندج تا روانسر در استان کرمانشاه نام برده شدهاست. برخی از پژوهشگران مانند راولینسن بر این ایده هستند که مردم پارسواش همان پارسیها بودهاند. تصور میشود خاندانهای پارسی پیش از این که از میان درههای کوههای [[زاگرس]] مرکزی به سوی جنوب و جنوب خاوری ایران بروند، در این سرزمین، ایست کوتاهی نمودند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد در بخش [[پارسوماش]]، روی دامنههای [[کوههای بختیاری]] در جنوب خاوری [[شوش]] در سرزمینی که بخشی از کشور ایلام بود، جای گرفتند. از سنگنوشتههای آشوری چنین بر میآید که در زمان [[شلمنسر]] (۷۱۳–۷۲۱ پ. م) تا زمان [[پادشاه]]ی [[آسارهادون]] (۶۶۳ پ. م)، پادشاهان یا فرمانروایان [[پارسوا]]، پیرو آشور بودهاند. پس از آن در زمان [[فرورتیش]] (۶۳۲–۶۵۵ پ. م) پادشاهی [[ماد]] به [[پارس]] چیرگی یافت و این دولت را پیرو دولت ماد نمود.
خط ۲۸:
[[هرودوت]] میگوید: پارسها به شش خاندان شهری و دهنشین و چهار خاندان چادرنشین بخش شدهاند. شش خاندان نخست عبارتاند از: [[پاسارگادیان]]، [[مارافیان]]، [[ماسپیان]]، [[پانتیالیان]]، [[دروسیان]] و [[گرمانیان]]. چهار خاندان دومی عبارتاند از: [[داییها]]، [[مردها]]، [[دروپیکها]] و '''[[ساگارتیها]]'''. از خاندانهای نامبرده، سه خاندان نخست بر خاندانهای دیگر، برتری داشتهاند و دیگران پیرو آنها بودهاند و پاسارگادها از همه برترند.<ref>{{پک|هرودوت|1388|ک=تاریخ هرودوت|ص=160}}</ref>
بر اساس بنمایههای [[یونان]]ی در سرزمین [[کمنداندازان ساگارتی]] ([[زاکروتی]]، [[ساگرتی]]) (همان [[استان کرمانشاه]] کنونی) مادیهای [[ساگارتی]] میزیستهاند که گونهٔ بابلی - یونانی شده نام خود یعنی [[زاگرس]] (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان باختر فلات ایران دادهاند. نام همین خاندان است که در پیوند خاندانهای پارس نیز موجود است و
بر اساس نوشتههای هرودوت، هخامنشیان از خاندان پاسارگادیان بودهاند که در پارس جای داشتهاند و سر دودمان آنها [[هخامنش]] از فرزندان پرسئوس بودهاست.<ref>{{پک|هرودوت|1388|ک=تاریخ هرودوت|ص=160}}</ref> پس از نابودی دولت [[ایلامیان]] به دست [[آشوربانیپال|آشور بانی پال]]، چون سرزمین ایلام ناتوان شده بود، پارسیها از دشمنیهای آشوریها و مادیها استفاده کرده و انزان یا [[انشان]] را گرفتند.
خط ۴۰:
[[هرودوت]] و [[کتزیاس]]، افسانههای باورنکردنی دربارهٔ زادن و پرورش [[کورش بزرگ]] (۵۲۹–۵۹۹ پ. م) بازگو کردهاند. اما آنچه از دیدگاه تاریخی پذیرفتنی است، این است که کورش پسر فرمانروای انشان، کمبوجیه اول و مادر او [[ماندانا]]، دختر [[ایشتوویگو]] پادشاه ماد میباشد.
===
در سال ۵۵۳ پ.م. کوروش بزرگ، همهٔ پارسها را علیه ماد برانگیخت. در جنگ بین لشکریان کوروش و ماد، چندی از سپاهیان ماد به کورش پیوستند و در نتیجه سپاه ماد شکست خورد.<ref>''Babylonian Historcal Texts'', Sidney Smith, (Lindon,1924), P.111.</ref> پس از شکست مادها، کوروش در [[پاسارگاد]] شاهنشاهی هخامنشی را پایهگذاری کرد، پادشاهی او از ۵۲۹–۵۵۹ پیش از میلاد است.
