قیم با نگارش متنی به سخن منتشر شده از [[سید جواد طباطبایی|جواد طباطبایی]] واکنش نشان داد. قیم معتقد است برخی نویسندگان ازجمله طباطبایی برای تعریف و تمجید از تاریخ و فرهنگ ما از دیگران مایه میگذارند و دیگران را تخریب میکنند؟ و این دیگران کسی نیست جز عرب.
واکنش قیم به این جمله از طباطبایی بود که گفته بود "عربها جایی عنوان کردهاند که عرب نمیتواند شاهنامه داشته باشد". قیم در پاسخ به این جمله نوشت: "آقای طباطبایی با این سخن خود نشان داد که از شعر و ادبیات عرب بی اطلاع است. پانصد سال قبل از شاهنامه، عربها " معلقات سبع" را داشتهاند که از نوادر شعر بوده و هست".<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=عبدالنبی قیم|کد زبان=|تاریخ=۱۶ دی ۱۳۹۷|وبگاه=عصر ایران|نشانی=https://www.asriran.com/fa/news/648214/جواد-طباطبایی-فردوسی-و-شعرای-عرب|عنوان=جواد طباطبایی، فردوسی و شعرای عرب}}</ref> البته این ادعای قیم نشان دهنده ناآگاهی شدید او از تاریخ و ادبیات است. چنانکه طباطبایی از ابن اثیر نقل کرده که اعراب توان سرایش اثری در اندازه شاهنامه را ندارند و این برای کسانی که در تاریخ پژوهش می کنند نقل قول معتبری است. ابناثیر پس از ذکر ادعای ابواسحاق مبنی بر اینکه شاعر نمیتواند ابیات زیادی را در اوج فصاحت و بلاغت بسراید، میگوید؛ «بنابراین ''من عجم را در این نکته {امکان سرودن شعر بلند} برتر از عرب یافتم که شاعرشان کتابی را از اول تا آخر در غایت فصاحت و بلاغت به شعر تصنیف میکند که درواقع شرح و بیان تاریخشان (قصص و احوال) است، مانند فردوسی که کتاب شاهنامهْ مشتمل بر تاریخ ایرانیان را در ۶۰ هزار بیت به نظم کشیده که بهمثابۀ قرآن «آن قوم» است»''. متن عربی ابناثیر در کتاب «المثل السائر ...» به شرح زیر است: «و علیهذا فانی وجدتُ العجم یفضلون العرب فی هذه النکتة المشارة الیها، فان شاعرهم یذکر کتابا مصنفا من اوله الی آخره شعرا، و هو شرح قصص و احوال، و یکون مع ذلک فی غایةالفصاحة و البلاغة فی لغةالقوم، کما فعل الفردوسی فی نظم الکتاب المعروف بشاهنامه، و هو ستون الف بیت من الشعر، یشتمل علی تاریخ الفرس، و هو قرانالقوم»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ضیاءالدین بنالاثیر الجَزَری، المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر، قدّمه و حققه و علّق علیه: دکتور أحمد ألحوفی و دکتور بدوی طبانه، دار نهضة مصر للطبع و النشر، القسم الرابع، ص ۱۲}}</ref>