خط ۶۳:
جانشین [[کوروش بزرگ]] پسرش کمبوجیه بود. اگر چه کمبوجیه فرمانروایی را در سال ۵۳۰ پیش از میلاد آغاز کرد که سال نشستن او بر تخت بود، نخستین سال رسمی شاهی او مطابق با نظام تاریخگذاری ویژهٔ ایرانیان در بهار سال ۵۲۹ پیش از میلاد آغاز شد. بزرگترین دستاورد هشت سال سلطنت او فتح مصر در سال ۵۲۵ پیش از میلاد بود.<ref>{{پک|یامااوچی|1390|ک=ایران و ادیان باستانی|ص=99}}</ref>
چگونگی مرگ کمبوجیه هنوز هم مبهم و رازآمیز است. تنها این را میدانیم که او در تابستان سال ۵۲۲ پیش از میلاد، در فاصلهٔ ژوئیه و اوت، درگذشتهاست. کمبوجیه در بازگشت از مصر مرد؛ ولی برخی دلیل مرگ وی را بیماری و برخی دیگر توطئه خویشاوندان میدانند اما روشن است که وی در راه بازگشت از مصر مردهاست. بنا به کتیبهٔ [[داریوش اول]]، کمبوجیه «به مرگ خویش مردهاست». این خود عبارتی گنگ و سؤالبرانگیز است و روشن نیست که او به مرگ طبیعی درگذشته یا آنکه خود خویشتن را از پای درآورده است. بنا به نوشتههای هرودوت و کتزیاس او بهطور تصادفی بر ران خود زخمی وارد آورد و از آن زخم مرد.<ref>{{پک|بروسیوس|11388|ک=ایران باستان|ص=35}}</ref>▼
▲چگونگی مرگ کمبوجیه هنوز هم مبهم و رازآمیز است. تنها این را میدانیم که او در تابستان سال ۵۲۲ پیش از میلاد، در فاصلهٔ ژوئیه و اوت، درگذشتهاست.کمبوجیه در بازگشت از مصر مرد؛ ولی برخی دلیل مرگ وی را بیماری و برخی دیگر توطئه خویشاوندان میدانند اما روشن است که وی در راه بازگشت از مصر مردهاست. بنا به کتیبهٔ [[داریوش اول]]، کمبوجیه «به مرگ خویش مردهاست». این خود عبارتی گنگ و سؤالبرانگیز است و روشن نیست که او به مرگ طبیعی درگذشته یا آنکه خود خویشتن را از پای درآورده است. بنا به نوشتههای هرودوت و کتزیاس او بهطور تصادفی بر ران خود زخمی وارد آورد و از آن زخم مرد.<ref>{{پک|بروسیوس|11388|ک=ایران باستان|ص=35}}</ref>
پس از مرگ [[کمبوجیه دوم|کمبوجیه]] کسی وارث پادشاهی هخامنشیان نبود.
بر اساس گفتهای، [[کوروش بزرگ]]، در بستر مرگ، بردیا را به فرماندهی استانهای خاوری شاهنشاهی ایران گماشت. کمبوجیه دوم، پیش از رفتن به مصر، از آنجا که از احتمال شورش برادرش میترسید، دستور کشتن بردیا را داد. مردم از کشته شدن او خبر نداشتند و در سال ۵۲۲ پیش از میلاد شخصی به نام [[گوماته مغ]] که ظاهری شبیه به بردیا داشت (با این تفاوت که یک گوش آن بریده شده بود) خود را به دروغ بردیا و شاه ایران نامید. چون مردم بردیا را دوست داشتند و به پادشاهی او راضی بودند و از سویی هیچکس از راز کشتن بردیا آگاه نبود، دل از پادشاهی کمبوجیه برداشتند و پادشاهی بردیا ([[گئوماتا]]) را با جان و دل پذیرا شدند و این همان خبرهایی بود که در [[سوریه]] به گوش کمبوجیه رسید و سبب خودکشی او شد. برخی از تاریخنگاران نیز، کشته شدن بردیا را کار گئومات میدانند.
در نوشتارهای تاریخی از گئومات به عنوان [[بردیای دروغین]] یاد شدهاست. در [[کتیبه بیستون]] نزدیک کرمانشاه، گوماته مغ زیر پای [[داریوش بزرگ]] نشان داده شدهاست. داریوش شاه که از سوی کوروش بزرگ به فرمانداری مصر برگزیده شده بود، پس از دریافتن این رخداد به ایران میآید و بردیای دروغین را از پای درآورده، به تخت مینشیند.
سطر ۲۱۹ ⟵ ۲۱۸:
|
|}{{تاریخ ایران}}
==تختجمشید (پارسه)==▼
تختجمشید یا پارسه مجموعه کاخهایی است که داریوش اول دستور ساخت آن را در دامنهٔ کوه رحمت داد و بهعنوان یکی از پایتختهای هخامنشیان بود. ▼
▲== تختجمشید (پارسه) ==
داریوش اول ساخت خزانه، کاخ آپادانا و تچر را شروعکرد، خشایارشا پسر داریوش این دو کاخ و خزانه را تکمیل و کاخهای دروازهٔ ملل، صد ستون، هدیش، ملکه را به تختجمشید افزود. اردشیر اول نیز کاخ سه دروازه (شورا) و ساختمان بایگانی اسناد را به تختجمشید افزود. شاهان دیگر هخامنشی نیز کاخهای کوچک دیگری در تختجمشید ایجاد کردند.<ref name=":1" /> ▼
▲تختجمشید یا پارسه مجموعه کاخهایی است که داریوش اول دستور ساخت آن را در دامنهٔ کوه رحمت داد و بهعنوان یکی از پایتختهای هخامنشیان بود.
▲داریوش اول ساخت خزانه، کاخ آپادانا و تچر را شروعکرد، خشایارشا پسر داریوش این دو کاخ و خزانه را تکمیل و کاخهای دروازهٔ ملل، صد ستون، هدیش، ملکه را به تختجمشید افزود. اردشیر اول نیز کاخ سه دروازه (شورا) و ساختمان بایگانی اسناد را به تختجمشید افزود. شاهان دیگر هخامنشی نیز کاخهای کوچک دیگری در تختجمشید ایجاد کردند.<ref name=":1"
[[پرونده:Persepolise map main.JPG|جایگزین=|وسط]]
{{سخ}}
[[پرونده:Panoráma Persepole.jpg|جایگزین=|وسط|848x848پیکسل]]
=== زیرپایه (صفه) ===
از آنجایی که تختجمشید در دامنهٔ کوه واقعشدهاست، برای هموارسازی سطح آن قطعه سنگهای بزرگی را در سطحی به مساحت تقریبی
[[پرونده:Persepolis east side at spring.jpg|جایگزین=|وسط|848x848پیکسل]]
{{سخ}}
[[پرونده:Persepolis east side -03 at spring.jpg|جایگزین=|وسط|1058x1058پیکسل]]
=== [[کاخ آپادانای تخت جمشید|کاخ آپادانا (کاخ
کاخ آپادانا اولین و مهمترین کاخ تختجمشید است که در ضلع غربی آن قراردارد. مساحت این کاخ حدود
از این کاخ برای انجام آیین نوروز استفاده میشد و گنجایش بیش از
در گوشهوکنار این کاخ طرحها و نقش برجستههای گوناگون وجوددارد که نشاندهنده عقاید و وضعیت هخامنشیان است.<ref name=":0"
[[پرونده:Persepolis001.jpg|جایگزین=|وسط|340x340پیکسل]]
=== خزانه ===
خزانه اولین بنایی در تختجمشید بود که شروع به ساختهشدنشد. در ابتدا استفادهٔ آن مسکونی،
تبدیل کاربری خزانه در زمان داریوش اتفاق افتاد، با افزایش درآمدها داریوش تصمیم گرفت خزانه را گسترش دهد و مساحتی حدود
خشایارشا برای بار دوم خزانه را تغییرداد زیرا با نقشهٔ کاخ ملکه تداخل داشت. خشایارشا قسمتی از خزانه را تخریب و بهجای آن به قسمت شمالی یک تالار
خزانه در سمت غرب و جنوب دری نداشت و در سمت شمال یک در و در سمت شرق نیز یک در داشت.
نقشهٔ نهایی خزانه شامل یک تالار
=== [[کاخ تچر]] ===
[[پرونده:Tachar Persepolis Iran.JPG|جایگزین=|وسط|340x340پیکسل]]
=== [[کاخ دروازه کشورها|کاخ دروازهٔ ملل (کاخ انتظار)]] ===
مساحت این کاخ حدود
[[پرونده:Nations Gate palace (kakh-e-darvaz-e-keshvarha) in Persepolis.tif|جایگزین=|وسط|340x340پیکسل]]
در دو سمت دروازهٔ غربی مجسمهٔ گاو بزرگ، و در دو سمت دروازهٔ شرقی موجودی با بدن گاو، سر انسان و بال عقاب قرار دارد. بهدلیل تخریب کامل دروازهٔ جنوبی مشخص نیست که آیا مجسمهٔ در این قسمت قرارداشتهاست یا نه.
[[پرونده:Persépolis, Irán, 2016-09-24, DD 76.jpg|جایگزین=|وسط|513x513پیکسل]]
در چهار کتیبهٔ باقیمانده بر روی درگاه غربی و شرقی که به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی است نوشتهشدهاست: ''«... خشایارشا شاه گوید: به خواست اهورامزدا این دروازهٔ همه سرزمین را من ساختم. ....»''
در این متن از واژهٔ سرزمین استفادهشدهاست که مفرد میباشد، درحقیقت مقصود خشایارشا از این نامگذاری این بوده که همانطور که تختجشید نماد کل سرزمین هخامنشیان بودهاست، این دروازه نیز دروازهٔ کل سرزمین ایران است.<ref name=":0"
=== [[کاخ هدیش]] ===
=== [[کاخ ملکه و موزه تختجمشید|کاخ ملکه]] ===
=== [[کاخ سهدر|کاخ سه دروازه]] ===
=== [[کاخ صدستون|کاخ صد ستون]] ===
[[پرونده:Takhtejamshid 1234.jpg|جایگزین=|وسط|340x340پیکسل]]
== وضع اجتماعی و اقتصادی در دوره هخامنشی ==
سطر ۳۰۸ ⟵ ۳۰۳:
اطلاعات مربوط به وزن، بر همهٔ وزنهها در سطر اول میآید و مربوط میشود به واحد پارسی، کرشَه، که در واقع به معنی وزن است. کرشَه به وزن ۸۳ و یک سوم گرم در سراسر فرمانروایی تا به مصر رواج داشت. کرشَه برابر با ده شِکِل (۸ و یک سوم گرم) بابلی بود. بزرگترین واحد، [[تالان]]، برابر با ۶۰ مینه یا پوند (۱/۳۰ کیلوگرم) بود. اصطلاح پارسی آن بر جای نماندهاست.
هخامنشیان برای اندازهگیری طول از ذراع ایلامی استفاده میکردند که به فارسی باستان اَرَشنیش (فارسی جدید اَرَش) خوانده میشد و با واژه روسی arshin هم خانواده است. فریدریش کرفتر این واحد اندازهگیری را بر پایهٔ اندازههای کاخهای تخت جمشید دقیقاً ۳۶/۵۱ سانتیمتر محاسبه کردهاست. با این همه، پارسها یک واحد اندازهگیری خودی نیز پدیدآوردند که آرش شاهی نامیده میشد و احتمالاً به داریوش بازمیگردد. آرش شاهی دو پا طول داشت، یعنی ۴۸/۶۸ سانتیمتر.<ref>{{پک|هینتس|1388|ک=داریوش و ایرانیان|ص=340}}</ref>
پیمانه (کِیل) در زندگی اقتصادی هخامنشی از ارزش ویژهای برخوردار بود، چون در آن روزگار بیشتر مواد خوراکی را به جای وزن کردن، اندازه میگرفتند. پیمانهٔ پایه، پیمانهٔ بسیار کهن بینالنهرینی قَه بود، که تورو-دانژَن آن را ۹۷/۰ لیتر محاسبه کردهاست. واژهٔ فارسی باستان برای آن دَثویَه به معنی یک دهم بود. یعنی یک دهم پیمانهٔ ایرانی گریوَه ([[جریب]]) که معادل بار بینالنهرینی و ایلامی بود؛ یعنی ۷/۹ لیتر.
سطر ۳۶۳ ⟵ ۳۵۸:
ظرفهای سیمین و زرین ایران باستان در دوره هخامنشیان بینظیرند. در میان ظرفهای فلزی هخامنشیان به وفور به دستههای زینتی پر نقش و نگاری برمیخوریم به شکل قوچ کوهی. این نماد خورنه هستند. در تصویرهای تخت جمشید به عطردانهای رخامی، عود سوزهای زرین، سطل زرین کندر، و حولههای ظریف کتان در دست جامه دار و خواجگان شاهنشاه برمیخوریم. در زمان هخامنشیان حتی قالی بافی هم ارج و قرب بسیار داشت.<ref>{{پک|هینتس|1388|ک=داریوش و ایرانیان|ص=406}}</ref>
[[پرونده:Rython boz.jpg|جایگزین=|وسط|354x354پیکسل]]
{{سخ}}
[[پرونده:Gold Vessel leonine creature.JPG|جایگزین=|وسط|353x353پیکسل]]
=== موسیقی ===
بهطوریکه از منابع متأخر بر میآید، موسیقی در ایران باستان هنری ظریف و به کمال بود، و قواعد آن از نظر دقت قابل قیاس است با «[[کنترپوان|کُنترپوان]]» غربی. ظاهراً رایجترین ساز در دربار چنگ بودهاست. شواهد دیگری نیز مبنی بر استفاده از [[رباب]]، [[بربط]]، [[تنبور]]، قانون، نی و نیز [[دف]] و [[دهل]] موجود است.
سطر ۳۸۲ ⟵ ۳۷۷:
== منابع پژوهش دربارهٔ هخامنشیان ==
دربارهٔ دوره هخامنشیان سه گروه منبع کتبی که از نظر اعتبار، حجم و نحوه بیان بسیار متفاوت است، در دست است. این منابع عبارت است از: سنگ نبشتههای شاهان، گزارشهای کم و بیش مفصل نویسندگان یونانی و رومی و لوحهای بیشمار گلی با متنهای کوتاه و به ویژه لوحهای دیوانی تخت جمشید به زبان عیلامی.<ref>از زبان داریوش، هاید ماری کخ-مترجم پرویز رجبی-ص۱۷شابک:۳-۴-۹۰۳۸۰-۹۶۴</ref>
===[[بایگانیهای اداری تخت جمشید|لوح های گلی تخت جمشید]]===▼
این الواح در حفاری های خزانه ی تخت جمشید کشف شده اند و تعداد آن ها به بیش از ٣٠ هزار لوح می رسد . اندازه هر یک از این الواح به اندازه ی یک کف دست است و با روی آن به ایلامی نوشته شده است.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=تخت جمشید از آغاز تا فرجام، نوشته ی محمد کاظم توانگر زمین}}</ref><ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=کهندیار، جلد اول، نوشته بهنام محمد پناه}}</ref><ref name=":2">{{یادکرد کتاب|عنوان=از کورش کبیر تا داریوش کبیر، نوشته ی بهنام محمد پناه}}</ref> ▼
علت سالم ماندن آن ها را پخته شدن آن ها بر اثر به آتش کشیدن تخت جمشید توسط اسکندر می دانند.<ref name=":2" /><ref name=":1" /> ▼
▲این الواح در
▲علت سالم ماندن
این الواح اطلاعات دقیق و زیادی در مورد چگونگی زندگی مردم درآن زمان و
این الوح بیان
اطلاعات این الواح به قدری دقیق است که حتی
امروزه تنها تعداد کمی از این الواح در ایران (
''به
''۵/
[[پرونده:Persepolis clay tablet.jpg|جایگزین=|وسط|400x400پیکسل]]
== سالشمار استقلال و تابعیت مصر در دوران هخامنشیان ==
سطر ۴۷۲ ⟵ ۴۶۷:
پرونده:Persepolis 24.11.2009 11-29-30.jpg|چند سرباز پارسی — تخت جمشید
پرونده:Farvahar.JPG|نشان پیکر بالدار حکاکی شده در تخت جمشید
پرونده:Daric-II.jpg| سکه زمان هخامنشی
پرونده:Siglos Silver Darius II.jpg
پرونده:گنجنامه.jpg
|